تاریخ قزاقستان
کشوری که امروزه به اسم قزاقستان می شناسیم در گذشته های خیلی دور منطقه ای بوده که ساکنان اولیه آن اقوامی به اسم سکاها بودند. این اقوام مردمی ایرانی تبار و کوچ نشین بودند و قدمت حضورشان در این منطقه به قبل از هخامنشیان می رسد. این قوم در طول تاریخ به شکل پراکنده در نقاط گوناگون ساکن بودند. این مناطق شامل آسیای میانه، از ترکستان چین تا دریای آرال، همچنین قسمت هایی از ایران و نیز تا رود دن و رود بزرگ دانوب بصورت نامتمرکز مسکن داشتند. اما در نقاط گوناگون نام آنها تغییر کرد و با نامهای مختلفی مثل سکیتها، آلانها و ماساژتها شناخته می شدند. بعد ها اقوام و مردمانی ترک تبار از قرن پنجم مهاجرت و نفوذ به این مناطق را شروع کردند. با الی گشت با این اقوام و تاریخ قزاقستان آشنا شوید.
تاریخ قزاقستان از گذشته تا امروز
مطالب مرتبط: راهنمای سفر به قزاقستان ۶ جاذبه قزاقستان که قبل از مرگ باید ببینید
در تقسیمات جغرافیایی، قزاقستان در رده کشورهای آسیایی قرار گرفته و این کشور را در این طبقه قرار داده اند. این کشور با وسعتی حدود ۲۷۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت، بزرگ ترین کشوری است در دنیا که در خشکی محصور شده است. کشور امروزی قزاقستان از دریای خزر تا کوههای آلتای امتداد دارد و تقریبا ۲۰ درصد این سرزمین آن طرف کوههای اورال واقع شده که از نظر جغرافیایی قسمتی از آن در اروپا قرار دارد. قزاقستان در شمال در دشتهای سیبری و در جنوب با بیابان های آسیای میانه هم مرز است.
کلمه قزاقستان از دو قسمت تشکیل شده و شامل قزاق و پسوند فارسی ستان است و منظور سرزمین قزاقها است. کلمه قزاق که از ریشه ترکی قز گرفته شده معنی آن یعنی کوچنده و مردمی که کوچ می کنند. ریشه کلمه ترکی قز هم به معنی کوچ کردن است که زندگی کوچ نشینی قزاقها را مورد اشاره قرار می دهد. بنابراین مردم این سرزمین در گذشته مردمی کوچ نشین بودند، اما اگر بخواهیم تاریخ قزاقستان را از نظر تاریخی و باستانی مورد بحث قرار دهیم همان طور که گفته شد سکا ها ساکنان اولیه این سرزمین بودند و در این مناطق زندگی می کردند.
در تاریخ قزاقستان این سکاها هر چند قبیلههای متعددی را بوجود آوردند اما در دو طرف اوراسیا بصورت پراکنده و نامتمرکز وجود داشتند. عده ای از آنها در بخش شرقی دریای خزر دیده می شدند و دسته ای دیگرشان در نواحی غربی دریای خزر مسکن داشتند. هرودوت پدر تاریخ می نویسد اقوام سکاها خودشان را سکلتث می دانستند اما پارس ها و شاهان هخامنشی مثل داریوش بزرگ به آنها سکا می گفتند و منظور نیرومند، جنگجو و قوی بود در حالی که یونانی ها به سکاها پیاله به دوش و یا خانه به دوش می گفتند.
امادر قسمت شرقی منطقه سکا نشین، شاهد نفوذ چین در فرهنگ بدوی هستیم که در این منطقه غالب بود. در حالی که در نواحی مرکزی عناصر ایرانی پر رنگتر بود و در نواحی غربی هم عناصر یونانی به چشم می خورد. با همه این ها و بر خلاف این تنوع گرایشی فرهنگ بیگانه آنچه که در سرتاسر این منطقه آشکار بود و غلبه داشت فرهنگ بدوی بود که در آلتایی به صورت ناپخته وجود داشت و در بین سکاهای سلطنتی مستقر در روسیه جنوبی از جا افتادگی و پختگی بیشتری برخوردار بود.
این اقوام یعنی سکاها در دوره گذشته آنقدر عامل مهمی محسوب می شدند که تاریخ نگار معروف یعنی هرودوت به اهمیت آنها پی برده و هرودوت یک بخش کامل از تاریخ بزرگ خود را درباره آنها نوشت. اما استرابون تاریخ نگار و جغرافیدان دیگر، منطقهٔ دوبروجا را سکائستان کوچک نام گذاشت در حالی که سرتاسر مناطق جلگه ای که در شمال و شمال شرقی دریای سیاه قرار داشتند سکائستان خاوری نامید.
در تاریخ قزاقستان در آغاز قرن هشتم پیش از میلاد هونها به این سرزمین مهاجرت کردند و بعدها ترکان قبچاق در قزاقستان ساکن شدند. این ترکان از کوهستانهای آلتای به اینجا آمده بودند در محدوده ی دریاچه آرال و دشت قبچاق زندگی می کردند. قزاقها شاخه ای دیگر از ترکان قبچاق محسوب می شوند. در قرن سیزدهم میلادی در تاریخ قزاقستان که هجوم قوم مغول به این مناطق شکل گرفت، این نواحی بوسیله امپراتوری چنگیزخان مغول مورد تصرف قرار گرفت و تاریخ قزاقستان وارد مرحله جدیدی شد.
بعد از مرگ چنگیز، امپراتوری گسترده اش بین وارثان و فرزندانش تقسیم شد و سرزمین قزاقستان امروزی سهم یکی از پسرانش به اسم جغتای شد اما بخش غربی و بخش های شمالی سهم گنقیز نوه چنگیزخان شد و به او ارث رسید. علت اینکه ما در تاریخ قزاقستان شاهد نفوذ عناصر مغولی هستیم این است که این قوم در این سرزمین به مدت طولانی حکومت کرد و تا مدتها قدرت داشت.
اما درباره تاریخ قزاقستان در دوره معاصر باید گفت بعد از انقلاب اکتبر و شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی این منطقه به عنوان جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی به یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی مبدل شد و پس از فروپاشی شوروی قزاقستان به عنوان کشوری مستقل مثل بسیاری از جمهوری های شوروی سابق استقلال خود را بدست آورد و بنابراین روز ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ در تاریخ قزاقستان یک روز مهم و سرنوشت ساز محسوب می شود چون این جمهوری آخرین جمهوری شوروی سابق بود که به استقلال دست یافت و استقلال خود را اعلام کرد.
امروزه سیستم حکومتی قزاقستان دمکراتیک است و از نوع جمهوری ریاستی است که رئیس جمهور در کشور دارای قدرت بالایی است و در راس دولت و کشور است در این کشور پارلمان دارای قدرت قانونی است و دولت قدرت اجرایی را در اختیار دارد.
از رهبران دوره سلطه کمونیسم در قزاقستان نورسلطان نظربایف بود که بعد از کسب استقلال به مقام ریاست جمهوری این کشور رسید. طبق قانون قزاقستان که در سال ۲۰۱۰ میلادی این قانون در تاریخ قزاقستان تصویب شد، اولین رئیس جمهور کشور قزاقستان بعد از استعفای خود هم مصونیت کامل قضایی دارد و طبق این قانون برای رئیس جمهوری اولیه قزاقستان امکان بازداشت و حبس وجود ندارد و نمی توان برای هر عملی که در دوره ریاست جمهوری و حتی بعد آن انجام داده او را مورد بازخواست قرار داد.
این مصونیت فراتر از این بوده و شامل اموال رئیس جمهور اولیه و همچنین خانواده او میشود. در حال حاضر آستانه پایتخت قزاقستان است و از آنجا که دسته هایی از ملی گرایان هم از روس های داخل روسیه و هم شامل گروهایی از داخل قزاقستان ادعای الحاق دوباره نواحی شمالی قزاقستان به روسیه را دارند همین مساله باعث شده رئیس جمهوری قزاقستان به فکر انتقال پایتخت باشد و باعث شد قزاق های زیادی به پایتخت جدید انتقال داده شوند که مساله الحاق و ادعای ملی گرایان هم رفته رفته حل شد.