در سراسر دنیا، خطوط هوایی ارزانقیمت نه تنها به بخشی جداییناپذیر از صنعت سفر و گردشگری تبدیل شدهاند بلکه یکی از عناصر اصلی زندگی معاصر نیز به شمار میروند. اولین خطوط هوایی ارزانقیمت توانستند بازار را با تحول عظیمی روبهرو کنند. بازاری که پس از دههها نبود رقابت صحیح میان شرکتها و افزایش روزافزون هزینهها، شرایط، برای سقوط و نابودی آن فراهم شده بود. اما اکنون که این بازار و صنعت به دوران اوج رشد و شکوفایی خود رسیده است.
در اوایل ظهور خطوط هواپیمایی ارزانقیمت، کشیدن مرز مشخص بین خطوط ارزان و شبکههای هواپیمایی با خدمات کامل، بسیار سادهتر بود. چرا که هر کدام، خدمات متمایز و مشخصی را با ارزشگذاریهای متفاوت عرضه میکردند. شرکتهای هواپیمایی ارزانقیمت تا حد امکان خدمات خود را ساده و در پایینترین سطح حفظ میکنند؛ یک کابین با صندلیهای مشابه، بدون غذای رایگان، بدون مجوز حمل بار رایگان و ارتباطات پروازی محدود. در واقع این شرکتها تمامی هزینهها و خدمات زائد و غیرضروری را حذف میکنند. این شیوهای که شرکتهای هواپیمایی ارزان در پیش گرفتهاند به کاهش قابل توجه قیمت بلیط منجر میشود. در عین حال مسافرانی که تمایل دارند سفری راحتتر را تجربه کنند میتوانند برای دریافت خدمات اضافی، هزینههای لازم را علاوه بر هزینهی پرواز بپردازند.
با وجود این مسئله، رقابت با این شرکتهای ارزان برای شرکتهای هواپیمایی سنتی بسیار سخت است. آنها نمیتوانند هزینهها و ساختارهای عملیاتی خود را با سرعت کافی تغییر دهند. در عوض، آنها میتوانند در بخشهایی از این تجارت سرمایهگذاری کنند که در جریان رقابت با شرکتهای ارزان، برگ برندهی آنها محسوب میشود: پرواز در مسیرهای طولانی و بازارهای سازمانی. این تقسیم بازار لزوما پایان این ماجرا نیست. هنوز هم چشمانداز رقابتی در این عرصه به سرعت در حال تغییر است.
Pere Suau-Sanchez از مرکز مدیریت حمل و نقل هوایی در دانشگاه کرنفیلد انگلستان معتقد است که بحرانهای اقتصادی اخیر به عنوان یک کاتالیزور برای تغییراتی بزرگ و ناگهانی در این زمینه عمل کرده است.
هواپیماییهای ارزانقیمت، به منظور دست یافتن به سهمی از بازار که تا پیش از آن در انحصار هواپیماییهای سنتی بود، برخی از عناصر و عوامل مدل تجاری خود را بهبود بخشیدهاند.
Suau-Sanchez میگوید: ما قبلا مشاهده کردهایم که در اروپا، شرکتهای هواپیمایی ارزانقیمت مانند Ryanair، مسیرهای خود را به مقصد شهرهای ثانویه و با سودهای کم، کاهش دادهاند و پروازهایی به فرودگاههای بزرگتر برای دستیابی به بخش پر سودتر این بازار، ترتیب دادهاند. همزمان با این تغییر، کسب و کارهای کاهندهی هزینهها، به خصوص شرکتهای کوچک و متوسط، مشتاقانه از این سفرهای هوایی ارزانقیمت استقبال کردهاند.
به این ترتیب، قواعد و قوانین سنتی صنعت هواپیمایی ارزانقیمت، یکی پس از دیگری، کنار گذاشته شدند. آنچه که این صنعت، امروزه شاهد آن است، تغییراتی قابل توجه در مدل تجاری برخی از شرکتهای هواپیمایی ارزان است. به گونهای که به اعتقاد بسیاری از شاغلان این صنعت، نوع جدیدی از هواپیمایی شکل گرفته است.
به عنوان مثال، بسیاری از هواپیماییهای ارزانقیمت به ارائهی بستههای خدماتی متنوع، روی آوردهاند. به جای انتخاب تک تک خدمات به طور جداگانه، اکنون مسافران میتوانند مجموعهای از خدمات را انتخاب کنند که هر کدام شامل دستهای از خدمات مانند صندلی بهتر، اجازهی حمل بارهای بزرگتر و امکان دسترسی به محل استراحت هستند. خدماتی که معمولا در هواپیمایهای فول سرویس ارائه میشوند اما با وجود این، به دلیل ارائهی سرویسها با قیمت پایینتر، گوی سبقت را از رقبا میربایند.
با در نظر گرفتن مشتریان تجاری، ایرلاینهای کمهزینه، شروع به فروش بلیطهایی از طریق شبکهی توزیع جهانی کردهاند که بسیاری از خریداران شرکتی از آن استفاده میکنند. شبکهی توزیع جهانی یا GDS، شبکهی جهانی ذخیرهی جا برای مسافران است که شرکتهای هواپیمایی را از کشورهای مختلف به هم پیوند میدهد.
حتی برخی از شرکتهای هواپیمایی ارزانقیمت، برنامهی وفاداری مشتریان (Loyalty program) اختصاصی خود را تبیین کردهاند. همهی این عوامل دست به دست هم داده و هواپیماییهای سنتی را وادار میکند که در کنار پرواز در مسیرهای طولانی که سود بیشتری برای شرکتها دارد، سفرهای کوتاهتر را نیز ارائه کنند.
برای مقابله با این چالش، هواپیماییهای فول سرویس یا خدماتگرا، راهکارهای متفاوتی اتخاذ کردهاند. برخی از مجموعه هواپیماییهای بزرگ، شرکتهای تابعهی خود را برای ارائهی خدمات کمهزینه و رقابت با ایرلاینهای ارزانقیمت، راهاندازی کردهاند. درست مثل راهاندازی شرکت ترانساویا (Transavia) توسط ایر فرانس- کیالام و جرمن وینگز (Germanwings) و یورو وینگز (Eurowings) توسط لوفت هانزا (Lufthansa).
آنها همچنین موفق شدهاند که مسافران را در دستهبندیهایی غیر از کلاسهای پروازی معمول هواپیماییها یعنی کلاس تجاری و کلاس اکونومی قرار دهند. بدین ترتیب هواپیماییهای خدماتگرا نیز می توانند خدمات ارزانتر با سطح پایینتری ارائه دهند و خدمات اضافی را حذف کنند. امروز دیگر انتخاب پرواز شرکتهای هوایی با خدمات کامل به معنای غذای گرم رایگان و اجازهی حمل بار بدون محدودیت نیست. در حالی که بالاترین سرویس یک شرکت هواپیمایی ارزان، مشابه کلاس تجاری است، بیشتر سرویسهای پایهی ارائه شده در هواپیماییهای سنتی ممکن است سطحی از خدمات را ارائه دهند که با خدمات هواپیماییهای ارزانقیمت فرقی ندارند.
چه سرنوشتی در انتظار هواپیمایی های ارزان قیمت خواهد بود؟
880