در یک بازار رقابتی در حال رشد،بحث کیفیت،مخصوصا برای تجارتها و مقاصد گردشگری مشابه هم،اهمیت یافته است.این موضوع از طریق عواملی چون افزایش حقوق مصرف کننده و گردشگران آگاه،تحت تأثیر قرار گرفته است.برای حمایت از محرکات کیفیت در گردشگری،نیاز است تا مزیت رقابتی حفظ شود یا افزایش یابد،به ویژه از طریق به روز کردن استراتژی های توسعه گردشگری با کیفیت.از اوایل دهه ۱۹۸۰، صنعت گردشگری به صورتی فزاینده،درگیر کیفیت محصول و خدمات شده است.این شناخت گسترده همبستگی متقابل بین کیفیت و موفقیت های تجاری طولانی مدت را نشان می دهد،ارتباطی مثبت که بین کیفیت محصول یا خدمات سازمان و عملکرد آن بر سرمایه گذاری و سهم بازار وجود دارد.
در ابتدا ماهیت مصرف گردشگری دستخوش تغییرات مهمی شده است.ظهور گردشگر به اصطلاح نو را شاهدیم که به دنبال جایگزینی برای sea-sand-sun سنتی و لذت بردن از تعطیلات است.افزایش تقاضا در آن بخش از گردشگران حساسی که به کیفیت و پول (در قبال خدمت دریافتی) اهمیت می دهند،آشکار است.همچنانکه گردشگران باتجربه می شوند،اولا: به خدمات متوسط قانع نمی شوند،ثانیا: از حقوق خود به عنوان مصرف کننده آگاهند و ثالثا: در یک محیط رقابتی در حال رشد،شرکت های گردشگری می کوشند تا به سمت مدلی بر مبنای فایده رقابتی مبتنی بر کیفیت،حرکت کنند.
کیفیت تنها مربوط به شرکت ها و سازمان های خصوصی نمی شود.بنا به دلایل متعدد – حفظ و افزایش سهم بازار،جذب بازدیدکنندگان خرج کن،کسب سود بیشتر – بسیاری از مقاصد،در حال به روز کردن سیاست گردشگری باکیفیت هستند،به ویژه آنانی که در بازارهای رقابتی فعالیت دارند (به دلیل حساسیت قیمتی ودرجه بالای جایگزینی). در کل،خصوصیات گردشگری به عنوان یک خدمت – لمس ناپدیری(نامحسوس بودن)، عدم تجانس(غیر یکنواختی)، فناپذیری،همزمانی تولید و مصرف – و ماهیت متضاد تجربه گردشگری، چالش های مهمی را در اجرای موفق رویه ها و سیاست های مدیریت کیفیت ایجاد می کند.عوامل انسانی در خدمات، به ویژه رفتارهای تهیه کنندگان خدمات، در زمینه انتظارات مشتری،یکی از جنبه های اساسی مدیریت باکیفیت است که هنوز کنترل آن سخت است.