ماجرای خوفناک زنی مرده که در تابوت باستانی زنده شد!

مارگارت دیکسون

همان موقع که مارگارت دیکسون در تاریخ دوم سپتامبر ۱۷۲۴ در میدان اصلی شهر ادینبورگ به چوبه دار آویخته شد، همه کسانی که در این میدان شاهد اعدام او بودند، گمان می کردند که دوباره او را زنده خواهند دید! مراسم اعدام او هم مانند دیگر اعدام هایی که در آن دوران رخ می داد، جلوی چشمان همه مردم و مسئولین شهر برگزار شد و هیچ مشکل خاصی هم وجود نداشت. اما پس از مرگ او، تازه ماجراهای عجیب و غریب و ترسناک آغاز شد. ماجراهایی که الی گشت قصد دارد برایتان تعریف کند. پس در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.

مطالب مرتبط:
تماس تلفنی مرده ها با زنده ها!
چگونه مرده ها را در گذشته مومیایی می کردند؟
مرده هایی که از کوه آویزانند!

مارگارت دیکسون (Margaret Dickson) در تاریخ ۲ سپتامبر ۱۷۲۴ میلادی به اعدام محکوم و به دار آویخته شد. مراسم اعدام عمومی او در میدان شهر برگزار شد. این مراسم در حضور مسئولین دادگاه، مسئولان کلیسا، اعضای خانواده و دوستان او و همچنین سایر مردمی که فقط برای تفریح به میدان اصلی شهر آمده بودند، انجام شد. مردمی که در آن دوران اروپا از تماشای مراسم اعدام لذت می بردند! در طی این مراسم فقط یک مشکل کوچک پیش آمد که سریعا حل شد. جان دالگیلش (John Dalgliesh) مامور اعدام دیکسون، دست های او را آزاد گذاشت و او تلاش کرد تا بند را از گردنش خارج کند.

جمعیت حاضر در میدان، سریعا به این کار مامور اعدام واکنش نشان دادند و با پرتاب پند قطعه سنگ مانع از بهم خوردن مراسم اعدام شدند. مراسم اعدام در حالت عادی برگزار شد و حتی جنازه زن بیچاره برای دقایقی بر روی طناب آویزان باقی ماند. مرگ دیکسون توسط مسئولان تایید شد و خانواده او خود را آماده کردند تا جنازه را برای مراسم دفن آبرومندانه به مکانی دیگر منتقل کنند. آن ها با خرید یک تابوت تاریخی و کهنه، تصمیم گرفتند تا جنازه را با خود از ادینبورگ به شهر موسلبورگ، زادگان دیکسون انتقال دهند. هرچند این مراسم تدفین در موسلبورگ هیچگاه برگزار نشد!

کاروان عزادار از شهر ادینبورگ خارج شدند و پس از طی مسافتی نسبتا طولانی در محلی به نام پفمیل (Peffermill) برای استراحت و نوشیدن چای و قهوه متوقف شدند. آن ها تابوت قدیمی و جسم بی جان دیکسون را در خارج از رستوران رها کردند و خود داخل آن شدند.

طبق روایت بسیاری از شاهدان ماجرا، سر و صداهای ترسناک و عجیب و غریبی از داخل تابوت به بیرون منتشر شد و همه متوجه شدند که مارگارت زنده شده است!

نقل قول های مختلفی در اینباره وجود دارد. معتبر ترین آن ها می گوید که دیکسون به خاطر کودک کشی به اعدام محکوم شد. طبق این نقل قول، او نوزاد تازه متولد شده خود را در کنار ساحل رودخانه تنها رها کرد و رفت. در سال ۱۷۲۳ مارگارت به عنوان یک فروشنده نمک و ماهی در شهر زندگی یکنواختی داشت. مارگارت تازه ۲۰ ساله شده بود که شوهر ماهی گیرش برای ماهیگیری خانه را رها کرد و هرگز به آن بازنگشت. اینکه چرا شوهر او خانه را رها کرد، برای هیچکس مشخص نیستو برخی می گویند که او به خاطر کسب درآمد بیشتر به شهر دیگری رفت و برخی هم عقیده دارند او بدون هیچ دلیلی این کار را کرد. مارگارت خیلی زود متوجه شد که برای بقا و حمایت از خودش، باید کاری بکند. او به عنوان یک کارگر در یک ستوران کوچک در لب مرز اسکاتلند مشغول به کار شد. او در این مکان عاشق پسر صاحب رستوران شد و با او عقد کرد و بچه دار هم شد. اما او بنا به دلایل زیادی از جمله زنده بودن شوهر قبلی و جوان تر بودن شوهر جدیدش دوست نداشت تا فرزندش را نگه دارد.

او تا جایی که می شد بارداری خود را از مردم مخفی نگه داشت. ولی در نهایت فرزند او به دنیا آمد. البته هیچگاه معلوم نشد که آیا این کودک زنده متولد شده یا مرده. اما چیزی که مشخص است، این است که جسم بی جان این نوزاد در همان روز تولید در کنار رودخانه شهر پیدا شد. برخی عقیده دارند که مارگارت کودک را به آب انداخته و جریان آب آن را به ساحل آورده است. خود مارگارت در دادگاه اعدا کرد که او شرایط خوبی نداشته و به حال یخ زده در کنار رودخانه از حال رفته است. اما هیچکدام از اعداهای او در دادگاه پذیرفته نشد و او در نهایت به اعدام محکوم شد.

با توجه به قوانین آن زمان، او یک بار مجازات شد و حتی مرگ را هم تجربه کرد. او یک بار به دار آویخته شده بود، پس حکمی که برایش بریده بودند، در واقع اجرا شده بود. مارگارت زندگی خود را در کنار همسرش ادامه داد و حتی چندین فرزند دیگر هم به دنیا آورد. او همچنین شغل خود را به عنوان فروشنده ماهی و نمک ادامه داد.

همچنین گفته شده که با وجود اینکه دیکسون فردی مذهبی نبود، بعد از زنده شدن دوباره، هر هفته یک روز برای انجام مراسم های دینی به کلیسا می رفت و عبادت می کرد. اینکه در نهایت مارگارت دیکسون در چه سالی از دنیا رفت هم کاملا مشخص نیست. بسیاری از مردم عقیده دارند که او در سال ۱۷۵۳ فوت کرد.

پس از این ماجرا، توجه تمامی مردم شهر به دیکسون معطوف شد و او به یکی از مشهورترین افراد شهر تبدیل شد. مردم شهر لقب زن نیمه مرده را بر او گذاشتند. مردم امروزی شهر ادینبورگ هم دیکسون را می شناسند. امروزه کافه ای در این شهر به نام مارگارت دیکسون وجود دارد و گردشگرانی بسیاری از نقاط مختلف اروپا برای خوردن یک قهوه در این کافه و زنده کردن یاد و خاطره دیکسون به این کافه پای می گذارند.

منبع: thevintagenews.com

مطالب مرتبط

جشنواره های کیش در طول سال

آشنایی با انواع سوغات کیش

بهترین شهربازی های ازمیر برای تجربه یک شب شگفت انگیز