سامورایی
کودکان و بزرگسالان به طور یکسانی با دیدن انواع جنگجوی سامورایی ژاپنی که در قرون وسطی وجود داشته است شگفت زده می شوند. همه ما در کتاب ها، رمان ها و تلویزیون در مورد شکوه جنگجوی سامورایی دیده یا شنیده ایم. ما می دانیم که سامورایی ها جنگجویان شگفت انگیزی بوده اند که یک پیمان تمام عیار را در میان خودشان به اجرا دراورده و کاملا با شوالیه های قرون وسطایی دنیای غرب متفاوت بوده اند. سامورایی ها اغلب به عنوان مبارزان متخصصی که مهارت های کشنده در مبارزه با شمشیر یا با دست داشته شناخته می شدند و همچنین برای اطمینان از وفاداری ان ها می بایست دستورالعمل های سختگیرانه ای را هر روز اجرا می کردند. اما ایا این موارد شنیده شده به نحوه زندگی حقیقی سامورایی ها نزدیک می باشد؟ با الی گشت همراه شوید تا در مورد جنگجویان سامورایی و نحوه زندگی آن ها بیشتر بدانیم.
یک سامورایی کیست؟
مطالب مرتبط: حقایقی جذاب از تاریخ ژاپن که قبل از سفر، باید بدانید! تجربه جذابیت های زمستانه با دهکده یخی جزیره هوکایدوی ژاپن معرفی ۱۰ مورد از بهترین جزیره های ژاپن
شاید بهترین روش برای درک زندگی این جنگجو، تعریف یک سامورایی باشد. سامورایی ها اعضای یک دسته نظامی در سیستم طبقاتی فئودالی ژاپن بوده اند. آن ها زمانی که یک حکومت دیکتاتوری نظامی به نام شوگونات (Shogunate) در قرن دوازدهم تاسیس گردید بسیار پر رنگ شدند. سامورایی ها در طول هفتصد سال حضور قدرتمندی در سراسر کشور داشتند تا زمانی که با سقوط نظام فئودالی و احیای حکومت امپریالیستی در قرن نوزدهم از میزان نفوذ آن ها کاسته شد. در ژاپن فئودالی سامورایی ها بیشتر با عنوان بوشی (bushi) یا بوش (buke) شناخته می شدند و اغلب به یک قبیله خاص مربوط بوده و زیر نظر یک شاهزاده یا رهبر خدمت می کرده اند. به این افراد تاکتیک های نظامی و استراتژی های جنگی آموزش داده می شد. سامورایی ها یک طبقه از نخبگان و افسران نجیب بودند که کمتر از ۱۰ درصد از جمعیت ژاپن در قرون وسطی را شامل می شدند.
فلسفه جنگجویان سامورایی
یکی از چیزهایی که سامورایی ها را منحصر به فرد می سازد پیوستگی بی نظیر آن ها به فلسفه جنگجویان سامورایی است. این فلسفه که کد سامورایی نامیده می شود به نام بوشیدو (bushido) شناخته شده که در زبان انگلیسی به ان راه جنگجو نیز گفته می شود. این کد اخلاقی نیاز دارد تا یک سامورایی در زمان جنگ و یا صلح به افتخار، از خود گذشتگی و شجاعت خود پایبند باشد. با توجه به اصول بوشیدو، یک سامورایی باید تا زمانی که نفس می کشد به سوگند خود وفادار بوده و در خدمت استاد خود باشد. البته که وفادار بودن به تنهایی کافی نیست. یک سامورایی باید دانش و مهارت خود را در مبارزه بالا برده و همچنین در جامعه به عنوان یک فرد متخصص و تحصیلکرده شناخته شود. این بدین معنی است که برای یک سامورایی فقط نحوه پایان دادن به زندگی اش کافی نمی باشد و انتظار می رود که او در زمینه های هنر، شعر، موسیقی، خوشنویسی و همچنین سایر موارد توانایی خود را بالا ببرد.
ارزش های اخلاقی سامورایی
از یک سامورایی انتظار می رفت که در تمام دوران رفتار شایسته ای داشته باشد و افتخار بخش مهمی از زندگی آن ها بود به طوری که اغلب ان ها حتی در زمان مرگ نیز این افتخار را حفظ می کردند. از این رو به عنوان بخشی از بوشیدو یک جنگجو گاهی اوقات متعهد به خودکشی می شود که به عنوان سپوکو (seppuku) خوانده می شود. در اغلب موارد یک سامورایی زمانی دست به خودکشی می زند که قصد داشته باشد از دستگیری و یا شکست در جنگ جلوگیری نماید. به جای اینکه سامورایی مابقی عمر خود را در یک زندگی ناهنجار در دست دشمنان سپری کند تصمیم می گیرد تا هاراکیری (hara-kiri) را انجام دهد. این یک نوع دردناک از خودکشی است که در آن شخص خودش شکم خود را قبل از اینکه دشمنان او این کار را انجام دهند پاره می کند. زمانی که در جنگ نمی باشند، سپوکو یک مراسم رسمی است که تماشاچیان مختلفی در آن حضور خواهند داشت. در بعضی از موارد اعضای قبیله سامورایی از غم و اندوه شدید در هنگام مرگ رهبر خود دست به سپوکو می زنند. این کار به عنوان نمایش نهایی احترام و وفاداری است که یک سامورایی می تواند برای استاد و رهبر خود انجام دهد. با این حال مواردی نیز وجود دارد که از سپوکو به عنوان نوعی مجازات برای کسانی که از دستورات استاد و رهبر خود سرپیچی کرده اند استفاده شده است. همه از خودکشی فئودالی در ژاپن حمایت نمی کنند و حتی در برخی موارد و در برخی نقاط کشور این کار ممنوع بوده است. با این حال این تمرین ادامه یافته و حتی امروزه نیز کسانی که به سنت های پایدار ژاپن معتقد هستند، همین موضوع را یکی از دلایل اصلی بالاترین میزان خودکشی ژاپن در جهان می دانند.
تاریخچه سامورایی
با نگاهی به تاریخچه سامورایی ها می توان در مورد نحوه زندگی گذشته آن ها، نگاهی اجمالی به ابتدای ساده آن ها، افزایش تدریجی قدرتشان و همچنین نابودی ان ها دانست. در دوراه هیان (Heian) که در قرن هشتم تا دوازدهم حکومت می کرده است، ظهور قبیله ای بزرگ به نام فوجیوارا (Fujiwara) باعث سقوط رهبران ثروتمند و مالکان قبایلی شد که از قدرت و نفوذ کمتری در دستگاه قدرت برخوردار بودند. این مالکان و ثروتمندان به همراه رزمندگان مسلحی که از آن ها پشتیبانی می کردند مجبور شده تا پایتخت را ترک کنند و شانس خود را برای به دست آوردن قدرت در جایی دیگر امتحان نمایند. در نهایت ثروت این قبایل توسط فوجیوارا گرفته شده و مناطق اشغال شده توسط ان جایگاه ویژه ای پیدا کرد. در نتیجه ارتباط حکومت مرکزی ژاپن با شهروندان روز به روز کمتر شد و در نهایت قدرت سیاسی و نفوذ امپراتور و خانواده سلطنتی نیز در اواسط قرن دوازدهم از بین رفت. از سوی دیگر قبایل بزرگ که مالکیت و حکومت گسترده ای در سراسر ژاپن داشتند به تدریج قدرت را در دست گرفته و مردمی که در سرزمین های آن ها زندگی می کردند کنترل خود را گسترش دادند. در نهایت دو مورد از قدرتمندترین قبایل در آن زمان به نام های تایرا (Taira) و میناموتو (Minamoto) با کنترل اصلی دولت مرکزی در کشور به مبارزه پرداختند. این مبارزات به دسته نظامی به نام سامورایی نیاز داشت تا بتواند نقش مهمی را در نبرد بازی کند. در نتیجه امپراتور به طور کامل موقعیت خود را از دست داد.
رشد و قدرت
پس از اینکه جنگ گنپی (Genpei) در اواخر قرن دوازدهم پایان یافت قبیله میناموتو و رهبر آن به نام یوریموتو (Yoritomo) تصمیم به ایجاد یک مرکز جدید قدرت در خارج از کیوتو و در داخل قلمرو خود یعنی کاماکورا نمود. پس از تشکیل این دولت کم کم به کاماکورا شوگونات مشهور گردید. در حال که امپراتور به عنوان پدر ملت شناخته می شد اما شوگون حاکم واقعی بوده و کشور را اداره می کرد. دولت نظامی که توسط یوریموتو تاسیس شد قدرت سیاسی قابل توجهی در ژاپن داشت که با دسته سامورایی ها توانست برتری اشرافیت را نیز بدست آورد. رسیدن به یک عنوان معتبر و امتیاز زندگی و موقعیت بالاتر در جامعه موجب رشد فرهنگ سامورایی گردید. در قرن سیزدهم مباحث مذهبی نیز با اعضای سامورایی آمیخته شد. جنگجویان سامورایی در اصل بر تیراندازی و مبارزه با آن متمرکز بودند اما در طول زمان شمشیر یا همان کاتانا (katana) نیز بخش قابل توجهی را به خود اختصاص داد زیرا اعتقاد بر این بود که روح یک سامورایی در تیغی که او دارد قرار گرفته است. تهاجم مغول ها و مشکلات مالی منجر به نابودی دولت کاماکورا شده و در قرن چهاردهم آشیکاگا شیگونات (Ashikaga Shogunate) کنترل کشور را در دست گرفت. هر چند نا آرامی ها در ژاپن برای ۲۰۰ سال به طول انجامیده و قبایل برای به دست آوردن قدرت مبارزه می کرده اند و حکومت نمی توانست صلح را در میان قبایل ایجاد نماید اما اربابان محلی از سامورایی ها برای محافظت از شهروندان و ایجاد نظم استفاده می کردند. دوره طولانی جنگ زمانی که توکوگاوا توانست سرزمین های ژاپن را با یکدیگر متحد نماید پس از ۲۰۰ سال به پایان رسید و این آرامش برای شهروندان ۲ قرن وجود داشت.
دوران افول
با این حال نارضایتی های عمومی در میان مردم موجب شد تا تغییراتی در توکوگاوا شوگونات (Tokugawa Shogunate) در اواسط قرن نوزدهم ایجاد شود. نفوذ غرب موجب برقراری معاهداتی با کشورهای آمریکا، انگلیس و روسیه شد. در نتیجه درب های کشور بر روی مردم جهان باز گردید و این اقدام موجب نارضایتی محافظه کاران ژاپنی شده که اکثر آن ها را اعضای جنگجویان سامورایی تشکیل می دادند. بنابراین در سال ۱۸۶۸ امپراتوری توکوگاوا سقوط کرده و حکومتی تحت عنوان میجی (Meiji) به وجود آمد. این امر منجر به از بین بردن فئودالسم و ممنوعیت حمل اسلحه در سراسر کشور شد که سامورایی ها نیز از ان معاف نبودند. هرچند آن ها به حکومت میجی کمک کرده بودند اما به دلیل اینکه در ثروت نفوذ پیدا کرده بودند دولت روز به روز کمتر به خدمات آن ها اطمینان داشت. بنابراین دولت در دهه ۱۸۷۰ فعالیت اعضای دسته جنگجویان سامورایی را متوقف کرده و اعضای ناراضی این گروه را سرکوب نمود. در نهایت شورش سامورایی ها توسط ارتش ملی تازه تاسیس شده فرونشانده شد. برخی از سامورایی هایی که در کنار مقامات دولتی قرار داشتند سلاح خود را کنار گذاشته و تبدیل به یک نیروی نفوذی در ژاپن شدند. در اوایل قرن بیستم ژاپن به یک قدرت جهانی تبدیل شده و اصول بوشیدو به یک قانون اخلاقی اولیه برای سربازان تبدیل گردید. در طول جنگ جهانی دوم سربازان ژاپنی این اخلاق سنتی و شمشیرهای خود را به جنگ آورده و مرگ و خودکشی را به شکست و ناامیدی ترجیح دادند.
این فرهنگ در ژاپن امروزی
با توجه به اینکه چندین قرن از دسته سامورایی ها و سلطه آن ها در ژاپن می گذرد اما می توان گفت که حضور آن ها در دنیای صلح آمیز و مدرن امروزی به شکلی که قبلا بوده اند لازم نیست. با این وجو ژاپن به فرهنگ سامورایی افتخار کرده و آرمان ها و ارزش های آن در قلب و ذهن شهروندانش تاثیرگذار است. مردم ژاپن با میراثی که از آن ها داشته زندگی کرده و این اخلاق عمیقا در فرهنگ و ذهن آن ها نفوذ کرده است.
منبع: www.beyondsciencetv.com
۱ نظرات
میجی بد ترین نیرو نضامیه که سامورایی رو برداشت