از میان آیین و سنتهای مختلف ایران باتان، تاریخچه حاجی فیروز میان کودکان و بزرگسالان از محبوبیت بینظیری برخوردار است. بهطوری که یکی از زیباییهای ایران در روزهای پایانی سال، رقص و شادی حاجی فیروزها در میان جنب و جوش مردم و شاد کردن دل آنهاست.
از آنجایی که حاجی فیروز در این مرز و بوم، قدمتی دیرینه داشته و بشارت دهنده از بین رفتن تاریکیها، سیاهیها و پایان یافتن سرمای زمستان و نو شدن زندگی با فرارسیدن بهار است، توصیه میشود با مطالعه مطالب زیر اطلاعات بیشتری درباره این شخصیت باستانی به دست آورید.
با نگاهی به تاریخچه حاجی فیروز، درمییابیم که از زمانهای قدیم به عنوان شخصیت نمادین نوروز در میان ایرانیان حضور داشته و با پوشیدن لباسهای مخصوص قرمز رنگ، کلاه کله قند، چهرهای سیاه و سازهایی مانند تنبک و دایره زنگی، در کوچههای مختلف شهرهای ایران پرسه زده و با خواندن شعرهایی معروف و به زبان محاوره، سبب شادی و خوشحالی مردم میشود.
در واقع میتوان گفت، اینکه حاجی فیروز، در زمانهای قدیم به نام خواجه پیروز معروف بوده است، در روزهای آخر و اول سال سر میرسد و با رقص و آواز شادی و خوشحالی را برای مردم به ارمغان میآورد، نماد بازگشت سیاوش به جهان پر جنب و جوش مادی است.
نوروز جشن دوبارهزایی و تولد است، به گونهای که از دیرباز تا کنون در ایران باستان، با پایان سرمای زمستان و رویش دوباره درختان و آمدن بهار، جشنهای متعددی برگزار میشد. یکی از این جشنها در روز ششم فروردین ماه به مناسبت تاریخ تولد “زرتشت” و پیدایش اسطوره “خواجهپیروز” بود که بعدها با ورود اسلام به ایران، حاجی فیروز نام گرفت.
تاریخچه حاجی فیروز در حقیقت، نشانه بازگشت تموز، ایزد شهید شونده سومری و نمونه ایرانی آن، سیاوش است. داستان از این قرار است، که روزی تموز به دلایلی نامعلوم به زیر زمین سفر میکند. با ورود او به زیر زمین، جریان باروری و حیات در زمین متوقف میشود. به همین دلیل خدایان تصمیم میگیرند دوموزی را به دنبال او به زیر زمین بفرستند. پس از مدتها، دوموزی با دایره زنگی در دست و صورتی تماماً سیاه، به زمین بازگشته و دوباره بهار میشود.
نسخه ملی تاریخچه حاجی فیروز، به داستان مرگ اسطوره شاهنامه، سیاوش، اشاره دارد. به این صورت که سیاوش پس از اینکه برای اثبات بیگناهی خویش از میان آتش عبور کرده و سالم بیرون میآید، ترک وطن میکند و سالها بعد به دست بیگانگان کشته میشود. طبق افسانهها، پس از مرگ سیاوش، از خون او گلی میروید که به اشک سیاوش معروف است؛ این تولد دوباره و بازگشت از دنیای مردگان، بهانه خوبی برای ایرانیان بود که با آن، تاریخچه حاجی فیروز را تعبیر کنند.
تاریخچه حاجی فیروز در ایران ارتباط مستقیم با ارواح اموات داشته است؛ همانطور که گفته حاجی فیروز در ایران باستان نماد سیاوش بوده و سیاوش، به خودی خود، با عبور از آتش نماد زندگی پس از مرگ است. همچنین روییدن گل از خون او نیز، گواهی بر شروع زندگی دوباره بعد از مرگ خواهد بود.
همچنین لباس قرمز حاجی فیروز، نماد روی آوردن به شادی و ایجاد تحولی عظیم در زندگی، با گذر از سختیها و دشواریها، برای سال جدید را نشان میدهد. تاریخچه حاجی فیروز در روزهای پایانی سال، به همراه رقص و پایکوبی، برگرداندن شادی و نشاط به زندگی را به ما یادآوری میکند.
علاوه بر این موارد، داریوش، یکی از شاهان مقتدر ایرانی در فرمانی در متن این کتیبه میگوید: «من خدایی را میستایم که شادی را برای مردم میآفرید.» بنابراین، شادی و نشاط برای ایرانیان باستان نه سرگرمی بلکه کاری مقدس بوده است و اگر کسی به شادی میپرداخته، در واقع در حال ستایش یزدان بوده است. در واقع با این تفاسیر، تاریخچه حاجی فیروز هم به جایگاه مقدس ارواح مردگان مربوط شده و هم با گذر از روزهای پایانی سال و شکستن کمر زمستان با رقص و شادی، ارتباط دارد.
صورت سیاه حاجی فیروز هم نماد سرما و یخبندان زمستان شکست خورده و پایان یافتن ناپاکی، سیاهی و تاریکی در زندگی است و هم نماد این است که حاجی فیروز از دنیای مردگان آمده و نوید حضور فروهرها را در آسمان ایران میدهد. بنابراین این سیاهی چهره در تاریخچه حاجی فیروز به هیچ عنوان بار معنایی منفی ندارد و نمادی برای شروع خوبیهاست.
در تاریخچه حاجی فیروز، به هیچ عنوان صحبتی از پول گرفتن و یا گدایی کردن این شخصیت نشده است. بنابراین، اگر امروزه در روزهای پایانی سال، افرادی در لباس حاجی فیروز به گدایی و تکدی گری میان مردم مشغولند، هیچ ارتباطی به دیدگاههای علمی و فلسفه حاجی فیروز نداشته و نباید آن را با شخصیتهای فرهنگ غربی از قبیل بابانوئل مقایسه کنید.
شخصیت و تاریخچه حاجی فیروز، قدمتی تقریباً برابر با تاریخ و تمدن ایران باستان داشته و در حقیقت حضور آن، بازتاب روشنی است از اندیشهها، عواطف و سنن جامعهای که با پیروی از روش شفاهی از راههای مختلف، آن را فرد به فرد و نسل به نسل به دیگران منتقل کرده است.
همانطور که پیشتر اشاره شد، بر اساس گفتههای زنده یاد مهرداد بهار، اسطوره شناس ایران، حاجی فیروز نمادی از زندگی پس از مرگ بعد از گذر سیاوش از آتش و روییدن گل از خون او، زایش دوباره و رویش و برکت است. در واقع، مهرداد بهار، سیاوش را برابر با ایزد نباتی بومی مربوط دانسته و لباس سرخ حاجی فیروز را نماد خون سیاوش میداند.
طبق گفتههای سایر اسطوره شناسان و مورخان نیز، میتوان تاریخچه حاجی فیروز را به هبوط تموز، الهه باروری و زایش در اساطیر بینالنهرین یا همان بابل، نسبت داد. بازگشت دوموزی، همسر تموز، به زمین به جای او نمادی از زندگی دوباره پس از مرگ است. همچنین گفته شده، زمانی که دوموزی به زمین میآید، لباسی به رنگ سرخ بر تن داشته و دایره زنگی در دست اوست.
تاریخچه حاجی فیروز و لباس سرخ و چهره سیاه او و هر آنچه امروزه ما به عنوان حاجی فیروز میشناسیم سنتی مدرن از این شخصیت دیرینه در تهران است. اما در گذشته هر منطقه جغرافیایی در ایران، این شخصیت را به نامهای متفاوتی میشناختند و آداب و رسوم متنوعی داشتند.
به عنوان مثال در خراسان و بخشهایی از افغانستان، بیبی نوروزک، در خمین و اراک، ننه نوروز، در کرانههای خلیج فار، ماما نوروز، در گیلان، پیر بابا و آروس یا عروس گلی، در آذربایجان، ننه مریم، در تاجیکستان و بخارای شریف و سایر مناطق، ماما مروسه و نامهای مشهور دیگری همچون بابا نوروز و عمو نوروز گفته میشود.
مراسم و آیینی که در روزهای آخر سال با آمدن حاجی فیروز برگزار میشود و همچنین سرودهایی که در کوچه و خیابانهای شهر خوانده میشوند، گاها در نواحی مختلف، با یکدیگر متفاوت است. در ادامه به بررسی رسم و رسوم در نواحی مختلف میپردازیم:
- در آسیای میانه و در آخرین شب سال، انتظار مامای مروسه را میکشند. همچنین قبل از آمدن مامای مروسه، مراسم گلگردانی یا گل نوروزی برگزار شده که در این مراسم گروهی از مردم، نخستین گلهای روییده شده در صحرا را میچینند و همراه با رقص و شادی و آواز در کوچهها میگردند.
- اما در گیلان و کوهپایههای تالش به گونهای دیگر، آروس گلی و پیر بابا با یک خرس و با دستههای گل، لباسهای سرخ و کلاههای بوقی پوشیده و به ترانه سرایی و دایره زنی و رقص و شادی میپردازند.
امروزه، فارغ از تاریخچه حاجی فیروز در نقاط مختلف ایران، در روزهای پایانی سال، حاجی فیروزهایی با لباس سرخ و چهره سیاه در میان مردم و در دل خیابانهای شهر میبینیم که دایره میزنند و با شعرهای قدیمی دل مردم را شاد میکنند.
تاریخچه حاجی فیروز نماد زندگی دوباره پس از مرگ، شادی و ایجاد تحولی عظیم در زندگی است.
صورت سیاه حاجی فیروز هم نماد پایان یافتن ناپاکی، سیاهی و تاریکی در زندگی است و هم نماد این است که حاجی فیروز از دنیای مردگان آمده و نوید حضور فروهرها را در آسمان ایران میدهد.
نامهایی از قبیل بیبی نوروزک، ماما نوروز، ننه نوروز، پیر بابا و آروس گلی، ماما مروسه، بابا نوروز و عمو نوروز از جمله اسامی هستند که در مناطق مختلف به کار برده میشود.
بله، نسخه ملی تاریخچه حاجی فیروز، به داستان مرگ اسطوره شاهنامه، سیاوش، اشاره دارد.
اگر شما نیز به تاریخ و ریشه سنتها و جشنهای باستانی این سرزمین علاقهدارید، پیشنهاد میشود مطالب فوق، که توسط مجله گردشگری الی گشت درباره تاریخچه حاجی فیروز تهیه شده است، را مطالعه فرمایید. حاجی فیروز یکی از شخصیتهای باستانی است که قدمت آن به اندازه تاریخ کهن ایران است. حاجی فیروز از معدود شخصیتهایی است که امروزه با وجود تحولات عظیم در فرهنگ کشور، همچنان میان مردم شناخته شده است و در روزهای پایانی سال، آنها را در کوچه و خیابانهای ایران مشاهده میکنیم.
مقالات مرتبط