انسان های معروفی که احتمالا اصلا وجود خارجی ندارند!

در عصری زندگی می کنیم که به لطف اینترنت گاهی به راحتی و در کسری از زمان می توانیم فورا اطلاعات مورد نظر را راجع به هر چیزی که می خواهیم به دست بیاوریم و اگر اطلاعات بیوگرافی آدم های معروف جهان مدنظر باشد که این کار خیلی راحت تر از گذشته شده است. با این حال همیشه هم این طور نیست، برای مثال اطلاعاتی از بسیاری از وقایع تاریخی تا سال های سال و گاهی حتی دهه ها و قرن ها منتشر نشده بود. به همین خاطر گذر زمان می تواند روی صحت بعضی از آن ها تاثیر گذاشته باشد و حتی ممکن است داستان هایی که ما تا حالا شنیده ایم هم کمی از واقعیت دور باشد. اما این طبیعت انسان است که داستان های خوب را دوست دارد و به همین خاطر است که خیلی وقت ها آن ها گفته می شوند و واقعیت ها نادیده گرفته می شوند. در این جا می خواهیم بعضی  از این افراد مشهور که نامشان را شنیده اید و می شناسیدشان را به شما معرفی کنیم که ممکن است اصلا وجود خارجی نداشته باشند، حداقل به این معروفیتی که گفته می شود، نیستند، افرادی که خیلی ها به خاطر دیدن آثارشان و یا هر چه متعلق به آن هاست حاضرند هزاران کیلومتر سفر کنند. با الی گشت همراه شوید:

مطالب مرتبط:
شهری در ترکیه با ۱۸ طبقه زیر زمین!
آیا چشم زمین واقعیت دارد؟+ تنها عکس موجود

دیزنی، افسانه ی مولان را به فیلم دوستان معرفی کرد البته قبل از آن هم او در ادبیات چین جایگاهی برای خود داشت، دختر جنگجویی که لباس های زرهی مردانه می پوشد و در جایگاه پدر بیمارش می جنگد و به طور معمول هم پذیرفتن چنین واقعیاتی خیلی دور از ذهن نیست ولی واقعیت این است که شواهدی که در دست است خیلی این موضوع را تایید نمی کنند. یکی از کتاب های چینی در این باره نوشته: طبق تاریخ و آن چه که در دست است ممکن است شخصیت مولان ساختگی و برگرفته از جنگجوی واقعی خانمی به نام Wei Huahu در چین باستان باشد.

حتما با خودتان می گویید بدون شک ویلیام شکسپیر واقعی بوده است، نه؟ از او نوشته هایی بر جا مانده و همچنین پرتره هایی از این شخصیت هم هست پس چطور چنین چیزی ممکن است؟ اما در کمال تعجبتان باید بگوییم که بسیاری از مردم قانع شده اند که شکسپیر فقط یک نام نوشتنی بوده است و بس و هر کس که آن داستان ها و شعرها را سراییده است در تاریخ گم شده است.

ظاهرا پسری به نام ویلیام شکسپیر هم وجود داشته اما ما اطلاعات کمی از او داریم؛ ما نمی دانیم او کجا نوشتن را یاد گرفته، چطور این اندازه در مورد قانون و حقوق اطلاعات داشته است و ظاهرا اصلا در ذهنش علاقه ای به غزلیات هم نداشته است. به نظر می رسد شکسپیر واقعی حتی به زور می توانسته لیست خرید خانه اش را هم بنویسد! اگر این موضوع واقعیت داشته باشد پس اصلا نمی توانیم بفهمیم که شکسپیر واقعی چه کسی است. البته در طول این سال ها افراد زیادی بوده اند که در فهرست کاندیدای شکسپیر بوده اند مثلا فرانسیس بیکن یا بن جانسون اما این احتمالات هم بعدها رد شدند.

در افسانه های مردمی انگلیس، رابین هود یک شخصیت شناخته شده  با جایگاه بالا است، کسی که از افراد ثروتمند و داروغه های دولت سرقت می کرده است و به افراد فقیر می داده است. رابین هود مشهور و دارو دسته اش در جنگل های شروود بوده اند. داستان هایی که درباره او هست بدون شک ساختگی هستند ولی آیا خود رابین هود واقعی بوده است؟ یا او هم یکی از شخصیت های ساختگی بوده است؟

اگر درباره فرهنگ و تاریخچه ی بریتانیا اطلاعات کمی داشته باشید مطمئنا شاه آرتور را می شناسید، نامی که در بین مردم بریتانیا از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است. آرتور یکی از جنگجویان تاریخی بریتانیا در قرن های ششم تا چند قرن بعد (در این مورد اختلاف وجود دارد) بوده که پادشاهی عدالت خواه بوده است. شاه آرتور شمشیری اساطیری به نام اکس کالیبور را که هیچ کسی توانایی به دست آوردنش را نداشته از سنگ خارج می کند و با آن به مبارزه با افراد بد می پردازد… ممکن است داستان هایی از این دست بیشتر شبیه به آش شله قلمکار مردم و داستان هایی که آن ها درست می کنند برسد ولی آیا خود آرتور شخصیتی واقعی بوده؟

در هر صورت شاه آرتور از آدم های معروف جهان است و داستان هایی که در مورد او وجود دارد و به خصوص شخصیتش، در بین مردم بریتانیا جایگاه بالایی دارد، اگر از شهروندان بریتانیایی در مورد او سوال کنید می بینید که بیشتر آن ها به وجود چنین شخصی اعتقاد دارند اما این هم مورد دیگری است که هنوز تاریخ دان ها به قطع آن را تایید نکرده اند و مجهول است.

سنت کریستوفر یکی از قدیسان مسیحی و فردی مورد احترام برای مسیحی ها بوده است. داستانی که درباره او وجود دارد این است که او در ابتدا به پادشاهی خدمت می کرد و بعدا تصمیم گرفت که به حضرت مسیح خدمت کند. یکی از راهبان در آن دوران به او گفت که کنار رودخانه به انتظار بنشیند تا مسیح به سراغش بیاید. او سال ها در کنار رودخانه منتظر بود و در این میان افرادی که قصد عبور از رودخانه را داشتند را روی دوش خود می گذاشت و از رودخانه عبور می داد.

گفته شده که او مردی بسیار قوی با نیروی جسمانی زیادی بوده است. یک بار کودکی را از رودخانه عبور می دهد و در میانه ی راه متوجه سنگینی بیش از حد کودک می شود انگار که جهان را بر دوش دارد و می فهمد حضرت مسیح روی شانه های او نشسته است. از آن زمان گناهانش بخشیده می شود و قدیس پشتیبان مسافران می شود.

اما در این باره هم حدس و گمان های زیادی وجود دارد این که او اصلا قدیس نبوده و شاید هم اصلا وجود خارجی نداشته است. بعضی ها هم بر این باورند که او وجود داشته است اما این داستان هایی که درباره او وجود دارد افسانه ی محض است.

منبع: grunge.com