یکی ازکشورهای غرب اروپا که از دوره قبل از تاریخ تا کنون، تاریخ و تمدنش با تاریخ همسایگانش پیوندهای عمیق و زیادی دارد کشور بلژیک است. این آمیختگی و پیوندهای تاریخی به ویژه با دو کشورهای هلند و لوکزامبورگ پررنگتر است و تاریخ بلژیک و این کشورها اشتراکات زیادی با هم دارند. بلژیک با کشورهای هلند در شمال، آلمان در شرق، در جنوب شرقی با لوکزامبورگ، فرانسه در جنوب و از شمال غرب با دریای شمال همسایه است.
بلژیک از نظر تاریخی، بخشی از کشورهای فروبوم است که شامل هلند و لوکزامبورگ بوده و سابق بر این مناطق وسیع تری را به نسبت گروه کشورهای بنلوکس کنونی شامل می شده است و دیوار حائل فرهنگی رومی زبان ها و ژرمن ها از این کشور می گذرد. پایتخت آن بروکسل است و از اعضای اتحادیه اروپا است. در نخستین روز هفته سفر تاریخی امروزمان را به تاریخ بلژیک اختصاص می دهیم و همراه شما الی گشتی ها در گذشته بلژیک سیری می کنیم.
مطالب مرتبط: راهنمای سفارت بلژیک و اخذ ویزای این کشور ۸ دلیلی که شما را عاشق گنت بلژیک می کند
طبق نظر پژوهشگران تاریخ بلژیک، نام کشور بلژیک از نامی لاتین تحت عنوان گاولیا بلژیکا گرفته شده است که به بیشتر قسمت های شمالی نواحی گُل نشین اطلاق می شده است و این نام لاتین هم از قبایل سلت گرفته شد که اسم قبیله بلژها بود. به باور تاریخ نگاران تاریخ بلژیک، این منطقه از گذشته های دور سکونتگاه اقوام این منطقه بوده و از حدود دو هزار سال قبل نواحی که امروزه بلژیک گفته می شود تراکم جمعیتی در آن زیاد بوده و همواره این منطقه بستر تنشهای سیاسی و فرهنگی زیادی بوده که اثرات این تنش های فرهنگی و سیاسی در تاریخ بلژیک به وفور قابل مشاهده است.
نخستین حرکت و اقدام مردمی صورت گرفته که در تاریخ ثبت شده تصرف این ناحیه توسط جمهوری روم در سده اول پس از میلاد بوده و این وضعیت توسط آلمانیها و فرانکها تا قرن پنجم تداوم یافت. پادشاهی مروونژیان توسط فرانکها تثبیت شد و سپس در قرن ۸ پادشاهی کارولنژیان نام گرفت، اما در در قرون وسطی کشورهای فروبوم چند پاره شده و چندین ایالت فئودال کوچک از آن سر برآورد.
در قرن های چهاردهم و پانزدهم میلادی بسیاری از آنها بوسیله خاندان برگندی با هم متحد شدند و عنوان این اتحاد هلند برگندین نام گرفت اما همین ایالت ها در سده ۱۵ میلادی استقلال بیشتری را کسب کردند و بعد از این مساله بود که به ایالات هفده گانه معروف شدند. از سده ۱۶ میلادی تاریخ بلژیک را می توان از تاریخ اسکاندیناوی جدا کرد.
جنگ هشتاد ساله ای که تقریبا از میانه قرن ۱۶ تا میانه قرن ۱۷ میلادی بطول انجامید سرنوشت ایالات هفده گانه را دستخوش تغییر و تحول کرد و در نتیجه جمهوری هفت ایالات متحده در شمال و هلند جنوبی پدید آمد. در ایالات جنوبی قانونگذاری با موفقیت انجام شد این قانونگذاری توسط توسط هابسبورگ اسپانیایی، آستریایی شکل گرفت. اماهلند جنوبی تا کسب استقلال مورد بازدید بسیاری از تصرف کنندگان فرانسوی قرار گرفت و این سرزمین میدانگاه نبردهای گاه و بیگاه فرانسه – استریا و فرانسه – اسپانیا بود.
این نبردها در طی دو سده در قرن های هفده و هجده میلادی رخ داد. به دنبال یک سلسله جنگها مناطقی از اسکاندیناوی بوسیله فرانسویان اشغال شد این مناطق هیچ وقت تحت اختیار هابسبورگ نبودند، به دنبال این ماجرا به نقش آستریاییها و اسپانیاییها و نفوذ آن ها در این مناطق پایان داده شد.
اما در نیمه نخست قرن نوزدهم میلادی تاریخ بلژیک وارد مرحله جدیدی شد انقلاب ۱۸۳۰ بلژیک استقلال کاتولیکها را تثبیت کرد. از سال ۱۸۳۱ و با قدرت یابی لئوپولد اول به عنوان پادشاه بلژیک، این کشور به یک سیستم سلطنتی قانون اساسی و دموکراسی پارلمانی دست یافت.
در جنگ دوم جهانی و در دوره استقلال این سیستم دموکراتیک بلژیک از نفوذ و اعمال قدرت ثروتمندان نشات می گرفت و دو حزب اصلی در بلژیک مجال رشد پیدا کردند. در سال ۱۸۸۵ در نتیجه برگزاری کنفرانس برلین پیمانی شکل گرفت که با استعمار کنگو موافقت شد.
در این پیمان پادشاه لئوپولد دوم این سرزمین را به عنوان املاک شخصی خود دانسته و آن را ایالت آزاد کنگو نام گذاری کرد. در آغاز قرن بیستم کنگو مستعمره محسوب شده و به این کشور واگذار شد و پس از آن کنگو بلژیک نام گرفت. سال ۱۹۱۴ آلمان بلژیک را به عنوان قسمتی از نقشه شلیفن مورد حمله قرار داد، اما بلژیک هم در سال ۱۹۱۶ به تلافی این حمله به مستعمرههای سابق آلمان حمله کرده و این مناطق را تحت تصرف خود درآورد.
در سال ۱۹۲۴همه این مناطق با نظارت اتحادیه ملل به بلژیک واگذار شد اما درگیری های آلمان و بلژیک در این دوره پایانی نداشت و یک بار دیگر آلمان ها در سال ۱۹۴۰ در جریان یک حمله شدید به بلژیک بخش هایی از این کشور را تحت تصرف خود درآورده و خسارات و خرابی های زیادی در آنجا به بار آوردند و این مناطق تا سال ۴۵–۱۹۴۴ همچنان تحت اشغال بود تا اینکه نیرو های متفقین اقدام به آزاد سازی مناطق تحت اشغال کردند.
کنگو بلژیک هم در سال ۱۹۶۰ و به دنبال وقوع ناآرامی و بحران در این منطقه به استقلال دست یافت و روآندا اوروندی و مناطقی که پس از یک سلسله جنگ ها و درگیری ها از آلمان گرفته شده و به بلژیک واگذار شده بود، در سال ۱۹۶۲ بصورت مستقل اعلام شد. بلژیک پس از جنگ جهانی دوم بود که به نیروهای ناتو ملحق شد و با دو کشور هلند و لوگزامبورگ، گروه ملل بنلوکس را بوجود آوردند. این کشور یکی از اعضای ششگانه بنیان گذار اتحادیه اروپایی فولاد و ذغال سنگ است.
بلژیک میزبان فرماندهی ستاد مرکزی ناتو است و قسمت عمده ای از نهادهای اتحادیه اروپاست. در قرن بیستم و بویژه از جنگ جهانی دوم تاریخ بلژیک با شتاب هر چه بیشتر تحت تأثیر دو کمیته خودگردان قرار گرفت است. طی فرایند اصلاحات قانون اساسی در دو دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی در نتیجه تقسیم بندی نواحی کشور، سیستم سه ردیفه در بلژیک پدید آمد. فدرالیسم، انجمن زبان شناختی و دولت منطقه ای، که تلاشی برای مصالحه در جهت کم کردن کشمکشهای زبانی است. در حال حاضر این موسسات و نهادهای فدرال به نسبت پارلمان دو مجلس شورا و سنا دارای قدرت قانونی بیشتری هستند با این حال دولت تقریبا تمام مالکیت را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۳ پادشاه فعلی بلژیک فیلیپ بعد از پادشاه آلبرت دوم در این مقام قرار گرفت و تا کنون پادشاه این کشور است.