راز نگهبان
زمانی که خانواده بارادوس، خانه ی جان و آندریا وودز را از آن ها می خریدند، هرگز تصور نمی کردند که از زمانی که ساکن آن خانه بشوند، نتوانند لحظه ای آرامش را تجربه کنند و همیشه انتظار هجوم فرد یا گروهی برای سو قصد به جان آن ها و فرزندانشان را بکشند. در حال حاضر، نامه نگهبان خانه نیوجرسی در مرکز یک پرونده قانونی عجیب و غریب است که در سراسر جهان مشهور شده است. در ادامه با الی گشت همراه باشید تا از راز این واقعه ی عجیب، پرده برداریم.
مطالب مرتبط: قلعه ای با نمادهای عجیب در بوداپست ۱۳ حقیقت عجیب و باورنکردنی از علم نجوم
آگهی فروش منزل مسکونی که از چندین ماه قبل در روزنامه ها به چاپ می رسید و از بنگاه های املاک برای فروشش تلاش می شد، بلاخره در ماه اوت سال ۲۰۱۴، به نتیجه رسید و به خانواده ی پنج نفره ی بارادوس، فروخته شد. این منزل مسکونی در نیوجرسی آمریکا، به قیمت ۱ میلیون دلار فروخته شد که جز یکی از ۳ معاملات سنگین ماه نیز، شد. پس از انجام کارهای معمول برای انتقال مالکیت، کارهای جا به جایی خانواده ی بارادوس به این خانه شروع شد. تا به این جا همه چیز بسیار عادی و معمولی برای خانواده بارادوس گذشت و همانطور که تصور می کنید و بدیهی است، این خانواده به دنبال یک زندگی جدی در یک مکان جدید، به این منزل اسباب کشی کردند. خانه ی جدید بارادوس، یک خانه ی شش خوابه، با ۳ حمام و دارای یک حیاط پشتی مجزا و بزرگ، به مراه یک خانه ی بازی برای کودکان بود. روزهای اول به همین آرامی سپری می شدند که بالاخره صدای یکی از عجیب و غریب ترین پرونده های ترسناک وعجیب جهان، تمام رسانه های آمریکا و جهان را پر کرد. روزی خانواده ی بارادوس در صندوق پشتی خانه، نامه ای با پاکتی عجیب پیدا کردند که آدرس فرستنده نداشت و فقط نام فرستنده در آن با این عنوان ذکر شده بود؛ نگهبان. در این نامه، شخص فرستنده که خود را نگهبان معرفی کرده بود، خانواده ی بارادوس را طی یک نامه ی وهم انگیز و تهدید آمیز، مورد خطاب قرار داده بود. خانواده ی بارادوس، ابتدا تصور کردند که این نامه یک شوخی است و آن را جدی نگرفتند. اما، پس از مدتی تعداد این نامه ها به ۳ تا رسید و از این جا به بعد این خانواده دیگر احساس امنیت و آرامش در آن خانه نکردند.
ادبیات این نامه ها بسیار ترسناک و وحشت انگیز است و با استفاده از بازی با لغات، سه فرزند خانواده را با عنوان خون های تازه خطاب کرده بود و از والدین این بچه ها به عنوان آورنده ی این خون ها، نام برده بود. اکثر جملات و کلمات این نامه ها غیر قابل فهم هستند و احتیاج به رمز گشایی پیشرفته نسبت به این لغات و کلمات داشتند. در قسمتی از این نامه به این موضوع اشاره شده است که آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که ممکن است چه چیزی داخل دیوارها وجود داشته باشد؟ در این نامه فردی که خود را نگهبان خطاب می کرد، درگوشه ای از این نامه خود را صاحب اصلی این خانه قلمداد کرده است و این کار را یک وظیفه ی خانوادگی، نامیده است. گویا در دهه ی ۱۹۲۰، مسئولیت مواظبت و نگهبانی از این خانه بر عهده ی پدربزرگ این فرد و در دهه ی ۱۹۶۰، پدر این فرد، وظیفه ی نگهبانی از این منزل را داشته و در حال حاضر هم این کار وظیفه ی او است و با استفاده از یک نوع تمرکز خاص، وظیفه ی دیده بانی از این منزل را بر عهده دارد. در ادامه ی این نامه ی هولناک، نگهبان از سکونت خانواده ی بارادوس در این خانه ابراز تعجب کرده و در ادامه گفته است که حتما دلیل این امر را پیدا خواهد کرد.
همین جمله و سوال و از قبیل این جمله ها که در نامه ها به وفور دیده می شود، باعث شد که این خانواده بالاخره به پلیس برای حل این مشکل مراجعه کنند. با وجود پیگیری ها و بررسی های پلیس، هیچ نتیجه ای حاصل نشود و پرونده ی این خانه ی مرموز و نامه های رعب انگیزش، رو به بسته شدن، رفت. اما، خانواده ی بارادوس دیگر نمی توانستند به حضور در آن خانه اعتماد داشته باشند و احساس امنیت از این خانواده گرفته شده بود، اقدام به شکایت از مالک قبلی این خانه کردند. آن ها در شکایت نامه ی تنظیمی خود اینگونه آورده اند که مالک قبلی، یعنی خانواده وودز، با این وجود که از این مسئله خبر داشتند، اما این خانه را برای فروش گذاشته و از همه بدتر این که با بی خیالی تمام، این خانه را به آن ها فروخته بودند. شکایت رسمی خانواده بارادوس، پس از شکایت از خانواده ی وودز و ترک آن خانه به خاطر ترس از امنیت جانیشان، به طور رسمی ثبت شد. پس از این اتفاقات، دیگر مسئله ی این خانه، فقط موضوعی بین اشخاص حقوقی و پلیس و یک فرد ناشناس و مجهول الهویه به نام نگهبان نبود. دیری نگذشت که تمامی رسانه ها از این داستان با خبر شدند و آن را تا مدتی تبدیل به یکی از تیتر های اول روزنامه های محل و ایالتی کردند. با توجه به وجود فضای مجازی، سرعت فراگیر شدن این داستان بسیار بالاتر رفت و با انتشار نامه ها، تبدیل به یکی از پرونده ها و داستان های ترسناک و عجیب جهان شد. خانواده ی بارادوس که حالا دیگر در آن خانه اقامت نمی کردند، در فوریه ی سال ۲۰۱۵، این خانه را برای فروش گذاشتند اما، با توجه به شهرتی که این خانه به دست آورده بود و دیگر کمتر کسی بود که این خانه را نشناسد، هیچ خریداری حاضر به خرید این خانه نبود.
برای همین هم اسم این خانه از لیست حراج، کاملا خارج شد. خانواده ی بارادوس، که خود این خانه را با قیمت بالایی خریداری کرده بودند و در حال حاضر هم هیچ کسی حاضر به خرید ملک آنان نبود، بالاخره تصمیم به خراب کردن ساختمان خانه ی کنونی و ساختن دو ساختمان جدید در زمین آن جا گرفتند، اما با توجه به نامه هایی که از فردی که خود را نگهبان خطاب می کرد، آیا این تصمیم درستی است؟
منبع:dailymail.co.uk