کارگاه های سفال در استافورد شایر
هنر کوزه و کوزه گری قرن هاست که در بین مردم جا افتاده است البته اولین ظرف چینی که به معنای واقعی زیبا بود در سال ۲۰۶ قبل از میلاد مسیح در کشور چین ساخته شده است و هزاران سال چینی ها راه و روش ساختن ظروف چینی را مانند رازی در دل خود دفن کرده بودند. بعدها سفال های استافورد شایر در انگلستان و به خصوص کارگاه های سفال در استافورد شایر به محبوبیت زیادی در دنیا رسیدند و حالا هم که به جاذبه های گردشگری تبدیل شده اند، این راز چطور به بیرون درز پیدا کرد و اصلا چه بود؟ چه چیز خاصی داشت که باعث شد تا ظروف چینی تا به این اندازه در بین مردم محبوب شوند؟ برای دانستن جواب این سوال ها با الی گشت همراه شوید:
مطالب مرتبط: چرا راز خلیج های کارولینا برملا نمی شود؟ این ایستگاه های مترو در عمق زمین ساخته شده اند!
همان طور که در بالا هم گفته شد، اولین ظرف چینی واقعی را چینی ها ساختند اما تا صدها بلکه هزار سال راز درست کردن آن را در سینه حبس کردند و همچنان ظرف و ظروف زیبای خود را به کشورهای اروپایی صادر می کردند تا اینکه یک کارخانه در شهر درسدن در کشور آلمان در قرن هجدهم میلادی شروع به فعالیت کرد. چند سال بیشتر طول نکشید که آوازه ی این کارخانه در شهرهای دیگر آلمان هم به پا ساخت و در مناطقی مثل باواریا، ناپل و چندین و چند جای دیگر هم کارخانه ها ساخته شدند و در بریتانیا هم استافورد شایر به مرکز تولید سرامیک تبدیل شد.
صنعت کوزه گری استافورد شایر در شش شهر متمرکز شد که این شش شهر عبارت بودند از تتوسنتال، بورسلم، هانلی، استوک، فنتون لانگتون و جالب است بدانید که بسیاری از خلاقیت هایی که در صنعت کوزه گری تا به امروز در دنیا اتفاق افتاده است، در این منطقه بوده است. منطقه ی وست میدلند بهترین جا برای گسترش این صنعت بود و برای توسعه ی آن بسیار مناسب، چرا که خاک رس در آن به راحتی پیدا می شد و به مقدار فراوان وجود داشت و البته که زغال هم که برای آتش زدن کوره ها مورد نیاز بود در آن به راحتی پیدا می شود. ساخت کانال مرسی در سال ۱۷۷۷ هم که در شرق میدلند ساخته شد به گسترش این صنعت در آن منطقه کمک زیادی کرد چون از طریق این کانال، کوزه گر ها می توانستند دیگر به راحتی خاک رس سفید چینی را وارد کشور کنند و در کوزه خانه های خود که در قرن نوزدهم میلادی بسیار مشهور شدند، مورد استفاده قرار بدهند.
سفالگر های استافورد شایر تصمیم گرفتند تا کارگاه های سفالگری شان را به شکل جدید و جالبی درست کنند آن ها، سازه هایی را درست کردند که انتهای این سازه ها درست مثل شیشه و بطری بود و هر چه که به سمت بالا می رفت، باریک تر می شد به طوری که دودکش این سازه ها یک مخروط کامل بود. در یک مدت خیلی کوتاه ساخت این کارگاه ها بیشتر و بیشتر شد تا این که حدود۴۰۰۰ عدد از آن ها در ۶ شهر ساخته شد و در دهه ی ۱۹۵۰ تعداد آن ها به ۲۰۰۰ عدد رسید.
دلیل این که کارگاه های سفال در استافورد شایر به این شکل ساخته شدند این بود که این فضای بطری مانند در واقع از کوزه های داخل کارگاه در برابر آب و هوا محافظت می کرد و داخل این فضا هم هزاران دیگ مخصوص وجود داشت که در آتش قرار داده شده بودند و برای این بودند که در زمانی که سفال ها ساخته شدند، آن ها را در معرض حرارت آتش قرار بدهند تا گل آن ها کاملا خشک بشود. البته شاید فکر کنید که استفاده از زغال برای روشن نگه داشتن کوزه ها در فضای بسته باعث می شود تا خاکستر این زغال ها روی محصولات بنشیند اما آن های برای این که محصولاتشان را از خاکستر زغال در امان نگه دارند، آ ها را به صورت عمودی در جعبه هایی قرار می دادند و بعد به داخل آتش می فرستادند.
سفالگری و کار کردن در این کوزه ها واقعا کار مشکلی است و یکی از سخت ترین پوزیشن های این شغل هم شغل شخصی است که باید این محصولات را از داخل کوره ها به بیرون بیاورد. بعد از این که محصولات به بیرون آورده می شوند، به آن ها ۴۸ ساعت زمان داده می شود که کاملا سرد شوند اما گاهی هم افرادی که در واقع صاحب کارخانه هستند محصولاتشان را فورا می خواهند و در نتیجه کارکناشان را مجبور می کنند تا وارد کوره شوند! آن هم در حالی که این محصولات هنوز به داغی آتش هستند و از فرط داغی کاملا قرمزند. در این شرایط، این افراد مجبورند تا لباس های بسیار ضخیمی که از ۵ لایه تشکیل شده است به تن کنند و بعد هم پارچه ای خیس را طوری روی سرشان قرار بدهند تا وقتی وارد کوره می شوند از خودشان محافظت کنند.
هر کدام از کارگاه های سفال در استافورد شایر به حجم عظیمی از زغال سنگ برابر ۱۴ تن نیاز دارند و بیشتر نیمی از گرمای تولید شده توسط این کوره ها هم به به بالای دودکش های مخروطی شکل می رود و به این دلیل در بالای این سازه ها گرمای بیشتری وجود دارد. تصورش را بکنید که این حجم از زغال سنگ آن هم فقط برای یک کوره چه دودی تولید می کند و قسمت بد هم این است که تمام این دود به سیله ی دودکش ها به بیرون منتقل می شود بعد از بیرون آمدن از آن ها در فضای خیابان ها و شهر می پیچد و درست مثل مهی سیاه رنگ، شهر را در دود غلیظ و مضری فرو می برد. در شهر لانگتون که تعداد این سازه های بطری مانند بسیار بسیار بیشتر است، مردمی که در آن زندگی می کنند جمله ی غم انگیزی می گویند، آن ها می گویند: روزی که شما بتوانید آن سر جاده را ببینید، روز خوبی در لانگتون است.
دود غلیظی که از کارگاه های سفال در استافورد شایر خارج می شود هم باعث می شود تا حتی نتوانید دستتان را در کنار بدنتان ببینید! اما دهه ی۱۹۶۰ پایانی برای این کارگاه ها بود چرا که مسئله ی آلودگی هوا مورد توجه بیشتری از طرف دولت قرار گرفت و صنعت هم استفاده از زغال سنگ را به طور کلی متوقف کرد این کارگاه ها حالا جزیی از تاریخ شده اند و به عنوان جاذبه ی گردشگری شناخته می شوند، جاذبه هایی جالب که مردم زیادی به خاطر دیدنشان سفر می کنند.
منبع: amusingplanet.com
۲ نظرات