تاریخ کشور پرو
دوران جنگ و بازسازی در تاریخ پرو
در زنگ تاریخ قبل ما حوادث تاریخ کشور پرو را تا سال ۱۸۷۹ بررسی کردیم و حالا ادامه تاریخ سرزمین اینکاها. در سال ۱۸۷۹ هنوز جنگ و درگیری های خونین در پرو ادامه داشت در این سال پرو جنگ پاسیفیک را تجربه کرد که این جنگ تا سال ۱۸۸۴ طول کشید.
بولیوی کشوری بود که تمایل به اتحاد با پرو بر ضد شیلی داشت. هیات دیپلماتیک پرو که عازم شیلی شده بود تا از راه مسالمت آمیز وارد میدان شده و از وقوع جنگ جلوگیری کند ناموفق به پرو بازگشت و میانجیگریش در مذاکرات با شکست مواجه شد، حالا پرو چاره ای جز ورود به یک جنگ ناخواسته نداشت و شیلی در ۱۸۷۹ اعلام جنگ با پرو کرد. جنگ فرسایشی پنج ساله ای که جز خسارت و ویرانی و نابود کردن منابع انسانی و طبیعی هیچ حاصلی نداشت و خسارت های زیادی به تاراپاکا و ایالات تاکنا و آریکا در آتاکاما وارد شد.
مطالب مرتبط: زنگ تاریخ؛ همه چیز درباره تمدن اینکاها و تاریخ پرو – بخش یکم چیکاما، بهشت موج سواران در پرو+ تصویر
دوران بعد از جنگ دوران شروع بازسازی ها در پرو بود. رفته رفته ثبات سیاسی در تاریخ پرو بوجود آمد و در سال های ۱۹۰۰ و بعد از آن اوضاع کشور تا حدودی آرامتر بود. جنبش سیویلیست به رهبری نیکولاس دی پیورلا با قدرت گرفتن یک فرد نظامی و شکل گیری حکومت نظامی علنا مخالف بود و این حزب معتقد بود رهبری نظامی یعنی فروپاشی اقتصادی که در نتیجه شکست نظامی بوجود می آمد.
نیکولاس دی پیورلا در سال ۱۸۹۵ در نتیجه یک انقلاب قدرت را به دست گرفت. در این دوران سیاست هایی اعمال می شد که چندان به نفع پرو نبود در نتیجه مخالفت هایی شکل گرفت که بین ملاکان و گروهای پیشرو در فعالیت ها و جنبش های سیاسی جامعه پرو بود.
سرانجام در سال۱۹۲۹ معاهده صلح بین پرو و شیلی بسته شد و طی پیمان آنکن، تاکنا به پرو باز گردانده شد از این زمان برای همیشه پرو اختیار امور ایالات ثروتمند آریکا و تارپاکا را در دست داشت، اما شرایط برای شیلی در بندر آریکا فراهم بود تا شیلی در این بندر بتواند همچنان به یک سری فعالیت هایش ادامه دهد.
سال ۱۹۲۹که بحران در سطح جهان وجود داشت بعضی حکومت های کوچک یکدیگر را الگوی مبارزاتی خود قرار داده بودند تا در ساختار سیاسی خود تغییراتی بوجود آورند. از آن جمله اتحاد انقلاب خلق آمریکا بود که با یک سری فعالیت های سیاسی اصلاحاتی در سیستم خود ایجاد کرد اما این استفاده از فرصت بدست آمده و ایجاد تغییرات در سیستم موفقیت آمیز نبود و برای آن حکومت ها سودی نداشت.
اقدامات سرکوبگرانه ی ظالمانه در طول دهه ۱۹۳۰ یکی از اقداماتی بود که در طی این دوره رواج داشت و هزاران تن با بهانه های گوناگون و یا بی بهانه اعدام شده و یا روزگار خود را در زندان گذراندند. همچنین در تاریخ پرو این دوره با رشد شهر نشینی و افزایش جمعیت همزمان بود. پرو اولین کشور آمریکای جنوبی در طول جنگ جهانی دوم بود که با آمریکا متحد شد که این اتحاد بر ضد آلمان و ژاپن شکل گرفت.
سال ۱۹۴۸تاریخ کشور پرو وارد مرحله دیگری از تغییرات سیاسی شد و تا ۸ سال این شرایط ادامه داشت. یک ژنرال به اسم مانوئل. ای. اودریا دولت نظامی ایجاد کرد که بر پایه استبداد کامل استوار بود. نابرابرها در مالکیت زمین، طبقاتی کردن قشرهای جامعه و ایجاد یک جامعه چند وجهی از نظر اجتماعی مثل کوبا زمینه ساز شکل گیری و شروع فعالیت های جناح چپ نظامی پرو شد اما فعالیت های مخالفت جویانه و قیام این جناح خیلی طول نکشید نیروهای نظامی به بهانه ی کنترل اوضاع قدرت و سلطه اش بر همه امور کشور را بیشتر کرد و شرایط لازم برای تداوم این دولت استبدادی را فراهم کرد. در همین حال دولت فرناندو بلونده تری تلاش کرد تا با اصلاحات ساختاری در ساختار جامعه و آسیب شناسی اجتماعی شرایط را بهبود بخشد اما ناکامی و ناتوانی این دولت باعث مصیبت های بیشتری در پرو شد. پروژه هایی که دولت بلنده قصد اجرای آن را داشت و البته به انجام هم رساند چندان نتوانست از بروز ناآرامی و آشوب در پرو جلوگیری کند.
بنابراین از آنجا که در تاریخ کشور پرو عرض اندام و قدرت نمایی ژنرال ها امری عادی بود و کودتا تنها گزینه موجود شرایط اجتماعی و سیاسی پرو بود که آن را می شناخت. این بار ژنرال خوآن ولاسکو آلوارادو قدرت خود را به نمایش گذاشت و در سال ۱۹۶۸ کودتایی را ترتیب داد و دولت بلونده سرنگون و قدرت خوآن ولاسکو آلوارادو تثبیت شد.
طبیعی بود که استبداد نظامی و کودتا و شورش و ناآرامی و درگیری هیچ کدام چاره ساز و پاسخ مسائل و مشکلات موجود پرو نبوده و نیست بااین حال درگیری و مخالفت در پرو ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۹۷۵ ژنرال فرانچسکو مورالس برمودز کودتاچی بعدی بود که ولاسکو را کنار زده و خودش به کاخ ریاست جمهوری راه یافت. اقدامات و برنامه های حکومت نظامی مورالس برمودز اگرچه با منافع ملی همسو نبود و با آن مغایرت داشت اما از ناآرامی اجتماعی در جامعه پرو کاست.
عاقبت نیروهای نظامی به ناتوانی خودشان در اداره و کنترل امور اعتراف کرده و خواهان یک انتخابات شدند که این مساله در تاریخ پرو اگرچه یک تکرار تاریخی بود اما نقطه عطفی در تاریخ کشور پرو به حساب می آمد و در سال ۱۹۷۹ قانون اساسی ملی پرو تدوین شد.
در سال ۱۹۸۰ مبارزه مسلحانه ضد دولتی شدت گرفت که این مبارزات بوسیله جناحی از یکی از گروهای حزب کمونیست پرو انجام می شد اسم این گروه راه درخشان بود. باز هم چهره ی فرناندو بلونده تری در سال ۱۹۸۰دوباره در جایگاه رئیس جمهور در تاریخ پرو دیده شد اما، باز هم با بحران و نا امنی سیاسی درگیر بود و دو دهه این درگیری ادامه داشت.
بدهی خارجی، فقر رو به رشد اکثریت جامعه پرو، تجارت غیر قانونی مواد مخدر و و و همه و همه دلیلی برای انواع حرکت ها و جنبش های رنگارنگ با اسم های پر آب و تاب بود از جمله جنبش انقلابی توپاک آمارو و راه درخشان دو نمونه از این شورش ها و طغیان ها در جامعه پرو در این دهه بود.
آلن گارسیا در سال ۱۹۸۵ به قدرت رسید و رئیس جمهور شد البته به امید بهبود اقتصاد پرو که دراثر تورم شدید فلج شده بود. اما آنچه که در این جامعه ی دچار بیمارهای مهلک سیاسی و اقتصادی قدرت داشت فقط هرج و مرج، آشفتگی سیاسی و ناامنی به شکل های گوناگون بود!
آلبرتو فوجی موری در سال ۱۹۹۰ پیروز انتخابات شد انتخاباتی از نوع نمایشنامه های غم انگیز سیاسی و گارسیا هم مثل همکاران پیشین خود دولت و قدرت را در بدترین شرایط ممکن از نظر اجتماعی به فوجی موری هدیه کرد! فوجی موری تابعیت ژاپن را داشت. اقدامات فوجی موری سرانجامی را برای او رقم زد که به درخواست پناهندگی سیاسی از کشور ژاپن منجر شد. والنتین پانیاگوا رئیس جمهور موقت شد.
در انتخابات سال ۲۰۰۶ الساندرو تولدو رئیس جمهور شد. در سال ۲۰۰۶ دوباره آلن گارسیا با شکست دادن اولانتا هومالا رئیس جمهور انتخاب شد و تا هنوز این آمدن و رفتن های مکرر در تاریخ کشور پرو و وضعیت سیاسی اجتماعی این سرزمین هیج تاثیر مثبتی نداشته است.