در ادامه گشت و گذارمان در سرزمین های آمریکای جنوبی و قاره آمریکا امروز به یکی دیگر از کشورهای این قاره سری می زنیم و در تاریخ کلمبیا سیر و سفری کوتاه داریم و با شما از این کشور می گوییم. کشوری که مثل همه ی دیگر نقاط زمین دارای ویژگی هایی منحصر به فرد خودش است و در عین حال تاریخ کلمبیا هم مثل تاریخ همه کشورهای جهان فراز و فرود خاص خودش را دارد. تاریخ کلمبیا، سرزمینی که بخشی از حلقه آتش آب های آرام است را با الی گشت بخوانید.
جغرافیاو آب و هوای کلمبیا
مطالب مرتبط: رودخانه پنج رنگ ، یکی از عجایب طبیعت + ویدئو این پله برقی فقیرها را ثروتمند می کند!
موقعیت کلمبیا در آمریکای جنوبی در شمال غربی این منطقه است و در واقع شمال غربی ترین کشور در آمریکای جنوبی همین کشور کلمبیا است. همسایگانش در شمال از راه دریای کارائیب اقیانوس اطلس است، در جنوب برزیل، ونزوئلا، اکوادور و پرو و درغرب پاناما و اقیانوس آرام هستند که این کشور را در بر گرفته اند و بر تاریخ کلمبیا هم تاثیر گذار بوده اند. این کشور از نظر وسعت و بزرگی در رتبه چهارم کشورهای آمریکای جنوبی پس از برزیل و آرژانتین و پرو است. مساحت کلمبیا ۱۱۴۱۰۰۰ کیلومتر مربع است.
تنوع خاک این کشور یکی از امتیازات خاک کلمبیا است که این خاک شرایط فیزیکی متنوعی دارد و از دشتهای گرم و مرطوب مجاور رود آمازون تا قلههای بلند و برفی آند را در بر می گیرد. از نظر جمعیت پس از برزیل در رتبه دوم در آمریکای جنوبی قرار دارد و بیشترین جمعیت را در این منطقه دارا است پراکندگی جمعیتی در کلمبیا به چشم می خورد که این پراکندگی در کلمبیا یکسان دیده نمی شود و ساکنان کلمبیا بیشتر در نقاط کوهستانی کلمبیا زندگی می کنند نقطه ای که پایتخت کلمبیا و دیگر شهرهای بزرگ این کشور وجود دارد و مردم در آن ساکن هستند. بیشترین فعالیتهای کشاورزی در ناحیهٔ غربی دیده می شود آن هم بدلیل آب و هوای مناسب و خاک غنی این ناحیه است وطبیعی است که هر کجا آب و هوا و خاک مناسب کشاورزی باشد تراکم جمعیتی در آن جا دیده می شود و در حقیقت مکان مناسبی برای زندگی است.
وجه تسمیه واژه کلمبیا
جالب است بدانید که نام این کشور هم مانند تاریخ کلمبیا شنیدنی است. این واژه از نام یکی از کاشفان سرزمین های ناشناخته یعنی کریستف کلمب گرفته شده و فرانسیسکو میراندای مرد شورشی و انقلابی آن را برای قلمروی آمریکا و مستعمرات اسپانیا و پرتغال بکار برد و بعد جمهوری بزرگ کلمبیا که توسط اتحادیه ونزوئلا، گرانادای نو و اکوادور بوجود آمده بود مورد استفاده قرار گرفت و امروزه نام این سرزمین است.
جمعیت، نژاد، زبان
جمعیت کلمبیا در حدود ۴۹۸۱۹۰۰۰ تن است و از این تعداد جمعیت بیشتر مردم این کشور دورگه مستیزو یعنی اروپایی سرخ پوست هستند،۲۵ درصد شان ریشهٔ خالص اروپایی دارند و ۱۲ درصد دیگر ترکیبی از نژاد آفریقایی و اروپایی هستند پدران این افراد سیاه پوست کلمبیایی در دورهٔ استثمار برای بردگی و کار در مزرعه به این کلمبیا آورده شدند. در شکل گیری میراث فرهنگی در تاریخ کلمبیا نقش مهم این افراد غیر قابل انکار است. فقط حدود ۵ درصد از ساکنان این سرزمین از نژاد خالص سرخ پوست هستند و جالب اینکه ۳ درصد دیگر مردم این کشور هم ترکیب نژادی از دو نژاد سیاه و سرخ هستند، چه شود!
بنابراین جمعیت متنوعی در کلمبیا وجود دارد که نشانگر غنای تاریخ کلمبیا است و این که این آمیختگی نژادی که شامل مهاجران اروپایی، بومیها، بردگان آفریقایی، آسیاییها، اهالی خاورمیانه و دیگر مهاجران جدید به این کشور است چه تاثیراتی می تواند بر فرهنگ این کشور و تاریخ کلمبیا بگذارد. مهاجران اروپایی که به قصد مستعمره کردن کلمبیا به این سرزمین آمدند بیشتر اسپانیایی ها بودند اما گروهایی هم از فرانسه، سویس، هلند، آلمان، بلژیک، لهستان، لیتوانی، انگلیس و کرواسی به کلمبیا مهاجرت کردند. درجنگ جهانی دوم و جنگ سرد اوج این مهاجرت ها بود و این سیل مهاجران به کلمبیا آمدند. البته در سال های اخیر مهاجرانی از آسیا، خاورمیانه و کشورهای کره، ژاپن، چین، لبنان، اردن و سوریه به قصد ساختن زندگی بهتر به این سرزمین آمدند. دو سوم از مردم کلمبیا در نقاط شهری ساکن هستند بطور کلی به دلیل کم شدن مرگ و میر نوزادان جمعیت کلمبیا جمعیت جوانی است و تعداد افراد جوان در این کشور زیاد است و ۲۳ درصد کلمبیایی ها سنشان چهارده سال یا کمتر است و فقط ۴ درصد در این کشور افراد ۶۵ سال یا سن بالاتر را تشکیل می دهند. زبان رسمی کشور کلمبیا اسپانیایی است.
دین، اقتصاد و حکومت کلمبیا
مردم این کشور ۸۷ درصد کاتولیک، حدود ۹ درصد پروتستان، ۳ درصد دیگر باورها و ۱ درصد هم به آیین بومی این سرزمین باور دارند و کمتر از ۱ درصد دیگر هم جمعیت مسلمان و معتقد به مورمن را تشکیل می دهند. اقتصاد این کشور بعد از یک دهه رشد اقتصادی مناسب در ۱۹۹۸ به سوی سراشیبی جهت گرفت و در سال ۱۹۹۹ دچار رکود اقتصادی شد، گذر از این دوران رکود و بحران اقتصادی برای تاریخ کلمبیا سخت و زمانبر بود. از جمله عوامل بوجود آمدن این مشکلات اقتصادی کمی تقاضای داخلی و خارجی، وضعیت بودجهٔ دولت و درگیری های شدید داخلی بود. صادرات کلمبیا شامل کالاهای تولیدی، مواد نفتی، زغال سنگ و قهوه است. این کشور بزرگ ترین صادرکنندهٔ بارهنگ به کشور آمریکا است. واحد پول کلمبیا پزو است. در حال حاضر دولت حاکم بر کلمبیا با اعمال یک سری سیاست ها و برنامه های اقتصادی در صدد رفع مشکلات اقتصادی این کشور است. حکومت کلمبیا از نوع جمهوری فدرال است و پایتخت این کشور شهر بوگوتا است.
تاریخ کلمبیا
محققان تاریخ کلمبیا معتقدند در حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد جوامع شکارچی در منطقه بوگوتای امروزی با هم مراودتان تجاری و روابط فرهنگی داشتند. در هزارهٔ اول قبل از میلاد، سرخ پوست ها یک سیستم سیاسی کاسیکازگوها را بوجود آوردند که کاسیکها در این سیستم در راس هرم قدرت قرار داشتند. کاشفان و جستجوگران استعمارگر و توسعه طلب اسپانیایی در ۱۵۰۰ اولین کاوش هایشان را در منطقه ساحل کارائیب بوسیله ردریگو د باستیداس شروع کردند.
کریستف کلمب در سال ۱۵۰۲ در اطراف کارائیب جستجویش را آغاز کرد. در ۱۵۰۸ واسکو نونز دی بلبوآ این منطقه از ناحیهٔ اورابا را فتح کرد. از آغاز قرن ۱۶ اروپایی ها آوردن و مهاجرت اجباری برده ها از آفریقا را در دستور کار خود قرار داده و این کار را بی وقفه پی گرفتند. دورهٔ استثمار دوره شروع شورشهای ضد اسپانیایی هم بود اگرچه که این انقلابات و شورش ها بعضا با شکست روبرو می شد. شورشیان استقلال تمام و کمال از اسپانیای استعمارگر را می خواستند. آخرین شورش در سال ۱۸۰۴منجر به استقلال سنت دومینگو یا هائیتی امروزی شد رهبران این شورش موفق سیمون بولیوار و فرانسیسکو دی سانتاندر بودند و سیمون بولیوار اولین رئیس جمهور در تاریخ کلمبیا و فرانسیسکو دی سانتاندر معاون رئیس جمهوری شد.
پس از بولیوار دی سانتاندر دومین رئیس جمهور کلمبیا شد. تقسیمات سیاسی داخلی تجزیهٔ ونزوئلا و کیوتو در سال ۱۸۳۰ را سبب شد. در سال ۱۸۶۳ایالات متحدهٔ کلمبیا بوجود آمد و تا سال ۱۸۸۶ این عنوان برای این سرزمین بکار می رفت تا اینکه به جمهوری کلمبیا تغییر نام داد. درگیری های خونین در ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ که به وایلنس معروف است در این سرزمین برای این تقسیمات و تجزیه ها بوجود می آمد. در سال ۱۹۹۱ قانون اساسی جدید جای قانون اساسی قدیم که در سال ۱۸۸۶ نوشته شده بود را گرفت. از ۱۹۸۹ که کوشش برای برقراری صلح بین دولت و شورشیان مختلف شروع شده بود گاهی با شکست مواجه شده و گاهی هم این تلاش ها موفق بوده و توانسته گروهها را آرام کند. با به قدرت رسیدن اوریبه در سال ۲۰۰۲ بالا بردن قدرت نظامی دولت و همچنین نیروی پلیس از سیاست های دولت بود و توانست با این سیاست ثبات و امنیت را در کلمبیا ایجاد کند.