صداهای مرموزی که فقط عصرها در این جنگل شنیده می شود!

جنگل‌ها همیشه از جذابیت های شگفت انگیز و بی مثال اند اما گاهی قدمت شان آنقدر طولانی می شود که در گوشه ای از آن ها جاذبه های وحشتناک شکل می گیرد. این زمین سرسبزی که ما آن را به عنوان جنگل می شناسیم صدها و هزاران درخت در کنار هم است که با ایجاد محیط آرامش بخش جای مناسبی را برای زندگی گیاهان و جانوران به وجود آورده است. گاهی سرنوشت این جنگل ها با اتفاق های ترسناک پیوند می خورد و اسم شان به عنوان مکان های تسخیر شده بر سر زبان ها می افتد. یکی از این جنگل های ترسناک که افسانه ها و داستان های زیادی پشت سرش است جنگل ویچ وود در انگلیس است، می خواهیم درباره این جنگل بیشتر حرف بزنیم در ادامه الی گشت را همراهی کنید.

مطالب مرتبط:
اگر جانتان را دوست دارید به این جنگل نروید!
آیا این بنای تاریخی واقعا عذاب نازل شده است؟

جنگل ویچ وود (Wychwood Forest) زمینی سرسبزی است که امروز قسمت کوچکی از منطقه‌ ی روستایی «آکسفوردشایر» را در بر گرفته است. البته این جنگل در گذشته به این کوچکی نبود و بعد از فرایندهای جنگل زدایی که قسمت های زیادی از آن را به مزارع کشاورزی و خانه های مسکونی تبدیل کرد به این اندازه کوچک شد. این جنگل باستانی همیشه در طول تاریخ تغییر و تحولات زیادی را از سر گذرانده و حتی در بیش از هزار سال قبل قسمت هایی از آن از بین رفته و دوباره ایجاد شده بود.

قبیله ای خاص در قرن ۶ در این جنگل ساکن بوده اما این طور که به نظر می آید این جنگل حداقل در سه هزار سال قبل از میلاد هم در این محل بوده است و حتی در زمان امپراتوری روم برای رفت و آمد در آن جاده ای کشیده شده بود که در دو طرف آن هم خانه های زیادی وجود داشت و حتی امروز هم با رفتن به این جنگل بقایای این خانه ها را می بینید. این جنگل مدتی شکارگاه پادشاهان سلطنتی بود و در سال های بعد هم تعدادی از نجبا قسمت هایی از آن را در اختیار گرفتند.

جنگل ویچ وود در سال ۱۳۰۰ به سه بخش مختلف تقسیم شد. آن قسمتی از جنگل که اسمش وود استاک بود، بعدها در سال ۱۷۰۴ به شخصی به اسم «دوک مارلبرو» بخشیده شد اما از آنجایی که همیشه در دوره های مختلف آدم ها به این جنگل چشم طمع دوخته بودند، در عرض دو سال قسمت های زیادی از آن خانه و جاده شد. بالاخره در سال ۱۸۶۷ جنگل به منطقه ی حفاظت شده تبدیل شد و قسمت های باقی مانده اش تا به امروز صحیح و سالم بر جای مانده است.

در زمانی که این جنگل شکارگاه خانواده سلطنتی بود افراد زیادی وظیفه ی نگهبانی از آن را داشتند و هر کسی که بدون اجازه پا به این جنگل می گذاشت به سختی مجازات می شد. در سال های اخیر تعدادی از آن زمین هایی که روزگاری مزارع کشاورزی شده بودند دوباره به جنگل تبدیل شدند و درختان بومی زیادی در آن ها کاشته شدند. با کاشت درختان جدید امروز جنگلی به مساحت ۶/۳ هکتار شکل گرفته و جنگل دیگری هم در کنار آن در دست ساخت است.

در سال های پایانی دهه ۱۹۰۰ مردم نسبت به پیشینه ی این جنگل علاقه مند شدند به همین خاطر از سال ۲۰۰۰ در اینجا نمایشگاه های زیادی تشکیل می شود. هدف از برگزاری نمایشگاه در این محل این است که نمایش تاریخ، دستاوردها و صنایع دستی زمان های قبل به مردم است.

پشت سر این جنگل داستان ها و افسانه های زیادی ست که گاهی از تخیلات آدم ها سرچشمه می گیرند و گاهی هم آنقدر عجیب اند که در باور نمی گنجند! اتفاق های ماورای طبیعی در این جنگل یکی دو تا نیست اما معمول ترین آن شنیده شدن صدای عجیب حیوانات در اواخر عصر است اما شواهد نشان می دهد که در محدوده ی این منطقه هیچ حیوانی زندگی نمی کند! بعضی از بازدید کنندگان این طور تعریف می کنند که در این جنگل کودکی را دیده اند که بی وقفه گریه می کند. البته این ها تمام داستان های ترسناک این جنگل نیست! گروهی از مردم می گویند هنگامی گه در حال اسب سواری و یا راه رفتن در این جنگل هستند ناگهان احساس کرده اند که دستی از پشت شانه های آن ها را لمس کرده است.

یکی دیگر از فاکتورهایی که باعث جذابیت این جنگل شده روحی به اسم «ایمی رابسارت» است که همیشه در این جنگل رفت و آمد می کند و در طی ماجرایی مشکوک کشته شده است. این طور که در داستان ها آمده روح این زن یک بار در مقابل همسرش که برای شکار به این منطقه رفته بود ظاهر شد و به او گفت که تا ۱۰ روز دیگر به او می پیوندد. این مرد دقیقا ۱۰ روز بعد از دنیا رفت و از آن زمان باور مردم این است که هر کس روح این زن را در جنگل ببیند همان سرنوشت برایش رقم می خورد.

مطالب مرتبط

بهترین مقاصد ایران برای سفر در فصل پاییز

فرودگاه بندر ماهشهر کجاست؟

برای سفر در پاییز به چه وسایلی نیاز داریم؟