تاریخ رومانی
در جنوب شرق اروپا سرزمینی قرار دارد که در گذشته به داچیا معروف بود و بیشتر ساکنان آن از یونان و از ناحیه تراچ به این سرزمین آمده بودند و یونانی ها به آن مردم گتای می گفتند. در آغاز سده دوم میلادی داچیا توسط، امپراتوری روم فتح شد و از این زمان در قلمرو امپراتوری رم قرار گرفت و به عنوان یکی از استان های آن محسوب می شد. این سرزمین همان رومانی امروزی است که از شرق و شمال شرق با مولداوی و اوکراین، از سمت غرب با مجارستان و صربستان و از جنوب با بلغارستان هم مرز است و با مساحتی حدود ۲۳۸۴۰۰ کیلومتر مربع نهمین کشور اتحادیه اروپا از این نظر است که جمعیتی بیش از ۱۹ میلیون تن را در خود جای داده است و از این لحاظ هم در جایگاه هفتم در بین کشورهای اتحادیه اروپا است. همچنین بخارست ششمین شهر بزرگ اتحادیه اروپا پایتخت این کشور است. رومانی از اعضای اتحادیه اروپا و ناتو است. در سفر تاریخی امروز، الی گشت به دل تاریخ رومانی سفر می کند تا شما را با گذشته این سرزمین آشنا کند.
سرزمین رومانی پیش از میلاد
مطالب مرتبط: راهنمای سفارت رومانی و اخذ ویزای این کشور بهترین مسیرهای طبیعت گردی در رومانی
طبق نظر محققان تاریخ رومانی و تاریخ نگاران گذشته از جمله هرودوت پدر تاریخ، در تاریخ این سرزمین نوشته اند که، شاهنشاه دوره هخامنشی، داریوش بزرگ، در سال ۵۱۳ قبل از میلاد در جریان یک لشکر کشی که به جنوب رود دانوب برضد اسکیتها داشت، بر کنفدراسیون ایلی گتها غلبه کرده و آن ها را شکست داد.
پانصد سال پس از این واقعه گتها مغلوب تراژان امپراتور روم شده و از رومی ها شکست خوردند و از این زمان هسته اصلی پادشاهی گت ها تحت سلطه رومی ها قرار گرفته و به عنوان یک استان رومی، داچیا به حیات خود ادامه داد. در حقیقت داچیا شکل اولیه سرزمینی بود که قرار بود در آینده به رومانی معروف شود. گفتیم که در قرن دوم میلادی این سرزمین بدست امپراتور روم فتح شده و به بخشی از سرزمین های تحت فرمانروایی این امپراتوری تبدیل شد.
در اواخر قرن سوم میلادی امپراطوری روم تصمیم گرفت نیروهای خود را از داچیا به عقب بکشد ولی عده ای از نیروهای امپراتوری علاقه ای به عقب نشینی نداشته و ترجیح دادند در همان منطقه بمانند. بنابراین مردم داچیا تحت نفوذ رومی ها زبان لاتین را برای صحبت کردن انتخاب کردند.
حملات اقوام مختلف به سرزمین رومانی
اما این منطقه ۱۰۰۰ سال بعد از این ماجرا هجوم هونها، اسلاوها و بلغارها را در تاریخ خود تجربه کرد و این سرزمین مورد یورش های بی امان و تاخت و تازهای توسعه طلبانه مهاجمان قرار گرفت. در سده چهارم میلادی این اسلاوها بودند که دین مسیحیت را با خود به این سرزمین آورده و این منطقه را به عنوان سکونتگاه دائمی خود انتخاب کرده و در طی تاریخ رمانی با اختلاط ها و ازدواج های مکرر با مردم ساکن داچیا در توازن نژادی داچیا تغییر و تحولاتی عمده بوجود آوردند و این سرزمین را از نظر نژادی و فرهنگی دچار دگرگونی های تاریخی کردند.
آرام آرام همین اسلاوهای مهاجم مهاجر به یک گروه نژادی بزرگ و قوی تبدیل شدند که بعدها با عنوان ولاخها شناخته شدند. سده نهم میلادی نوبت بلغارها بود که در این منطقه عرض اندام کنند و با رواج مذهب ارتدکس، تاثیراتی بر این سرزمین بگذارند. دو قرن پس از آن و در آغاز قرن یازده میلادی شاه مجارستان، شاه استفان اول، موفق شد بر بیشتر قسمت های ترانسیلوانیا یا مناطق مرکزی و شمال غرب سرزمین رومانی امروزی دست یافته و کنترل و اداره این مناطق را بدست گیرد.
در سده ی ۱۳ میلادی مجارستان مهاجران جدیدی را به این منطقه کوچاند که این مهاجران شامل ساکسونها و قبائل آلمانی بودند. هدف مجارستان از این کوچ اجباری این بود که در این منطقه نفوذ گسترده ای داشته باشد و کنترل اوضاع آن جا را تمام و کمال بر عهده بگیرد و قدرت خود را در آن ناحیه تثبیت کند.
در نیمه های این سده با فشارهای روزافزون مجارها، ولاخهای ساکن ترانسیلوانیا که جمعیت قابل توجهی را شامل می شدند مجبور به مهاجرت به مناطق جنوبی و شرقی کوههای کارپات شدند. این مهاجران در آنجا به ترتیب دو استان والاچیا و ملداویا را بوجود آوردند که این دو استان اگرچه بوسیله شاهان محلی اداره می شد اما تحت نظارت و نفوذ مجارستان و لهستان بود.
حملات عثمانی به سرزمین رومانی
عثمانی ها هم از قافله ی مهاجمان عقب نمانده و قرن پانزدهم میلادی نوبت آنان بود که این سرزمین را عرصه تاخت و تازهای خود قرار دهند و منطقه والاچیا را طی حملات مداوم تحت کنترل خود درآورند. کنترل این سرزمین توسط عثمانی ها تا زمانی که عثمانی مجارستان را شکست داد بصورت غیرمستقیم بود و در باور و اعتقادات مردم منطقه هیچ تغییری را اعمال نکرد.
اما در اواخر قرن شانزدهم فردی به اسم میخائیل شجاع که یکی از فرمانروایان محلی والاچیا بود بر ضد عثمانی ها قیام کرد و در نتیجه برای مدتی کوتاه والاچیا، ملداویا و ترانسیلوانیا را توانست متحد کند ولی با مرگ میخائیل شجاع عثمانیها دوباره بر والاچیا و ملداویا و مجارها بر ترانسیلوانیا تسلط یافتند. اگرچه که این حرکت میخائیل شجاع چندان دوام نیاورد و دیر نپایید اما سرآغاز و زمینه ساز تحرکات و اقدامات بعدی شد که برای متحد کردن قسمت های گوناگون سرزمین رومانی شکل گرفت.
رومانی از قرن نوزدهم تا کنون
در نتیجه اتحاد بخش ولاشکا و مولداوی در تاریخ رومانی در نیمه قرن نوزدهم میلادی کشور رومانی بوجود آمد. اسم این کشور از نیمه دوم قرن نوزدهم در سطح جهان رایج شد. تا کنگره برلین این سرزمین تحت نظارت عثمانی ها بود اما سرانجام در سال ۱۸۷۸ رومانی استقلال کامل خود را اعلام کرد.
از این زمان در تاریخ رومانی دغدغههای رومانی در عرصه فرهنگی و زبانی منجر به مبارزه و تلاش برای کسب هویت و آزادی ملی شد و در نتیجه جنبش فرهنگی با تاسیس مدرسه ترانسیلوانیا شروع شد. در دهه های آغازین قرن بیستم تاریخ رومانی در نتیجه بحران اقتصادی جهانی، بیکاری و فقر را تجربه کرد که زمینه ساز رشد سازمان های فاشیستی بود.
یکی از این ساز مان ها، سازمان ضد نژادی گارد آهنین نام داشت که در تاریخ رومانی معروف است. در سال ۱۹۴۴ ارتش سرخ شوروی رومانی را اشغال کرد وتا بیش از چهل سال بعد سیطره کمونیست و دولت کمونیستی شوروی بر رومانی ادامه داشت. سرانجام نیکلای چائوشسکو دیکتاتور کمونیست مسلک رومانی در سال ۱۹۸۹ طی شورشی مردمی از قدرت ساقط شد و سیستم حکومتی این کشور از دیکتاتوری به چند حزبی تغییر رویه داد، پرده آهنین برچیده شد و رومانی دوره ای جدیدی را آغاز کرد و به سوی دموکراسی و اقتصاد بازار سرمایه داری گام برداشت.