میناق ازبکستان | Mo‘ynoq
اگر به مفهوم هایی مانند شهر ارواح، مخروبه ها، بقایاهای باستانی و … علاقه دارید، یکی از بهترین مقاصد دنیا برایتان میناق ازبکستان خواهد بود. اینجا که حالا بیابان شده، در گذشته یکی از مهمترین بنادر ماهیگیری محسوب می شده و همچنین دریاچه های پر آبی نیز داشته است. اما بر اساس اتفاق های پی در پی، وقتی این دریاچه ها رو به خشکی می رفتند، سرنوشت میناق جور دیگری رقم خورد و کشتی ها برای همیشه در آنجا، باقی ماندند. در ادامه همراه با الی گشت باشید تا با هم در مورد میناق ازبکستان اطلاعات خوبی کسب کنیم.
میناق کجاست
مطالب مرتبط: راهنمای سفر به تاشکند در ازبکستان دریاچه پر آبی که وسط بزرگترین صحرای دنیا ظاهر شد! قطعا این غار، عجیب ترین پدیده روی زمین است!
میناق شهری محاصره شده با کویر است که در غرب ازبکستان قرار دارد. در نگاه اول به نظر می رسد که این شهر، یکی از شهرهای شوری است که پس از فروپاشی اتحادیه شوروی از بین رفته و به این شکل در آمده است. اما کمی که نزدیکتر شویم و این شهر را از نگاه متفاوتی نگاه کنیم، با قاطعیت می توان گفت همه متوجه می شویم که چیزی عجیب در رابطه با میناق ازبکستان وجود دارد.
در تمام شهر شهر عکس هایی از ماهی روی دیوارها، موزاییک ها و پوسترهایی که در زیر آفتاب می درخشند و حتی در تابلوی ورودی شهر دیده می شود. یک مجسمه قایق ماهیگیری روبروی ساختمان دولتی شهر دیده می شود و همچنین چندین کارخانه ماهیگیری بسته شده نگاهتان را به خود جلب می کنید؛ اما موضوع عجیب این است که در اینجا حتی یک قطره آب هم نمی بینید! پس این همه عناصر ماهی برای چیست؟
پیشینه میناق ازبکستان
میناق در واقع زمانی یک بندر ماهیگیری بسیار مهمی بوده که افراد زیادی از آن بازدید می کردند. این شهر همچنین دریاچه هایی داشته که متاسفانه در حال حاضر خشک شده اند. دلیل آن هم، فاجعه اکولوژیکی بود که برای دریاچه آرال رخ داد و این بندر مهم را در میان یکی از مکان هایی قرار داد که تحت شدیدترین بلایای بوم شناختی انسان در تمام دوران زمین بوده اند. دریاچه آرال که زمانی یکی از ۴ دریاچه بزرگ دنیا بود از دهه ۱۹۶۰ به بعد به ۱۰ درصد سایز اولیه خود رسید و در حال حاضر به طور کامل خشک و نابود شده است.
در اینجا باید بگوییم که هیچ شهر دیگری اطراف دریاچه آرال، بیشتر از میناق ازبکستان تحت تاثیر قرار نگرفته است. در حال حاضر، آبی که از این دریاچه مانده از شهر میناق ازبکستان حدودا ۱۵۰ کیلومتر دورتر است و همه کشتی هایی که در این شهر پهلو می گرفتند و فعالیت هایشان به دریاچه آرال وابسته بود، فضایی سورئال را به وجود آورده اند. این کشتی ها همگی در خشکی باقی مانده اند و صحنه عجیبی به خاطر آن ها ظاهر شده است. دیدن این منطقه تجربه ای عجیب و غریب خواهد بود؛ شما در اطراف لاشه های کشتی زنگ زده، شترهایی را می بیند که پرسه می زنند، طوری که انگار از ابتدای زمین این کشتی ها وجود داشته است.
احتمالا برای شما این سوال پیش می آید که چرا ماهیگیران کشتی های خود را با آب پیش نراندند و آن ها را همینطوری در اینجا رها کردند؛ در ادامه به این موضوع می پردازیم.
زمانی که دریاچه شروع به عقب نشینی کرد، در ابتدا ماهیگیران تصمیم گرفتند که کشتی هایشان را همراه آب به عقب و عقب تر ببرند، اما بعد از گذشت زمان سطح شوری بالا رونده آب، باعث شد که دریاچه به طور کامل خشک شود و همه ماهیانی که در آن زندگی می کردند نیز در نتیجه آن، از بین رفتند. کشتی ها نیز همانطور که انتظار می رود، به گل نشستند و در میان بیابانی که انگار هرگز آبی در آن جاری نبوده باقی ماندند.
از آنجایی که منبع درآمد اکثر مردم میناق ماهیگیر بودند، وقتی دریاچه آرال از بین رفت جمعیت شروع به مهاجرت کرده و این مهاجرت تا ۳ دهه ادامه داشت. در حال حاضر بیشتر منطقه خالی از سکنه است و تنها انسان هایی که برخی از مواقع در میناق دیده می شوند، همین گردشگران کنجکاوی هستند که برایشان دیدن کشتی هایی در یک بیابان وسیع و بزرگ یک تجربه خاص و متفاوت است. مردمی که در میناق باقی مانده اند در هر صورت چرخ زندگیشان را می چرخانند، آن هم در صنعت پارچه! بیشتر جمعیت در حال حاضر در این صنعت مشغول به کار هستند و شاید برایتان جالب باشد که بدانید دلیل اصلی از بین رفتن دریاچه آرال نیز همین صنعت پارچه بوده است.
ازبکستان یک تولید کننده اصلی پارچه های پنبه ای در اتحادیه شوروی بوده است و همین موضوع هم باعث که در این کشور ایستگاه های آبیاری و ذخیره های آبی در بخش هایی که پنبه تولید می شد، ایجاد شده تا تولیدات آن افزایش یابد. رودخانه هایی که به این دریاچه می ریختند برای تولید پنبه استفاده می شدند و به مرور دریاچه رو به تبخیر و خشکی رفت. مناطق مسکونی این اطراف مانند میناق ازبکستان به شهری خشک تبدیل شد و بسیاری از ماهیگیران و صاحبان کشتی و قایق ها نتوانستند که قایق هایشان را به جای دیگری حمل کنند و در نهایت آن ها همین جا باقی ماندند.
دریاچه آرال شاید به راحتی بتواند احیا شود و باز هم آب زیبایی در آن جاری باشد. اما این اتفاق تنها در صورتی قابل انجام است که رودخانه هایی که به این دریاچه می ریخته اند، مخصوصا رودخانه آمو دریا، که دیگر برای آبیاری زمین های پنبه استفاده نمی شود، دوباره جهت دهی شده و به این دریاچه ریخته شوند که هزینه کمی هم در بر نخواهد داشت. البته اگر بخواهیم روراست باشیم در حال حاضر اقتصاد ازبکستان آنقدرها خوب نیست و منابع جایگزین درآمدی برای این کشور وجود ندارد و همین موضوع هم باعث خواهد شد که احیای دریاچه کاری نشدنی به نظر برسد. در این میان تنها میناق ازبکستان است که سرنوشتی عجیب دارد. این شهر که زمانی بسیار پر رونق بود و قایق ها بخشی از وجودش بودند؛ حالا هم آن ها قسمت مهمی از شخصیت شهر هستند، با این تفاوت که دیگر آبی در این منطقه نیست.
منبع: atlasobscura.com
۱ نظرات
دریاچه ی ارال قبل از آنکه از صنعت پارچه سازی لطمه بخورد از منطقه و اقلیم ناهمگونش لطمه خورده گناه دریاچه ی ارال این است که در منطقه ی کم آب و واقع شده و نباید انتظار داشت که رودخانه یا رودخانه هایی تا آخرالزمان از دورترین سرچشمه ها مورد استفاده ی مردم پیرامونی اش قرار نگیرد تا به آخرین مقصدش برسد و دریاچه ای را بسازد خشکی چنین دریاچه هایی در هر گوشه ی دنیا دیر یا زود پیش می آید چه آرال یا دریاچه ی ارومیه که الان به ضرب تنفس مصنوعی و بیکاری گسترده ی مردم و جوانان و واردات محصولات خاک و آب محور آنهم با کمک ارز نفتی و بایر ماندن اراضی پهناور در شرق دریاچه و سایر مناطق پیرامونی دارد به حیات رو به موتش فعلا ادامه می دهد مانند ضحاک مار بر دوش که مغز جوانان را به خورد مارهای بر دوشش می داد به دلیل طرز تفکر مسئولان کشور اشتغال میلیونها جوان کشور و عمران وآبادانی میلیونها هکتار اراضی مرغوب و مستعد کاشت فدای بقای دریاچه ی ضحاک صفت می شود که اگر نمی شد نشاط اقتصادی کشورهای صادر کننده محصولات آب و خاک محور به ایران و بیکاری و عدم رشد و توسعه ی اقتصاد کشورمان ایران حاصل نمی شد