چشمه های قیر ماماتین
یکی از قدیمی ترین مناطق و شهرهای ایران در جنوب کشور و در استان خوزستان واقع شده است، منطقه ای به نام ماماتین که اتفاق جالب و عجیبی که در آن افتاده باعث شده تا نام آن بر سر زبان ها بیفتد. این منطقه چشمه هایی دارد که از آن ها طلای سیاه به بیرون می ریزد و به این چشمه ها، چشمه های قیر ماماتین گفته می شود! با الی گشت همراه باشید تا ببینیم دقیقا این پدیده چیست و چطور اتفاق می افتد.
مطالب مرتبط: سوغاتی های معروف کرمان اسرار زیگورات چغازنبیل
در ۱۱۶ کیلومتری شرق شهر اهواز، شهری به نام رامهرمز قرار دارد شهری تاریخی که باستان شناسان قدمت ان را به چیزی حدود ۴۰۰۰ سال پیش نسبت داده اند و گفته می شود که دومین شهر استان خوزستان بعد از شهر شوش است که پایتخت ایران بوده است. در هر صورت در فاصله ی ۲۵ کیلومتری از این شهر منطقه ای به نام ماماتین قرار دارد جایی که ثروت سیاه در آن قرار رفته است و در واقع این منطقه چشمه های عجیبی دارد که از این چشمه ها قیر بیرون می آید! شاید تا به حال فکر می کردید که از چشمه ها فقط آب به بیرون می جهد اما از چشمه های قیر ماماتین قیر بیرون می آید که به آن طلای سیاه هم گفته ی شود و همین موضوع باعث عجیب شدن آن ها و تبدیل شدن آن ها به یکی از جالب ترین و حیرت آورترین جاذبه های گردشگری رامهرمز در استان خوزستان شده است.
مطمئنا تا به این جا برایتان جالب شده که از چشمه های قیر ماماتین بیشتر بدانید، گفته می شود در این مطقه از رامهرمز که به آن ماماتین گفته ی شود ۱۰ چشمه ی قیر وجود دارد که کاملا طبیعی هستند، این چشمه ها در مسیل کم آب قرار گرفته اند و گاهی درست مثل یک کوه آتششانی فوران می کنند . در این زمان است که در بستر رودخانه قرار می گیرند. نام این رودخانه رود زرد است و قیر این چشمه ها با آب این رودخانه ترکیب می شود و همین موضوع باعث می شود تا از شدت و غلظت قیر کم شود.
این قیر با غلظت کم به زمین های کشاورزی می رسد و جدای از این مورد در قسمت هایی از این رودخانه که عمق آب زیاد است و به ۲ متر می رسد، غلظت قیر باز هم کمتر است که باعث شده تا ماهی های زیادی بتوانند به حیاتشان در این منطقه از رودخانه ادامه بدهند.
عجیب بودن و منحصر بفرد بودن چشمه های قیر ماماتین در ایران باعث شده تا افسانه هایی هم در مورد آن ها به وجود بیاید. اگر نگاهی به تاریخ اساطیری ایران و باورهای مردم بیندازیم می توانیم داستان اسفندیار را بخوانیم کسی که به عنوان ابر قهرمانی رویین تن شناخته می شود که البته یک عیب بزرگ داشته است. در این داستان ها این طور آمده که گشتاسب پدر اسفندیار بوده است و به واسطه ی زرتشت ۴ مورد را درخواست می کند: او در واقع ۴ آرزو داشته است که شامل دیدن جایگاه خود در جهان بعد از مرگ، گشایش احوال جهان بر او، تاثیر نگذاشتن هیچ جنگ افزاری روی او و زندگی جاودان بوده است. زرتشت هم قبول می کند تا این ۴ آرزوی گشتاسب را به یک شرط قبول کند، این که یکی را برای خود بردارد و ۳ آرزوی دیگر را به دیگران ببخشد. گشتاسب هم اولین آرزویش را برای خود و سه آرزوی دیگر را به ترتیب برای جاماسب، اسفندیار که پسر او بوده و پشوتن که پسر دیگر او بوده است می بخشد.
در بالا گفته شد که اسفندیار رویین تن بوده است و همین موضوع باعث می شده تا در هر نبردی پیروز شود، او برای اینکه رویین تن شود، در آب مقدس شست و شو داده شد اما وقتی که در این آب بود چشم های خود را بست و به همین دلیل چشم های او رویین تن نشدند.
در یکی از این نبردها سعی می کند تا ۲ خواهر خود به نام های هما و به آفرید را که در کشوری بیگانه اسیر بودند را ازاد کند و برای این کار مجبور می شود که هفت مرحله را پشت سر بگذارد که این هفت مرحله هم به نام های «هفت خوان اسفندیار» مشهور شده اند. در یکی از خوان ها که هما خوان سوم است اسفندیار با یک اژدها روبرو می شود و شکم آن را می درد بعد از این کار خونی به رنگ سیاه از شکم اژدها بیرون می آید. حالا مردم رامهرمز بر این عقیده اند که این خون سیاه رنگ اژدها باعث به وجود آمدن چشمه های قیر ماماتین شده است.
چشمه های قیر ماماتین دقیقا چه کاربردی دارند؟
شاید برایتان جالب باشد که بدانید که این چشمه هایی که یکی از شگفتی های ایران و استان خوزستان و از حیرت آورترین پدیده ای هستند کاربردی هم دارند یا خیر. در لوح های تخت جمشید رد و پای این چشمه ها به چشم می خورد، در واقع در نوشته های تاریخی ای که از این لوح ها به دست آمده است در زمان های گذشته مردم از قیر استفاده های زیادی می کرده اند که یکی از این موارد در ساخت ظروف بوده است.
در منطقه ی تپه چغامیش دزفول هم ظرف هایی در جریان کند و کاوها کشف شد که در آن های رد و پای قیر دیده شده است، قدمت این ظرف ها به زمان های دور و به هزاره چهارم بعد از میلاد مسیح برمی گردد و همین موضوع نشان دهنده ی این است که قیر در بعضی از بناهای تاریخی عیلامی هم کاربرد داشته است.