شاید شما هم تجربه کرده باشید که گاهی زبان دوم را بهتر از زبان مادری خود فرا میگیرید و راحتتر از آن استفاده میکنید و منظورتان را بهتر منتقل میکنید. شاید تعجب کنید اما زبانها نیز مانند افراد یک جامعه، شخصیتهای متفاوتی دارند. برخی زبانها درونگرا و برخی دیگر برونگرا هستند. با بعضی از زبانها می توانیم به راحتی منظورمان را بیان کنیم و احساساتمان را تشریح کنیم. آیا برای شما هم پیش آمده که زمانی که زبان حرف زدن خود را تغییر میدهید، حالت درونی شما نیز تغییر کند؟ یا برعکس، زمانی که در شرایط خاصی هستید، زبانی خاص را برای صحبت کردن ترجیح بدهید؟
با تغییر زبان، شخصیت شما نیز تغییر میکند
شخصیت شما بسته به زبانی که با آن صحبت میکنید، تغییر میکند. البته این اتفاق مثبت و جالبی است. اجازه دهید تا مراحل تقلید و پذیرش در فرهنگ جدید، به طور طبیعی اتفاق بیافتند. هر چه بیشتر شبیه به گروه اجتماعی زبان مد نظر خود رفتار کنید، راحتتر توسط آن جامعه پذیرفته میشوید.
مطالعات متخصصان در زمینههای عصبی – کلامی نیز پیش از این ثابت کرده بودند که ساختار زبان نیز در روش تفکر و نگرش ما تاثیر خواهد گذاشت. مقایسههای اخیر بین ساختارهای دستور زبان آلمانی و انگلیسی نیز این حقیقت را ثابت کردهاست.
اگر هنگام معاشرت با بریتانیاییها در جمعهایی که دربارهی مسائل پیش پاافتاده صحبت میشود، ساکت بمانید، ممکن است بیادب به نظر برسید. یا اگر در جمع ایتالیاییها آشپزی بلد نباشید و یا چیزی برای گفتن دربارهی آشپزی نداشته باشید، شاید از جمع گفتوگوی دوستانه کنار گذاشته شوید. اگر از همکار چینیتان دربارهی صبحانهای که خورده، اینکه آیا راحت خوابیده یا نه و یا دربارهی وضعیت سلامتیاش چیزی نپرسید، به دوست خوبی برای او تبدیل نمیشوید. این هنجارهای فرهنگی به ظاهر بیاهمیت، میتوانند بر روابط شما با افرادی از ملیتهای دیگر تاثیرگذار باشند. پس علاوه بر یادگیری یک زبان، تطبیق فرهنگی با آن نیز ضروری است.
این مرحله را میتوان مرحلهی “رشد شخصیت زبانی دوم” نامید. هدف از این مرحله این است که بتوانید به راحتی با یک خارجی که زبان مادریش را به عنوان زبان دوم خود برگزیدهاید، ارتباط برقرار کنید. با تمرین به این موفقیت دست خواهید یافت. البته این تمرین فقط شامل لهجه، واژگان و یا لحن صدا نیست. بلکه آنچه مهم است توجه به زبان بدن است؛ یعنی نحوهی رفتار شما در حین یک مکالمه،هنگام پرسش و یا بیان نظرات خود دربارهی مسائل مختلف.
به دست آوردن این نوع از مهارت، ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد. در نهایت، شخصیتی که در ورای هر زبان وجود دارد، برایتان عادی میشود و با آن انس خواهید گرفت.
این نکته را فراموش نکنید که زمانی که زبان جدیدی میآموزید، یعنی روش جدیدی برای بیان افکار و احساسات و نحوهی نگرش جدید به دنیا پیدا میکنید، باید برای حفظ هویت خود نیز اهمیت قائل شوید و هیچ وقت زبان مادری و هویت اصلی خود را از یاد نبرید.
۱ نظرات
خیلی متن جالبی بود. اگه میشه نام نویسنده و منبع رو هم بنویسید لطفا تا بتونم بیشتر بخونم دربارش.