اصفهان به خودی خود آنقدر جاذبه و جلال و جبروت دارد که گردشگران در بدو ورود، محو تماشای آن می شوند.
این سرزمین آنقدر زیبا و منحصر به فرد است که اگر هیچ صنایع دستی و هنری هم در آن نبود همان مردم صمیمی و خونگرم، همان مسجد عزیز شیح لطف الله، پل خواجو که داستان های شنیدنی برای گفتن دارند، برای کشاندن گردشگران مشتاق از سراسر جهان کافی بود.
مطالب مرتبط: اصفهان، مهد صنایع دستی و آثار هنری(بخش اول) اصفهان، مهد صنایع دستی و آثار هنری(بخش دوم)
سوزندوزی
سوزندوزی از آن دسته از صنایع دستی اصفهان است که تولید آن در انحصار زنان و دختران خانه دار است. در حال حاضر از این هنر علاوه بر کلاه برای تهیه زیر لیوانی، کمربند، کفش، جلیقه استفاده می شود. طرحهای سوزن دوزان عموماً ذهنی و الهام گرفته از برداشت ها و بینش های هنرمندان از محیط طبیعت است و بیشتر شامل گل بوته های تمثیلی می شود.
صحافی
عبارتست است از عمل اتصال همه برگهای کتاب و قراردادن آنها در پوششی به نام جلد که می تواند با دست یا با ماشین انجام گیرد. البته این کار در قدیم بیشتر توسط دست هنرمندان با ذوق انجام می گرفت و هر هنرمند با ذوق و استعداد خود آثاری هنری خلق می کرد که نمونه هایش هم اکنون در موزه ها موجود است.
قدیمی ترین نسخه های جلد شده، از روایتهای انجیل بود که مربوط به شش قرن بعد از میلاد می باشد که در مصر نوشته و کاغذ آن از جنس پاپیروس است. روی آن را از چرم می پوشاندند و برای بستن آن نیز از چرم استفاده می کردند. جلدها را از نظر نوع ساخت به انواع مختلف تقسیم می کنند که هر روش به مرور زمان در اثر پیشرفت هنر جلد سازی بوجود آمده است.
- جلدهای سوخت
- جلدهای ضربی
- جلدهای لاکی
ضریح سازی
در اصطلاح فارسی ضریح را صندوقی بر قبر و حفاظی گرداگرد قبر معنا کرده اند. ساخت ضریح نیز یکی از صنایع دستی اصفهان محسوب می شود.نکاتی که در ساخت ضریح باید رعایت شود، عامل تقدس، عدم کاربرد صورت در نقوش، کتیبه های قرآنی و طلا، آوردن سوره های یاسین، الرحمن (آیه تطهیر، آیه نور، عددهای بکاررفته و سمبل آنها، ذکر نام بانی و تاریخ ساخت آن، علامتی به عنوان شاخص ضریح و صاحب آن، دیگر مدفونین در ضریح) می باشد.
فیروزه کوبی
فیروزه کوبی یکی از معدود رشته های صنایع دستی است که سابقه تاریخی چندانی نداشته و در حال حاضر هم تولید محدودی دارد. همین امر باعث شده است تا فیروزه کوبی با وجود زیبایی و گیرایی خاصش آنگونه که باید، شناخته شده نباشد.
قدمت فیروزه کوبی به حدود ۷۰سال قبل می رسد. در آن زمان صنعتگری بنام«یوسف حکیمان» معروف به محمد رضا در مشهد کار فیروزه کوبی بر روی زینت آلاتی نظیر دستبند، گل سینه، گوشواره… را آغاز کرد و حدود ۲۰ سال بعد این صنعت توسط صنعتگر دیگری بنام«حاج داداش» از مشهد به اصفهان منتقل شد. در حال حاضر صنعت دستی فیروزه کوبی فقط در اصفهان رواج داشته و صنعتگران شاغل در این رشته نیز همچون تولید آن محدود است.
در اصفهان فیروزه کوبی به جز در جواهرات، در ظروفی چون بشقاب، لیوان، کاسه و گلاب پاش و… نیز مورد استفاده قرارمی گیرد. یکی از کارهای جانبی صنعت فیروزه کوبی، تهیه«زیرساخت» است که در کارگاه زرگری و به طور جداگانه انجام می شود. یک فرآورده فیروزه کوب اعم از زیور آلات و یا ظروف، عبارت از شیئی است مسی، برنجی، نقره ای و یا برنزی که ذرات و قطعات ریز سنگ فیروزه بر قسمتهایی از سطوح آن به فرم موزاییک در کنار هم نشانده شده و به این ترتیب جلوه ای خاص به آن داده می شود. ساخت و پرداخت چنین فرآورده ای شامل دو مرحله کلی زرگری و فیروزه کوبی می باشد.
صنعتگر تولید کننده فیروزه کوب در مراحل مختلف کار از ابراز کار و وسایلی نیز بهره می گیرد که عمدتاً شامل قالب، چراغ گاز، چراغ بنزینی، گاز انبر، انبردست، چکش، دریل، پنس، منقاش، لوله های مختلف فلزی، سوهان و سنگ سمباده می باشد.
نکته حایز اهمیت در فیروزه کوبی در درجه نخست نصب صحیح فیروزه به روی فلز است به گونه ای که دارای قدرت کافی بوده و هنگام پرداخت قطعات فیروزه از آن جدا نشود و دیگر اینکه هر چه ظرف فیروزه کوبی شده، پرکارتر باشد و قطعات سنگ منظم تر در کنار یکدیگر نصب شده باشد قطعات فیروزه فاصله زیادی با هم نداشته باشند، اثر دارای ارزش هنری بیشتری است.