افسانه هایی از کشورهای مختلف دنیا!

افسانه های دنیا

امروزه و در قرن ۲۱ ام، هیچ جایگاه عقلانی برای داستان ها و افسانه های هیولاهای وحشی، کشتی های جن زده یا پیشگویی های عجیب و غریب وجود ندارد. با این حال بسیاری از این داستان های به ظاهر غیر ممکن، در حقیقت در نقاط مختلف دنیا ریشه هایی دارند. حتی داستان های عجیب از اسب های غول پیکر و خون آشام ها، ممکن است آنقدری که تصور می کنیم، خیالی نباشند. با الی گشت همراه باشید تا گشتی دور دنیا بزنیم و با ریشه های برخی از این داستان ها آشنا شویم.

بیش از ۲۵۰۰ سال قبل، مردم از سراسر یونان به مرکز سفر می کردند تا نصایح و صحبت های خدایشان آپولو را که به وسیله افراد خاصی بیان می شد گوش دهند. این نصایح در ابتدا به صورت معماهایی مبهم بیان می شدند تا فقط این افراد خاص بتوانند آن ها را تفسیر کنند و رمز و رازهای آن را بیرون آورند.

این داستان های وهم انگیز و حیرت انگیز، آنقدر عجیب بودند که نمی شود تصور کرد رنگی از واقعیت داشته باشند. اما یک گروه از باستان شناسان، هنگام حفاری سایت دلفی (Delphi) چیز بسیار جالبی کشف کردند. یک زمین شناس که بر روی سنگ ها مطالعه می کرد، چند قطعه سنگ آهک روغنی را در زیر معبد پیدا کرد. این سنگ ها بر روی گسل های قرار گرفته بودند که نشان می داد در آن زمان بر روی سنگ ها حرکت داده می شدند. دانشمندان کشف کردند که بر اثر این حرکت و گرمای ناشی از آن گازهایی از سنگ آهک ناشی می شده که از میان سوراخ هایی به زیر فردی که صحبت های آپولو را تفسیر می کرده و به دورن معبد منتقل می شده است.

یک شیمیدان، شواهدی از وجود گاز اتیلن در این فضا یافت. گاز اتیلن، گازیست که اگر استنشاق شود باعث گیجی و توهم زدن افراد خواهد شد. شاید آن افراد خاص، از این طریق بر مردم آن دوران تاثیر می گذاشته اند.

اکثریت مردم هایتی را برده های آفریقایی تشکیل می دهند که به آنجا تبعید شده اند و بسیاری از آن ها جادوگری (voodoo) را که از ادیان غرب آفریقا سرچشمه گرفته است، دنبال می کنند. در وودوی آفریقا، زامبی یک مرد مرده است که توسط یک فرد روحانی به نام بوکور  به زندگی باز گشته است. از نظر وودو، این مردگان به زندگی بازگشته، هیچ اراده ای از خودشان ندارند و باید از اربابان خود که آن ها را به کار اجباری در مزارع مجبور می کردند، اطاعت کنند.

هیچکس در هایتی این داستان ها را باور نمی کرد تا اینکه خودشان از نزدیک آن را دیدند! فردی به نام Clairvius Narcisse  تقریبا ۲۰ سال بود که مرده بود، ولی دوباره ظاهر شد! او ادعا کرد که یک بوکور اورا دوباره زنده کرده است و در این سال ها مجبور بوده برای او در مزرعه کار کند.

دکتر واید دیویس که این داستان را شنیده بود برای ارزیابی این واقعه به هایتی سفر کرد. او متوجه شد که بوکورها از ماده ای به اسم پودر زامبی استفاده کرده اند که حاوی پودر ماهی های پف کرده سمی و پوست قورباغه های سمی است. او فهمید که این ماده باعث می شود که فرد، مرده به نظر برسد و تنفسش تقریبا قطع گردد، در حالی که هنوز زنده است. شخص مورد نظر بعد از دفن سریع از خاک بیرون آورده می شد و با برخی داروهای دیگر کاری می کردند که فراموش کند که بوده است!

هاوارد کارتر باستان شناس، بعد از کشف آرامگاه توتان خامون (Tutankhamun) در کوچه پادشاهان در سال ۱۹۲۲ به شهرتی جهانی رسید. اما افرادی که در کشف بزرگ شرکت داشتند، یکی پس از دیگری از به طرز نامعلومی از بین رفتند. اول از همه لرد کارارون که خرج این سفر را تامین کرده بود، پس از اینکه یک پشه او را نیش زد از دنیا رفت! به دنبال آن، یک دانشمند که مومیایی ها را بررسی می کرد بر اثر یک بیماری نامعلوم از دنیا رفت. یک کارگر بر اثر مسمومیت و یک گردشگر که به داخل معبد رفته بود بر اثر ذات الریه مردند!

تمام این ها، داستان نفرین مومیایی ها را دوباره بر سر زبان ها انداخت. با اینکه برخی از شرکت کنندگان در این حفاری ها از بین رفتند، اما خیلی ها هم زنده ماندند. از جمله متهم اصلی، هاوارد کارتر که تا ۶۴ سالگی زندگی کرد.

یونانیان، قبل از اینکه ایده ساخت یک اسب چوبی بزرگ به ذهنشان بیاید، ۱۰ سال برای نابودی تروی تلاش کردند. وقتی سربازان درون اسب، به داخل راه یافتند، تا نیمه شب صبر کردند و بعد از خواب سربازان دشمن، دروازه های شهر را بر روی سربازان خودی گشودند.

داستان این اسب اولین بار توسط ادیسه هامر بیان شده بود. ولی هیچکس آن را باور نمی کرد.

بعد از ۲۰۰۰ سال از اینکه اولین بار افلاطون داستان آتلانتیس را در نوشته هایش بیان کرد، داستان این شهر که گفته شده در زیر اقیانوس مدفون گشته است، هنوز هم همه را شگفت زده می کند. آتلانتیس تمدنی بسیار بزرگ بود که یک پایتخت سرسبز داشت.

هرچند افلاطون بیشتر داستان های با روح نوشته است تا بر اساس واقعیت، ولی شهرهای غرق شده زیادی در اطراف دریای مدیترانه وجود دارند که واقعی بودن این داستان را محتمل می کنند.

دریانوردان معمولا انسان های خیال پردازی هستند. شاید هیچ چیز بیشتر از یک کشتی که در ردیا پرواز کند، آن ها هیجان زده نکند. کشتی که هرکس آن را می دید، دچار طلسم و بلایای بدی می شد. دانشمندان بر این عقیده اند که دلیل دیدن همچین کشتی ای در آسمان توسط دریانوردان، احتمالا نوع خاصی از توهم به نام فاتا مورگانا (Fata morgana) می باشد. این سراب یا توهم زمانی ایجاد می شود که در سطح دریا هوا گرم است ولی در ارتفاع کمی بالاتر هوای سرد حکم فرماست.

داشتن نیش، دوری کردن از نور خورشید و عمری طولانی، معمولا همگی نشانه های ومپایرهای خون آشام هستند! مگر اینکه شخصی از بیماری به نام پورفیری رنج ببرد. افراد مبتلا به این بیماری نشانه های مانند حساسیت پوستشان به نور خورشید را دارند. پوست آن ها دچار ریزش مو می شود. یکی دیگر از نشانه های فرد مبتلا به این بیماری، این است که لثه هایشان از بین رفته و دندان هایشان به طرز ترسناکی نمایان می شوند.

این افراد، خون نمی خورند، ولی ادرارشان به رنگ قرمز است که ممکن است باعث شود افرادی فکر کنند که آن ها خون آشامیده اند.

منبع: listverse.com

مطالب مرتبط

جشنواره های کیش در طول سال

آشنایی با انواع سوغات کیش

بهترین شهربازی های ازمیر برای تجربه یک شب شگفت انگیز