مونالیزا، نقاشی ای از رنگ روغن بر روی یک پنل چوبی که توسط نقاش نامدار ایتالیایی، مجسمه ساز و معمار، لئوناردو داوینچی کشیده شده است و با کمی اختلاف نظر، مشهورترین نقاشی جهان از گذشته تا به امروز است. تقریبا کسی در این کره خاکی وجود ندارد که دوست نداشته باشد تا مونالیزا را از نزدیک ببیند و سفر های زیادی هر ساله فقط برای دیدن این شاهکار رقم می خورد. نقاشی مونالیزا بین سال های ۱۵۰۳ تا ۱۵۱۹ کشیده شده است، در آن دوران لئوناردو داوینچی در فلورانس زندگی می کرد. در روز ۲۱ آگوست سال ۱۹۱۱ یکی از بزرگ ترین آثار هنری تاریخ یعنی اثر مونالیزا، از موزه ی لوور پاریس توسط یک دزد کوچک به نام وینسنزو پروگیا Vincenzo Perugia دزدیده شد و بعدها این نقاشی در فهرست دارایی های او دیده شد. اما چنین شخصی که حتی اصلا حرفه ای هم نبود، چطور توانست این اثر را آن هم از موزه لوور به سرقت ببرد؟ رازهای پشت پرده این نقاشی را در این مطلب الی گشت بخوانید.
مطالب مرتبط: افشای راز وحشتناک ترین عروسک جهان! تنها معدن الماس جهان که ورود عموم به آن آزاد است!
در واقع به سرقت رفتن نقاشی مونالیزا توسط وینسنزو مانند پازلی است که چندین قطعه از آن گم شده باشد. اولین قطعه ی نامفهوم این پازل این است که او چطور وارد موزه شده است. پلیس احتمال داده که او از شب قبل داخل موزه قایم شده بوده است و همین که موزه بسته شده، به بیرون آمده است. اما خود پروگیا گفته نقشه ی او چندان هم شیطانی و از قبل تعیین شده نبوده است و درست در روز سرقت اثر، به موزه رفته است.
او گفت که روپوشی به رنگ سفید که در واقع کارکنان موزه آن را بر تن دارند پوشیده بوده است (مشخص است که قبلا باید از کارکنان موزه لوور بوده باشد) و وقتی که کارگران موزه از ورودی مخصوص کارمندان وارد آن شده اند، او هم از همان ورودی وارد لوور شده است، بدون اینکه کسی از او سوالی کند.
بعد از این که پروگیا وارد موزه می شود، قاطی کارکنان دیگر می شود تا این که وارد اتاقی که نقاشی مونالیزا در آن بوده است می شود و تا وقتی که همه اتاق را ترک می کنند و خودش تنها شخص حاضر آن جا در آن زمان شود، صبر می کند. البته این داستان ها مال زمان قبل از نصب سیستم های هشدار بوده است و به همین خاطر سریعا تابلو را از روی دیوار می کند و به نزدیک ترین راه پله فرار می کند. بعد از آن، نقاشی را از قابش جدا می کند و طبق گفته ی خودش، با نقاشی ای که در زیر لباسش پنهان کرده بوده، فرار می کند.
سوالی که این جا برای پاریسی ها مطرح می شود این است که پروگیا بسیار کوتاه تر از آن بوده که بتواند این نقاشی را در زیر روپوش سفید رنگش قایم کند. آن ها می گویند که او احتمالا لباس سفیدش را درآورده، نقاشی را در آن گذاشته و از همان دری که وارد موزه شده بوده، خارج شده است. شاید هم پای نفر دومی در میان بوده باشد؟ در هر حال، قضیه هر چه که بوده، سارقان توانسته اند با زیرکی تمام نقاشی را از آن جا خارج کنند.
پروگیا یک ایتالیایی بود که در آن دوران در پاریس زندگی می کرد. از آن جایی که مطمئن نبود می خواهد با نقاشی دزدیده شده دقیقا چکار کند، آن را در یک کنده درخت قدیمی در خانه اش پنهان کرد تا بعدا تصمیم بگیرد که با نقاشی چه کند.
از آن جا که پروگیا اثر بسیار پر ارزش و بی مانندی را دزدیده بود، همیشه مضطرب بود و آرام و قرار نداشت و به همین خاطر به ایتالیا زادگاه خود سفر کرد و در فلورانس ماند. در آن جا با یکی از گالری داران به نام آلفردو گری، رابطه ای برقرار کرد. البته او بعدا گفته بود که می خواسته نقاشی را به جایی که به آن تعلق داشته یعنی ایتالیا برگرداند و هدف او از دزدیدن این اثر هنری، کاملا از روی وطن پرستی اش بوده است.
در هر صورت، آلفردو گری به نقاشی پروگیا مشکوک شد و به همین خاطر از گالری دار دیگری هم خواست تا نگاهی به نقاشی بیندازد و او فهمید که نقاشی دست پروگیا، همان نقاشی مشهور لئوناردو داوینچی است. آن دو مرد، پروگیا را قانع کردند تا نقاشی را به آن ها بسپارد و پروگیا هم خیلی خوشحال، قبول کرد. آن دو مرد فورا به پلیس زنگ زدند و پلیس پروگیا را دستگیر کرد.
نوآ چارنی (Noah Charney) که پروفسور هنر است می گوید که پروگیا به اشتباه تصور می کرده که با دزدیدن نقاشی مونالیزا به قهرمان ایتالیایی ها تبدیل می شود. اما به جای آن، او فورا زندانی شد و نقاشی هم در سال ۱۹۱۳ به لوور پاریس برگردانده شد.
با این حال، تئوری ای هم درباره ی برقراری ارتباط او با آلفردو گری که صاحب گالری هنری در فلورانس بوده است، وجود دارد. در واقع این موضوع هیچ ارتباطی به طبق گفته ی خودش وطن پرستی او نداشته است، کاملا واضح و مشخص است که می خواسته این نقاشی را با قیمتی نجومی بفروشد، او حتی در نامه ای که در سال ۱۹۱۱ به پدرش نوشته بوده در آن اذعان کرده که «در یک چشم به هم زدن» خوش شانسی بزرگی را به دست آورده است.
مقامات که دقیقا نمی دانستند با چنین جرمی دقیقا باید چه کنند؛ او را بعد از دوران کوتاهی حبس به مدت ۷ ماه، آزاد کردند.
پروگیا در جنگ جهانی اول برای ایتالیا جنگید، بعد از آن به فرانسه رفت، ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. او در روز ۸ اکتبر سال ۱۹۲۵ در حومه ی پاریس مرد. ار آن جایی که بعد از مرگش نام او به همان نام پیترو پروگیا که در واقع اسم دوران تولدش بود، برگردانده شد، تعداد کمی از مردم متوجه شدند که او همان دزد غیر مشهور نقاشی مونالیزا بوده است.
شهرت نقاشی مونالیزا بعد از برگرداندن آن به لوور همچنان ادامه دار بود، هنوز هم با کمی اختلاف نظر، به نام ترین اثر هنری جهان است. مطمئنا در صورتی که هر نقاشی دیگری دزدیده می شد، این موضوع هیچ وقت اتفاق نمی افتاد و بعد از آن بود که تصویر مونالیزا در مجله ها و روزنامه ها چاپ شد و توجه های جهانی را به خود جذب کرد. پس اگر بخواهیم از زاویه ی دیگری به این قضیه نگاه کنیم می بینیم که پروگیا، دزد نقاشی مونالیزا باعث شهرت آن شده است!
مشخص است که هیچ وقت نمی توانیم انگیزه ی اصلی پروگیا از دزدیدن مونالیزا را متوجه شویم، شاید او این اطلاعات را به فرزند خود منتقل کرده باشد… در هر صورت، امروزه نقاشی مونالیزا بر روی دیوارهای موزه لوور با بیشترین و حساس ترین سیستم های امنیتی که ۲۴ ساعته همه چیز را زیر نظر دارند، آویخته شده است. شاهکاری که فقط یک نابغه ی رنسانسی از پس کشیدنش بر می آید.
منبع: historicmysteries.com