خواجه احمد یسوی
بنای افسانه ایی مزار خواجه احمد یسوی در جنوب قزاقستان و در شهر باستانی ترکستان که زمانی مرکز فرهنگی، بازرگانی و حکمرانی این کشور آسیای میانه بوده است قرار دارد. خواجه احمد یسوی واقعا چه کسی بوده است؟ و چرا سالیانه گردشگران بسیاری به این شهر و مزار آن عزم سفر می کنند؟ در این متن تلاش می شود تا به این پرسش ها پاسخ در خوری داده شود. در ادامه با الی گشت همراه شوید:
مطالب دیگر: آنچه باید از تاریخ قزاقستان و گذشته این سرزمین بدانید! دومین شهر سرد جهان منهای برف!
خواجه احمد یسوی یکی از رهبران مذهبی اهل تصوف و تاثیر گذار در زمان حیات خویش در آسیای میانه بوده است. او شاعری صوفی مسلک و عارفی بود که بطور چشمگیری به پیشرفت و توسعه آموزه های عرفانی در سرتاسر جهان ترک زبان کمک کرده است. وی در حدود سال ۱۰۹۴ میلادی در شهر قرون وسطایی سایرام دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در شهر ترکستان در جنوب قزاقستان سپری کرد. در دوران کودکی خود، یسوی آموزش های لازم معنوی در زمینه تصوف را در پیشگاه عالی ترین مقامات ترک زبان این مسلک، از جمله شیخ آرستان باب، به دست آورد.
بعد از مرگ شیخ آرستان باب، شیخ احمد یسوی به شهر بخارا در ازبکستان امروزی عزیمت کرد تا به ادامه دریافت آموزش های معنوی خود را در این شهر پیگیری کند. در همین شهر نیز بود که مجوز لازم برای تدریس آموزه های عرفانی را به دست آورد که در این مسلک معنوی، به چنین اجازه ایی که از سوی بزرگان این طریقت به افراد آن داده می شود، نام »ارشاد« نهاده اند. شیخ یسوی بعد از اتمام رساندن دوران آموزش خود، به شهر زادگاهش بازگشت. کاوش ها و تحقیقات باستان شناسی که در حیطه شهر باستانی ترکستان انجام پذیرفته است، حاکی از این امر است که تاریخ این شهر قدیمی به عصر برنز در تاریخ بشریت بر می گردد که زمانی سکونتگاه مردمان آندرونوف بوده است.
ولی در دوران عصر آهن، منطقه سیرداریا، منطقه ایی که اکنون شهر ترکستان در آن قرار دارد در اختیار سکایی ها بوده است. در متون هخامنشی، از این مردمان با نام سکایی ها و در کتاب اوستا به تورانی ها اشاره کرده اند. در دوران باستان اسم شهر را یاسی می گفته اند که به احتمال فراوان نام این سکونتگاه در دوران باستان بوده است. ترکستان و مناطق اطراف آن تحت کنترل و سیطره قدرت های بیشماری از جمله خانهای ترک در قرن ششم ، خلیفه های عربی در قرن هشتم، سلسله سامانیان بین قرون نهم و دهم و در پایان سلسله قاراخانیها بین قرون دهم و یازدهم میلادی بوده است.
هر ترکستان که در مسیر جاده راه ابریشم قرار داشته است، مقصد طیف گوناگونی از بازرگانان و صنعتگران از پیر تا جوان و متمول تا بی بضاعت قلمداد می شده است. طبق نوشته های مورخ ایرانی قرن شانزدهم به نام فضل اله بن روزبهان خنجی اصفهانی اجناس و سنگ های قیمتی را به این شهر حمل می کرده اند و تجارت در این شهر رواج داشته است. ترکستان از نگاه این موزخ شهری محسوب می شده است که بازرگانان محموله های تجاری خود را آن جا پخش می کرده اند و از آنجا مسافران عازم شهر های دیگر می شده اند. در طول زندگی خود، یسوی فردی بود که به مرور زمان بین اهالی این شهر به عنوان فردی راستگو و عالی مقام شناخته می شد و در بین مردمان آن زمان آسیای میانه که عشایر و شهرنشین بودند اسم و رسمی برای خود به دست آورده بود.
او برای خیلی از افراد معاصر خود به یک الگوی بی بدیل مبدل گشته بود، بطوریکه بسیاری از این افراد با توجه به شرایط و مقتضیات زمان خود به پیشگاه این عالم طریقت تصوف برای مشاوره و کسب بینش های لازم رجوع می نمودند، حتی اگر این امر مستلزم به جان خریدن طی مسافت بسیار زیاد برای دیدن شیخ یسوی را شامل می گشت. شیخ یسوی همواره مردم را تشویق به انجام کارهای خوب می کرد و توصیه میکرد که به دنبال زندگی پر زرق و برق نباشند و از اسراف و تجمل گرایی دوری کنند. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که در طول سالهای قرن دوازدهم قدرت در این منطقه از آسیای میانه بطور پی در پی در تغییر و تحول بود.
بدین سبب مردمان این دیار به گمگشتگی درونی و مشکلات عدیده ایی دچار گشته بودند و نمی دانستند به چه سمتی از نظر گرایشات مذهبی رجوع کنند. در آن زمان چین بر آسیای میانه تسلط نظامی داشت و از نظر فکری و مذهبی مردمان این سرزمین تحت سلطه این کشور قرار داشتند. ولی بخاطر صبوری های بی پایان شیخ یسوی و اموزه های موثر او، دین اسلام توانست مجالی برای شناسناندن خود به مردمان ترکستان پیدا کند. این امر با توجه به افزایش روز افزون پیروان دین اسلام در آن زمان اثبات است.
نام یسوی با نام طریقت تصوف، به عنوان بنیانگذار آن، گره خورده است. شیخ یسوی اولین اثر ادبی در زمینه تصوف را به زبان ترکی که مشهور به دیوان حکمت است را به رشته تحریر و طبع رسانده است. این دیوان مجموعه ایی از داستان ها و اشعار عرفانی است که مردم را دعوت به یک زندگی شرافتمندانه میکند و وجود خداوند را در زندگی را به آنها گوشزد می کند. در نوشتار آن، به اصول نظریات اسلامی و سقوط اخلاقی جامعه اشارت رفته است. دیوان حکمت از آن جهت که اولین نوشته در این باب به زبان ترکی بوده است، در دنیای ترک زبان آن زمان، منزلت و جایگاه گسترده ایی برای خود به دست آورد. نوشته های تاریخی نیز به این موضوع اشاره دارند که شعرایی که در مسلک تصوف منسوب به شیخ یسوی حرکت کرده اند، این دیوان را با توجه به مقتضیات زمان مورد بازبینی قرار داده اند و مطالب آن را با نیاز های زمان خود مطابقت داده اند.
این دیوان به کمک دراویش دوره گرد به دست مردمان کشورهای مختلف آسیای میانه رسید و داستان ها نقل شده حکایت از آن دارند که تعداد نسخه های این کتاب به ۹۹،۰۰۰ رسیده بوده است. داستان های نقل شده از شیخ یسوی حکایت از آن دارند که وقتی وی شصت و سه سالشان شد، تصمیم می گیرد که دیگر در اجتماع مثل گذشته حضور پیدا نکند. دلیلی هم که برای اتخاذ چنین تصمیمی مطرح می شود آن است که وی معتقد بوده است پیامبر اسلام، که شیخ یسوی برای ایشان احترام بسیار زیادی قائل بوده است، در سن شصت و سه سالگی فوت کرده است. شیخ یسوی به مدت نه سال پیش از مرگش، گوشه عزلت و ریاضت را بر می گزیند و به غور و تفحص در درون خویش رجوع می کند. وی در سال ۱۱۶۶ میلادی جهان فانی را ترک می گوید. شهرت شیخ خواجه احمد یسوی هرگز با خاموش شدن چراغ عمرش به اتمام نمی رسد. دو قرن بعد از مرگش، یک شخصیت تاثیرگذار تاریخی دیگر به نام تیمور لنگ که شرح حال این سردار جنگی در سایت الی گشت مطرح شده است تصمیم گرفت تا ارامگاهی به غایت پرشکوه و پرجبروت برای ایشان به ارتفاع ۱۵ متر ساخته شود.