درخت بلوط شیطانی | Devil’s Tree
یک درخت را در تصورات خود بیاورید، جز تنه ای چوبی و تنومند، شاخه هایی پر از برگ های سبز و گاهی پر از میوه، رایحه ای خاص و تلالو نور از مابین شاخه های آن و رژه ی مورچه ها و لانه ی یک پرنده؛ بر روی آن چه می بینید؟ حقیقتا کسی نمی تواند تصوری به جز از این چه که گفته شد به صورت غالب داشته باشد اما اگر به شما بگوییم که درخت بلوط شیطانی بر روی زمین وجود دارد که نماینده ای از جهنم بر روی زمین است، اصلا باور می کنید؟ حق می دهم که این ادعا را رد کنید ولی باید در کمال صحت و سلامت عقلی به شما بگویم که درخت بلوط شیطانی در نیوجرسی واقعا وجود دارد و داستان ها و حقیقت های مختلفی درباره ی آن موجود است که نقل می شود. در ادامه با ما در الی گشت همراه باشید تا به اتفاق یکدیگر، داستان درخت بلوط شیطانی را مورد بررسی قرار دهیم.
مطالب مرتبط: چرا هر کس به این جنگل می رود، خودکشی می کند؟! جنگل درختان خاموش، نقطه ای برای پایان زندگی! باورنکردنی است! مردم این شهر می خواهند که ارواح آن بازگردند!
با این که درخت ها، نماینده ای از مخلوقات زیبا و سبز طبیعت هستند اما گاهی حتی درخت ها و دیگر اعضای طبیعت نیز بازتابی از کارهای بد انسان و در نتیجه جهنم و شیطان می شوند! پارکی واقع در سامرست کانتی (Somerset County) در ایالت نیوجرسی به دلیل سابقه ی وجود اعمال شرارت بار و ماورالطبیعه و سابقه ی بد و شیطانی برخی از ساکنان خود، به‌عنوان تسخیر شده ترین مکان در این منطقه شناخته می شود.
در این پارک درخت بلوطی پیر و سر به فلک کشیده وجود دارد که به درخت بلوط شیطانی نیوجرسی مشهور شده است. قصه از این قرار است که در واقع بر اساس استناد بر داستان های موجود از این درخت، ظاهرا این درخت دری است که مستقیم زمین را به جهنم و اثرات عجیب و غریب و نیروهای منفی آن، متصل می کند.
داستان ها می گویند که گروه کوکلوکس کلان (Ku Klux Klan) در زمان فعالیت های غیر معمول خود، پایگاه اصلی خود را در نزدیکی این درخت برپا کرده بوده اند، بر این درخت اثر گذاشته اند. این پارک در یکی از بخش های دورافتاده ی این منطقه واقع شده است و این درخت ظاهرا محلی ایده آل برای اعضای این فرقه بوده است تا با خیالی آسوده و دور از چشم دیگران به کارهای شیطانی (برای مطلع شدن از اعمال و سابقه ی این گروه، نام آن ها را در یکی از موتورهای جستجو، وارد نمایید) خود بپردازند.
گویا این درخت که قبل تر مظهری از عشق طبیعت بود، عاقبت پاگیر کارهای سیاه این گروه شد و شروع به ساطع کردن انرژی های منفی و ماورالطبیعی از خود نمود. به طوری که تاکنون بسیاری از مردم از رویدادهای ترسناکی صحبت نموده اند که در اطراف این درخت شاهد رخ دادن آن ها بوده اند. مردم می گویند که انرژی شیطانی که در هوای اطراف این درخت جاری است، در واقع از زجر ارواح زنان و مردانی که در این مکان تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند، نشأت گرفته است.
اگر به درخت نگاه کنید، شاخه هایی را مشاهده خواهید کرد که تقریبا به سمت زمین پایین کشیده شده اند. این شاخه ها در واقع تبدیل به نمادی از طناب های دار شده اند که روزگاری از آن انسان هایی بی گناه، حلق آویز شده اند. از آن جایی که به باور این نظریه که انرژی اعمال ما در طبیعت از بین نمی روند و به صورت دیگری تبدیل می شوند، اثرات کارهای گروه کوکلوکس کلان در این درخت باقی مانده و آن را به درختی نفرین شده تبدیل کرده است.
مثلا این درخت دوست ندارد تا کسی از شاخه هایش بالا برود و بر روی آن ها بنشیند! به طور مثال یکی از ساکنین این منطقه که استیو نام دارد، یکی از افرادی است که تجربه ی تلخی از بالا رفتن از درخت بلوط شیطانی دارد.
ظاهرا او دوستانش یک بار سعی کرده اند تا از این درخت بالا بروند که اتفاق عجیبی برای آن ها رخ می دهد. او تعریف می کند که به محض نشستن روی شاخه، آن ها صداهایی را شنیدند که گویی از درون درخت به گوش می رسیده است.
پس از چند لحظه این سر و صدا بلندتر شده و با یک صدای مهیب ادامه پیدا می کند و ناگهان انرژی از درون درخت به سمت او و دوستانش جریان یافته و همگی را در هوا به پرواز در می آورده است! در طی این حادثه، قورک پای استیو دچار شکستگی شده بوده است. در طول تاریخ هم خیلی ها سعی بر امتحان این درخت داشتند که البته نتایج خوبی هم دریافت نکردند. مثلا یک گردشگر کنجکاو که به تمامی این داستان های تسخیرشدگی مشکوک بود، یک بار حین رانندگی در مسیر کوهستانی به این نتیجه رسید که بهتر است خودش درستی این داستان ها را امتحان کند. او ماشینش را در گوشه ای پارک کرده و خود را به درخت می رساند و همان نزدیکی می ایستد. سپس دوباره بر می گردد، سوار ماشین خود می شود و به مسیر خود ادامه می دهد.
ماشین استیو ناگهان از کنترل خارج شده و سرانجام به دیگر درختی که در بخش پایینی جاده قرار داشت برخورد می کند. در حال حاضر، بسیاری از مردم بر این باور هستند که یک ماشین سواری فورد مدل F-150 از درخت بلوط شیطانی محافظت می کند. این ماشین یک خصوصیت مشخص دارد. هر کسی که به این درخت بی احترامی کند، این ماشین به تعقیب کردن آن ها ادامه می دهد و در نهایت ناگهان و بدون هیچ مقدمه ای در هوا ناپدید می شود.
از سوی دیگر بسیاری از مردم می گویند که صداهایی را می شنوند که از داخل درخت به گوش می رسد. در حالی که این درخت به صورت معمول و همچون دیگر درختان توسط حضور پر سر و صدای پرندگان و سنجاب ها نیست اما گویا در تصرف یک نیروی شیطانی است.
بازدیدکنندگان همواره از صدای جیغ و یا صداهایی وسوسه کننده صحبت می کنند که از تنه ی درخت به گوش می رسد. حتی به نظر می رسد که طبیعت شیطانی این درخت محیط اطراف آن را گرم کرده باشد به طوری که حتی برفی که اطراف درخت یا روی شاخه های آن نشسته، خیلی زود آب می شود. البته باید بگوییم که کسانی بودند که تصمیم به قطع کردن این درخت داشتند اما ظاهرا بعد از چندین تلاش ناموفق برای جا به جا کردن و یا از ریشه در آوردن درخت، مقامات و مأموران رسمی تصمیم گرفتند تا از این درخت محافظت شود.
در حال حاضر، اطراف محوطه ی اطراف درخت با زنجیر بسته شده تا مردم از درخت بلوط شیطانی تا حد ممکن دور نگه داشته شوند. ولی با این وجود هنوز هم بعضی از مردم علاقه ی بی دلیلی برای جمع کردن سوغات و یادگاری از درخت بلوط شیطانی را دارند و ظاهرا از این کار لذت هم می برند اما، زیاد هم لذتش برای آن ها پایدار نیست. به طور مثال، یک بازدید کننده موفق شد مقداری از پوست تنه ی درخت را کنده و با خود ببرد.
اما خیلی زود آرامش خود را با حضور شبح یک پیرمرد از دست داد که هر شب در کنار تختخوابش ظاهر می شود. افسانه های محلی می گویند که کسانی که درخت را لمس کرده یا قصد بالا رفتن از آن را داشته باشند، دچار مشکلات عدیده و حتی پدیده تسخیرشدگی می شوند. بسیاری از قربانیان که به خواست درخت بی توجهی کردند، شاهد پدیده های ماورایی و عجیب بودند. آن ها ادعا می کنند که اشباحی سایه مانند را مشاهده کرده اند که پیش چشم آن ها مرتب ظاهر و غیب می شوند.
یکی از بازدیدکنندگان این درخت تجربه ی خود را اینچنین بازگو می کند که:
ما به سراغ درخت رفتیم و متوجه شدیم که برف اطراف آن ذوب شده است. بعد از آن که ما درخت را لمس کرده و در مسیر برگشت به جاده بودیم، یک ماشین سیاه رنگ با چراغ هایی بسیار روشن شروع به تعقیب ما کرد، در حالی که با سرعت زیاد و به شکلی دیوانه وار حرکت می کرد. من وحشت زده شده بودم، ولی ناگهان نور درخشان چراغ ها و خود ماشین محو و ناپدید شدند. چند هفته بعد به همراه گروهی از دوستان دوباره به سراغ درخت رفتیم و این بار یک دوربین پولاروید هم با خود برده بودیم. اما وقتی تصاویر گرفته شده آماده شد، کاملا شوکه و غافلگیر شدیم. درست در سمت راست تصویر زنی با لباس قرمز رنگ مشاهده می شد که گویی از چیزی شبیه آویزان بود!
البته گفتنی است که به جز ماجرای حضور و فعالیت گروه کوکلوکس کلان، فعالیت های وحشتناک دیگری در حول و محور این درخت صورت گرفته بوده است. بر اساس یکی از آن ها، در سال ۱۹۰۰ یک کشاورز اعضای خانواده خود را برای پیک نیک به این پارک می آورد. بعد از تمام شدن ناهار کشاورز که پدر خانواده هم بوده، همه ی اعضای خانواده ی خود را به قتل می رساند و در نهایت خود را از شاخه های درخت به دار آویخته و خودکشی می کند.
لازم به ذکر است که هنوز هم خیلی ها هستند که این داستان ها را در مورد این درخت باور ندارند و آن ها را تنها داستان هایی خرافی می دانند.