از روستای اوشگولی | Ushguli در گرجستان چه می دانید؟
قله های رشته کوه قفقاز باعث شده، برج های دفاعی شهر که کم کم در حال فروریختن هستند کوتوله هایی کوچک به نظر برسند. این برج ها پس از سال ها هنوز تلاش می کنند که به آسمان برسند. گرجستان در لبه مرزهای اروپا بالاتر از سایر شهرهای آن قرار دارد روستای اوشگولی بیشترین میزان سکنه دائمی را در میان روستاهای این نواحی دارد. نکته عجیب درباره اشگولی تشکیل شدنش از چهار روستای مجزا است که به عنوان یک بخش متحد در شمال گرجستان به هم پیوسته اند. برای آشنایی بیشتر با روستای اوشگولی با الی گشت همراه باشید.
پیشینه اوشگولی
مطالب مرتبط: گشت و گذار در شهر باتومی گرجستان انسان های نخستین در تاریخ گرجستان
این قسمت از ناحیه سوانتی با افسانه ها در هم آمیخته است. در روزگارانی این منطقه خانه کسانی شده بود که به دنبال پشم های طلایی گوسفندان بودند. آن ها از پوست گوسفندان برای استخراج طلا از رودهای کوهستان استفاده می کردند. همچنین این شهر در زمان های باستان (کولخیس) شهری مرزی به حساب می آمد. در تاریخی جدیدتر اوشگولی با راهزنان، برج های دفاعی قرون وسطی و قبایل محلی که فرهنگ خاص خود را داشت و به زبان سوانی صحبت می کنند شناخته شد.
پس از افتتاح مسیر جدید و اتصال سایر نقاط گرجستان به مستیا (شهر اصلی سوانتی ها) این منطقه به سرعت به سمت مدرنیزه شدن پیش رفت. مستیا از هم اکنون ماموریت خود را به سمت سوئد شدن در کوه های قفقاز آغاز کرده است. در حالی که محله تاریخی و قدیمی شهر ویژگی های خود را که بارزترین آن ها برج های سوان است حفظ کرده است، سایر محله ها تبدیل به دهکده های شیک اروپایی دارای پیست اسکی شده اند. اما اوشگولی به دور از مسیرها و پیشرفت ماند. موقعیت قرار گرفتن اوشگولی را در نقشه زیر ببینید.
شهری بازمانده در تاریخ
اوشگولی تضادی با دنیای جدید است. قرار گرفتنش در اعماق کوه ها این شرایط را برای روستای اوشگولی گرجستان ایجاد کرده است. دسترسی به این روستا با ماشین های مخصوص تردد در کوهستان ممکن است و حدود ۴ ساعت راه در پیش خواهید داشت. اگرچه با گذر زمان قطعا دنیای مدرن اشگولی را نیز در بر خواهد گرفت.
مردان جوان هنوز سوار بر اسب در خیابان های روستای اوشگولی چهار نعل می تازند. در حالی که دام هایی مانند خوک و بز که مردم از آن ها نگهداری میکنند در همه جا سرگردانند و با عبور اسب سواران گل از میان جاده ها به همه جا می پاشد. احساس می کنید که قرن ها به عقب سفر کرده اید. تنها نشان از دنیای مدرن حباب های روشنایی است که با برق کار می کنند و شل و ول میان خانه ها آویزان هستند.
هنگام ورود به شهر دیدن این ویرانی ها مقداری شوکه کننده است. قسمتی از روستا کاملا متروکه شده است همراه با برج هایی که تا حدودی سقوط کرده اند و ساختمان هایی که کاملا خالیست. این سازه ها میان کوه ها و تپه های سبز و جنگل وحشی پراکنده شده اند.
تاریخ برج های دفاعی اوشگولی
هنگامی که دشمنان وارد قلمرو سوان شدند. شهرهایی را دیدند که محصور در برج های سنگی کاملا آماده برای نبرد بودند. خیلی از آن ها آن قدر محکم بودند که بعد از هزار سال هنوز پابرجا هستند. تا چند سال پیش ۳۰۰ برج به جا مانده بود. امروزه ۳۰ برج تحت نظر یونسکو حفاظت می شوند این ۳۰ برج کاملا دست نخورده مانده اند. این برج ها هنوز مورد توجه ترین نقطه در ناحیه و بزرگ ترین شانس اوشگولی برای پیشرفت هستند.
در راه رسیدن به اشگولی باید از مستیا، Murqmeliو Chazhashi عبور کنید. در دورترین نقطه راه در کنار رودخانه و پایین تر از یخچالی که در ۸ کیلومتری قرار دارد. هسته اصلی زندگی در روستای اوشگولی قرار دارد. در این روستا ۷۰ خانوار زندگی می کنند و یک مدرسه کوچک نیز در این جا وجود دارد. برخلاف ارتفاع ۲۲۰۰متری که از سطح دریا دارد و قرار داشتن در محلی که ممکن است مسیر عبور و مرورش به سادگی در زمستان بسته شود طی سال ها همواره مردم در آن زندگی کرده اند.
صنعت توریست
زیر ساخت های گردشگری در این ناحیه کم است. در Chvibianiیک کافه ی کوچک وجود دارد که پای گوشت سوانی سرو می کند، این غذا در زبان محلی ها kubdari نامیده می شود. چند مهمان خانه و اقامت گاه نیز در قسمت شلوغ منطقه وجود دارد که البته این مکان ها در تضاد کامل با استراحت گاه های آلپی در شهر مستیا هستند.
البته کافه ی تنها و دور افتاده روستای اوشگولی نیز جذابیت های خاص خود را دارد. در این کافه شخصیت های بسیار متفاوتی را می بینید. یک دوره گرد بلغاری یا ایرانی که در حال گشتن به دور دنیا است. یا یک انگلیسی خسته که کوه ها را به دنبال شکار از بوداپست تا ایروان طی می کند.
اگر در هنگام اقامت در این روستا کنجکاوی کنید و به دنبال کشف جاهای دنج باشید ممکن است گرفتار طوفان شوید و خود را در میان خرابه ها بی سرپناه احساس کنید. البته اغلب این باران ها و رعد و برق ها خیلی طولانی نیست. اما لوازم لازم را همراه داشته باشید و خود را برای راه رفتن در جاده های گلی بعد از طوفان آماده کنید.
هنگام اقامت در این روستا بدانید که نزدیک ترین بیمارستان ۱۰ مایل از شما فاصله دارد و هیچ آمبولانسی در روستای اوشگولی خدمات ارائه نمی کند.
روستای Murqmeli کمی دورتر از روستای اوشگولی یک روستای کم جمعیت و تقریبا خالی از سکنه است و شما را یاد شهر ارواح می اندازد. البته یک یا دو خانواده در میان خرابه ها زندگی می کنند.
در هنگام بازگشت از روستای اوشگولی گرجستان آن چه ذهن را مشغول می کند این است که آیا روش و فرهنگ خاص زندگی این جا تسلیم دنیای مدرن خواهد شد؟ آیا اوشگولی نیز تبدیل به قسمتی از تحولات گرجستان به سمت سوئد شدن می شود یا به هر سختی هویت و موجودیت خود را در دنیای امروزی ما حفظ می کند!
منبع: cntraveler.com
۱ نظرات
یعنی به ساکنین این منطقه چی میگن ؟ !!