آنچه باید از تاریخ بلغارستان بدانیم

تاریخ بلغارستان

در جنوب شرق اروپا، امروزه کشوری قرار دارد که در گذشته ابتدا در محدوده قلمروی تراکیه‌ و پس از آن تحت حاکمیت یونان‌ و روم بود. در کشور بلغارستان امروزی پیدایش قوم بلغار به قرون وسطی برمی‌گردد و این منطقه حدود پانصد سال تحت تصرف و نفوذ عثمانی ها بود که در طی این دوران تاریخ بلغارستان تحولات زیادی به خود دیده است. این کشور با مساحتی حدود ۱۱۰۹۹۴ کیلومتر مربع چهاردهمین کشور بزرگ اروپا محسوب می شود و جمعیت این کشور که هر ساله یک درصد از آن کم می شود حدود ۷۳۶۴۵۷۰ تن است و بالاترین رشد منفی جمعیت را در دنیا دارد. شهر صوفیه با ویژگی های خاص فرهنگی اجتماعی خود پایتخت این کشور است. در سفر تاریخی امروز با الی گشت به تاریخ بلغارستان سفر می کنیم و از گذشته این سرزمین می گوییم.

مطالب مرتبط:
راهنمای سفارت بلغارستان و اخذ ویزای این کشور
نسبار بلغارستان و جاذبه های توریسی جذابش!

محققان و تاریخ نگاران تاریخ بلغارستان و همچنین تاریخ جهان معتقدند که تاریخ فرهنگ و تمدن در بلغارستان امروزی به ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد برمی گردد و نخستین کسانی که در این ناحیه ساکن بودند اقوام تراکیه‌ ای‌ ها بودند که این نقطه را به عنوان سکونتگاه خود انتخاب کردند و اسم بلغارستان از بلغارهای مهاجری گرفته شده است که از استپ‌های شمال دریای سیاه به اینجا آمده و طبق قاعده بر اسلاوها و قبایل ساکن در این سرزمین غالب شده و پس از آن در سال ۶۸۱ میلادی اولین پادشاهی بلغار را تاسیس کردند.

اما این بلغارهای مهاجر که بودند؟ بلغارها اقوامی ترکیب شده از مردم ترک ‌تبارها و اورال آلتایی تبار یا سکایی – سرمتی بودند که این اقوام مهاجر، بر سر راه خود سایر اقوام را در خود حل کردند و به زبان بلغاری که از شاخه زبان‌های ترکی‌ تبار بود صحبت می کردند که در حال حاضر این زبان جز زبان های خاموش یا مرده و منقرض شده است. باری، این بلغارهای مهاجر در اسلاوهای بومی ساکن این منطقه که طبیعتا جمعیتشان بیشتر بود حل شده و این روند با روی آوردن پادشاه بوریس یکم در قرن ۹ به مسیحیت ارتدکس اوج گرفت. اما آنچه در تاریخ بلغارستان در این دوره به عنوان عامل محرک‌ قوی در تحول فرهنگی این سرزمین موثر است، پیدایش خط سیریلیک و استقرار مسیحیت به عنوان مذهب رسمی بود.

اولین پادشاهی این سرزمین در تاریخ بلغارستان  در سال ۱۰۱۸ در مقابل حکومت بیزانس شکست خورده و مغلوب آن شد. اما در سال ۱۱۸۶ پادشاهی دوم بلغاری که در ولیکو تارنووو تأسیس شده بود، بک بار دیگر قلمرو خود را تا مرزهای سابق رساند و توانست عصر طلایی نوینی را در تاریخ بلغارستان رقم بزند که یکی از دستاوردهای این پادشاه، بوجود آمدن عصر طلایی در بلغارستان بود که قلمرو بلغار در این دوره با سه دریای سیاه، دریای آدریاتیک و دریای اژه هم‌ مرز شد. اما این عصر طلایی چندان دوامی نداشت و در ۱۳۹۶بعد از یک دوره جنگ طولانی مدت و مبارزه و استقامت سخت این سرزمین به تصرف عثمانی ها درآمد.

با این حال شروع قرن هجدهم فصل نوینی در تاریخ بلغارستان است و دوره احیای بلغارستان در این زمان بود که طی آن با شکوفایی کلیسا ادبیات و فرهنگ بلغاری شکل گرفته و جلوه نمود. در سال ۱۸۷۶ یک انقلاب و خیزش ناموفق در بلغارستان شکل گرفت و به دنبال آن بعد از جنگ آزادی بخش اردو – ترکی در سال  ۱۸۷۸ یک تحول سیاسی مهم برای این کشور رقم خورد و بلغارستان به استقلال رسید. در همین سال در کنگره برلین این کشور به سه قسمت روملیای شرقی، مقدونیه و بلغارستان شمالی تقسیم شد که همه ی مناطق یاد شده به شکلی زیر نفوذ و سلطه دولت عثمانی بود. اما اولین پادشاه توسعه طلب بلغارستان شمالی به اسم الکساندر باتنبرگ به ناحیه روملیای شرقی حمله برده و پس از تصرف آن منطقه به خاک خود الحاق کرد.

جانشین الکساندر باتنبرگ یعنی شاهزاده فردیناند ساکس کوبورگ گوتا در آغاز قرن بیستم میلادی اقدامی جسورانه در این کشور انجام داد و بلغارستان را بطور کامل از سلطه و حکومت عثمانی ها مستقل اعلام کرد و به این حد هم اکتفا نکرده و خود را تزار خطاب کرد. صربستان که مدعی ناحیه مقدونیه بود زمینه ساز بروز جنگی در سال ۱۹۱۳ شد که به جنگ‌ های دوم بالکان معروف است. طی این جنگ بلغارستان مناطق گسترده ای از اراضی را که در جنگ اول بالکان به دست آورده بود از دست داد. در همین سال و بعد از جنگ دوم بالکان پیمانی تحت عنوان پیمان آشتی بخارست شکل گرفت که به امضا دو طرف جنگ رسید و طبق این معاهده، بلغارستان از تمام سرزمین هایی که از سال ۱۹۱۲ تا این زمان فتح کرده بود فقط به ترانس و دره استرومیتسا بسنده کرده و از سایر نواحی از سر ناچاری چشم پوشی کرد اما صربستان در عوض قسمتی از سن ژاک و نوی بازار و منطقه مونیستار و دره واردار را به نام خود کرده و صاحب این مناطق شد.

جنگ اول جهانی که آغاز شد بلغارستان امیدهای تازه ای در رگ هایش جریان یافت و به خیال بازپس ‌گیری مجدد مقدونیه راه اتحاد با آلمان نازی را پیش گرفت. شاید شکست یکی از دلایل کناره گیری فردیناند ساکس کوبورگ از حکومت و واگذاری قدرت به پسرش بوریس سوم شد. حالا این پسر تازه به دوران پادشاهی رسیده با تشکیل حکومت استبدادی، بی خردانه همه منابع طبیعی کشور بر باد بی لیاقتی سیاسی خود داد. در جنگ دوم جهانی بلغارستان متحد آلمان، در جبهه نازی‌ها بر ضد متفقین جنگید اما روسیه در سال ۱۹۴۴ به بلغارستان اعلان جنگ داد حالا متحد دیروز به مخالف امروز تبدیل شد و در این زمان بلغارستان با تغییر رویه سیاسی خود که به ضرر نازی‌ها تمام می شد این بار راه پیوستن به متفقین را پیش گرفت و ۴ روز پس از آن حکومت کمونیستی بر کشور حاکم شده و کیمون گئورگیف دبیرکل حزب کمونیست این کشور شد.

دستاورد شوم این دوره برای بلغارستان وابستگی و سرسپردگی تمام عیار به شوروی بود که این کشور به کلی مطیع و رام سیطره کمونیسم و شوروی شد. اما آرام آرام بوی دموکراسی مشام مردم بلغارستان را تحریک کرد و در نهایت انتخابات آزاد در سال ۱۹۹۰ در این کشور برگزار شد و حزب کمونیست بلغارستان با نام جدید حزب سوسیالیست بلغارستان پیروز این انتخابات شد.

مطالب مرتبط

آشنایی با موزه باستان شناسی شهرکرد (حمام پرهیزکار)

معرفی رستوران های اقتصادی ازمیر که باید بشناسید

جشنواره های کیش در طول سال