تاریخ اسلواکی
کشوری که امروزه به عنوان اسلواکی می شناسیم سرزمینی محصور در خشکی های اروپای مرکزی است و این منطقه در گذشته های دور بخشی از امپراتوری سامو محسوب می شد. امپراتوری سامو اولین واحد سیاسی اسلاوها بود. به باور مورخان و تاریخ نگاران تاریخ اسلواکی در قرن پنجم و ششم میلادی مهاجرت قوم اسلاو به سرزمین اسلواکی آغاز شده و آنها در این دوره از تاریخ به این منطقه رسیدند. کشور اسلواکی امروزی با جمهوری چک و اتریش در غرب، اوکراین در شرق، مجارستان در جنوب و با لهستان در شمال همسایه است. زبان رسمی مردم این کشور زبان اسلوواک است که این زبان است از شاخه زبان های هندواروپایی و از خانواده زبانهای اسلاوی بحساب می آید. اسلواکی با مساحت ۴۹۰۳۵ کیلومتر مربع در ردیف صدوبیست و هفتم کشورهای جهان قرار دارد. در آخرین روز هفته با الی گشت سفری به تاریخ اسلواکی داشته باشید تا با تاریخ قوم اسلاو و گذشته سرزمین اسلواکی آشنا شوید.
درباره اسلاوها و پیشینه این قوم
مطالب مرتبط: تاریخ بلاروس از گذشته تا امروز آشنایی با طبیعت شگفت انگیز بالکان
مردم قوم اسلاو دسته ای از اقوامی بودند که موخان و محققان احتمال می دهند سکونتگاه اولیه این اقوام در ابتدا منطقه اروپای شرقی بوده است اما همانطور که شاهد هستیم در حال حاضر این قوم در نقاط گوناگون و بخش های وسیعی از اروپا و دیگر نقاط سکونت دارند و حضور آنها محدود به سکونتگاه تاریخی شان نیست. سرزمین هایی که اسلاوها امروزه در آن زندگی می کنند شامل قسمتهای مهمی از شبه جزیره بالکان، بخش هایی از اروپای مرکزی، منطقه ی آسیای میانه و سرتاسر سیبری است. به جز این مناطق گروهی از مردم قوم اسلاو برای سکونت و زندگی به نقاط دیگر جهان کوچ کرده اند و گفتیم که این قوم به زبان اسلوواک صحبت می کنند. اسلاوها را عمدتا به سه شاخه تقسیم کرده اند که شامل این موارد است:
- اسلاوهای غربی؛ اسلواکها، چکها، لهستانیها
- اسلاوهای شرقی؛ بلاروسها، روسها، اوکراینیها
- اسلاوهای جنوبی؛ اسلوونها، صربها، کرواتها، بوسنیائیها، ،مقدونیها، بلغارها
و بطور کلی بیشتر مردم کشورهای روسیه سفید، لهستان، جمهوری چک، روسیه، اسلواکی، اسلوونی، یوگوسلاوی، بوسنی و هرزگوین و همچنین بیشتر مردم ساکن در کشورهای اروپای شرقی یا ریشه و تبارشان از این قوم است یا اینکه در طول تاریخ بر اثر اختلاط ها و ازدواج های مکرر با این قوم ترکیب شده اند. به این ترتیب مردم سرزمین اسلواکی با همسایگانشان و همچنین کشورهایی که نام بردیم ریشه مشترکی دارند و این همریشگی پیوندهای گوناگونی را بین آنها بوجود می آورد. جالب است بدانید که نام کشور یوگوسلاوی به معنی اسلاوی جنوبی است.
پیدایش اسلواکی به عنوان کشوری مستقل
مورخان تاریخ اسلواکی درباره ی تاریخ این کشور نوشته اند که تا یکی دو دهه اول قرن نوزدهم این سرزمین قسمتی از اتریش – مجارستان محسوب می شد بود که در قسمت مجاری آن واقع شده بود. پس از آن این کشور به مدت دو دهه قسمتی از چکسلواکی، کشوری که پس از جنگ جهانی اول شکل گرفته بود، محسوب می شد و بعد از آن نیز برای مدت شش سال در ظاهر با عنوان جمهوری اسلواکی رسما کشوری مستقل بود اما در عمل و حقیقت امر، اسلواکی یکی از مناطق اقماری تحت سلطه آلمان نازی بود.
کشور اقماری یا کشور تابع و یا دولت اقماری Satellite state کشوری است که رسما مستقل باشد ولی شدیدا تحت کنترل سیاسی، نظامی و اقتصادی کشوری دیگر باشد. در حقیقت به گونه ای شکل های گوناگون هژمونی بر آن کشور اعمال می شود تا جایی که سیاست های کشور اقماری تابع کشور متبوع است و این کشور تعیین کننده و تاثیرگذار بر کلیه جنبه های گوناگون امور داخلی کشور تابع است.
اسلواکی بعد از توافقنامه مونیخ خود مختار شد و سرزمینهای جنوبی به مجارستان واگذار شد. آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی نیروهایش را آماده کرد تا در قلمرو چک و بوهم و موراویا نفوذ خود را گسترش دهد. اما آلمان ها با اطلاعات نادرست مجارها تصمیماتی گرفتند که شرایط را به گونه دیگری رقم زد. مجارها گفته بودند که اسلواکها به مجارستان پیوسته اند. بنابراین آلمان ها قصد داشتند دولتی سرسپرده خود و تحت نظر آلمان نازی در اسلواکی بوجود بیاورند تا در این سرزمین پایگاهی مهم برای خود ایجاد کنند که حمله آلمان به لهستان و سایر مناطق به راحتی انجام گیرد.
از اینرو هیتلر نخستوزیر سابق اسلواکی، یوزف تیسو را به برلین دعوت کرد و با اظهار بی علاقگی به سرنوشت اسلواکی، به او گفت استقلال اسلواکی را اعلام کند و در صورت عدم پذیرش از سوی مقامات اسلواکی او این کشور را به حال خود رها می کند.
چند روز بعد تیسو در پارلمان اسلواکی گزارش مفصلی از جلسه اش با هیتلر ارائه داد و بیانیه استقلال را خواند. نمایندگان با دیده ی شک و تردید به این قضیه نگاه کردند. اما در نهایت نمایندگان پارلمان به اتفاق آرا برای اسلواکی اعلام استقلال کرد که در تاریخ اسلواکی این اولین بار بود و رخدادی مهم تلقی می شد. یوزف تیسو اولین نخست وزیرجمهوری جدید اعلام شد.
در سال ۱۹۶۸ تاریخ اسلواکی شاهد حضور نیروهای بیگانه ای بود که بر اتفاقات این سرزمین تاثیر بزرگی گذاشتند. بعد از خیزش های ناسیونالیستی ضدنازی و قیام علیه آلمان ها، آلمان اسلواکی را تصرف کرد در نتیجه استقلال این سرزمین از بین رفت. اما آرام آرام نیروهای ارتش سرخ سربازان آلمانی را از این منطقه بیرون کردند. حالا سرزمینهای رها شده از اشغال آلمان به عنوان قسمتی از چکاسلواکی به این کشور الحاق شد و به این ترتیب اولین جمهوری اسلواکی با فتح این کشور توسط نیروهای ارتش سرخ نابود و ناپدید شد.
زمانی که نیروهای ارتش شوروی وارد سرزمین اسلواکی شدند در این دوره چکسلواکی شامل دو کشور چک و اسلواکی بود، در نیروهای مهاجم مجارها هم حضور داشتند، این نیروها به بهار پراگ در اسلواکی پایان دادند. در این زمان دوره ای از اصلاحات تحت عنوان بهار پراک در اسلواکی آغاز شده بود که نیروهای مهاجم هیچ مجالی برای رشد و شکوفایی درخت جوان اصلاحات در بهار پراک را ندادند.
در اولین روز سال نو میلادی یعنی سال ۱۹۹۳ چکسلواکی به دو کشور جمهوری چک و اسلواکی تبدیل شد. اما تاریخ اسلواکی و حوادثی که در این سرزمین در سال های اخیر رخ داده باعث ایجاد تغییرات زیادی در داخل کشور شد. سال ۲۰۰۴ اسلواکی عضو اتحادیه اروپا شد. مردم اسلواکی در سال ۲۰۰۳ در یک همه پرسی رای مثبت خود را برای پیوستن اسلواکی به اتحادیه اروپا به صندوق انداختند. در همان سال به پیمان ناتو پیوست و در ۲۰۰۷ به حوزه شنگن راه یافت.