بقعه شیخ خووندی الطاهر یکی از دیدنیهای بسیار مهم معماری تاشکند ازبکستان است. فردی که در این بقعه آرمیده است از جمله شخصیت های به نام ازبکستان است. این فرد عارف از جمله عرفایی است که مردم ازبکستان احترام و علاقه خاصی به وی دارند و او را از با دانش ترین عرفای تصوف در این فرقه می دانند. جایگاه شیخ خووندی در بین مردم ازبکستان و بویژه مردم شهر تاشکند در زمان خود و در حال حاضر به جایی رسیده است که خیلی ها دوست دارند که پس از مرگشان در جوار ایشان به خاک سپرده شوند. این بقعه در بخش مرکزی تاشکند جدید و بین خیابانهای آبای, آلیشر ناوی، شیخ آن توهور و عبدالله کادیر قرار گرفته است. در ادامه مطلب با الی گشت همراه شوید:
مطالب مرتبط: چورسو بازار تاشکند، بازاری قدیمی در قلب پایتخت ازبکستان خواجه احمد یسوی، بنیانگذار تصوف در آسیای میانه
ایشان در قرن سیزدهم میلادی زیست می کرده است. او سید بود، بدین معنا که عقبه ایشان به قبیله قریش می رسید که پیامبر اسلام نیز از اعضای همین قبیله بود. پدرش, شیخ عمر, از نسل هفدهم دومین خلیفه اسلام عمر بن الخطاب بود. بنابراین، مردانی که عقبه شان به شیخ عمر می رسد از لقب خواجه برای خود استفاده می کردند. شیخ عمر یک عارف واقعی بود که از پیروان درویش حسن بلغاری محسوب می شد. او تنها برای اشاعه دین اسلام به شهر تاشکند عزیمت کرد. وقتی وی به تاشکند نقل مکان کرد، بسیار زود روستای بوگیستون را برای زندگی برای گذران بقیه حیات خود برگزید. در اینجا بود که شیخ خووندی الطاهر دیده به جهان گشود. شیخ جوان آموزه های خود را در بین دراویش شهر لاسی آغاز کرد. اینجا،همان جایی است که فرقه صوفی گری در گذشته رواج پیدا کرده بود. بعد از سفری طولانی از میان شهر ماورانهر, شیخ خووندی به تاشکند رسید. شهری که در آن مردمان آن او را »عاقل ترین عاقلترین ها« می شناسند. گفته می شود، شیخ خووندی بین سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۰ دار فانی را وداع گفته است.
بر طبق نوشته های به جا مانده از قرون پنجم تا هشتم میلادی, مردمان محلی آن زمان دینشان زرتشت بوده است. در اطراف جایی که اکنون بقعه شیخ خووندی واقع شده است، خانه هایی وجود داشته اند که دارای استخر آب بوده اند. این به آن علت بوده است که آب مظهر و نماد پرستش در دین زرتشت بوده است. همچنین, در بین مردمانی که در دوره پیش از اسلام در این منطقه زندگی می کرده اند فرقه ای نیز می زیسته اند که پرستنده درختان کهن سال بوده اند. بنظر می رسد, کوچه ای تحت نام سااورس، محل پرستش مردمان درخت پرست بوده است. طبق یک افسانه قدیمی، گفته می شود شیخ بعد از سفر به شهر ترکستان و تلمذ فلسفه عرفانی منسوب به شیخ احمد یسوی که مروج صبر و آرامش در اخلاق زندگی روزانه انسان بوده است و بعد از سالها ریاضت کشیدن به شهر تاشکند رجعت می کند و در نزدیکی یک چشمه آب مقدس منزلگاهی برای خود اختیار می کند که بطور شگفت انگیزی در زمانی نامعلوم ساخته می شود.
اولین مسجد جامع شهر تاشکند در سال ۸۱۹ میلادی در بلندترین نقطه مرکز منطقه تاشکند قدیم ازبکستان ساخته شد. تا به امروز، این مسجد بطور مرتب چندین بار در دوره های گوناگون بازسازی شده است و همچنان نیز از آن حفاظت می شود و اطراف آن را دیگر آثار باستانی این شهر مثل بازار چورسو و خادرا قرار دارند. مسجد جامع تاشکند، قدیمی ترین مسجد این شهر در بین ۱۵۷ مسجد تاشکند است و بعد از مسجد بی بی خانوم در سمرقند و پویکالیان در شهر بخارا در مرتبه سوم قرار دارد. از قرن پانزدهم تا دوره کنونی, اسم مسجد را از نام یک از رهبران فرقه تصوف در دوره قرون وسطی به نام خواجه اخرار ولی گرفته اند.
مسجد خواجه اخرار ولی به شکل یک چهار ضلعی ۱۵ متر مکعبی ساخته شده است که نماد کعبه در مکه عربستان است. این مسجد گنبدی دارد که به سمت شرق است. در زمان ها دور, این مسجد اندازه و ارتفاعش به گونه ایی بوده است که به علت کوتاه بودن خانه های آن زمان تاشکند براحتی می شد از بالای آن تمام شهر تاشکند را براحتی رویت کرد. ساختمان مسجد جامع تاشکند مثل بقیه مساجد مسلمانان در جهت خانه خدا ساخته شده است که سمت جنوب غرب تاشکند قرار دارد. در گذشته های دور, این اعتقاد وجود داشت که چنانچه جهت مسجد به سمت مکه نباشد، دعاهای مردم را خداوند دریافت نخواهد کرد. در داخل مسجد مکعب شکل، محراب و جایگاه امام جماعت وجود دارد. همچنین در داخل آن، طهارتخانه یا وضو خانه ایی وجود دارد که در اطراف حیاط قرار دارد. مسجد را زیبا نساخته اند تا حواس نمازگزار به چیز دیگری معطوف نشود و تمام توجه خود را به خواندن نماز صرف کند. در همین راستا, زنان تنها اجازه داشتند که برای آمدن سر خاک امواتشان به محل مراجعه کنند و چنانچه قصد انجام پرسش و پاسخ را با شیخ و یا امام مسجد را داشتند, به آنها اجازه ورود به مسجد را نمی دادند.
این نکته نیز باید گفته شود که جایگاه امام جمعه در نزد مسلمانان از اهمیت ویژه ایی برخوردار است و ملاقات با ایشان در آن زمان اجباری بوده است. در تاشکند قرون وسطی، افرادی با اختیاراتی تعریف شده برای اجبار مسلمانان برای به جای آوردن فریضه های دینی وجود داشت. این افراد مردمی را که راس ساعت یک برای ادای نماز جمعه به مسجد جامع مرجعت نمی کردند با چوب می زدند. مسجد خواجه اخرار، در طول قرن های مختلف دو زمین لرزه بسیار هولناک برای این مسجد رخ داده است و این امر باعث شده که بسیاری از ساختمان های شهر و بویژه مسجد دچار صدمات بسیار جدی شوند. بعد از زمین لرزه وحشتناک سال ۱۸۶۸، مسجد بطور کامل تخریب و برای مدت ۲۰ سال بدون بازسازی های لازم به حال خود رها شد تا اینکه امپراطور روس به نام الکساندر سوم برای بازسازی این مسجد مساعدت مالی کرد. در زمان شوروی سابق، این مسجد به تصرف وزارت آموزش درآمد و بعدها نیز دیگر ادارات دولتی ازآن برای دفاتر امور اداری خود بهره جستند.