گردشگری فرهنگی به توریسمی گفته می شود که تمامی یا بخشی از انگیزه آن علاقه به فرآورده های تاریخی، هنری و یا میراث فرهنگی و سبک زندگی مقصد گردشگری (جامعه، منطقه، گروه یا مؤسسه بازدید شده) است.
این نوع گردشگری، پدیده ای جدید نیست و از ایام باستان انگیزه ای برای سفر، اگرچه برای عده ای معدود و انگشت شمار بوده است. تورهای اشراف زادگان قرن هجدهم، زمانی بخش مهمی از تحصیلات و آموزش نجیب زادگان بودند. امروزه تمایل افراد به سفر برای شناخت دیگر فرهنگ ها، روندی جهانی است. اما تنها از دهه هشتاد قرن بیستم، گردشگری فرهنگی به عنوان توریسمی مجزا از توریسم تفریحی شناخته شد.
بررسی تعاریف ارائه شده از توریسم فرهنگی حاکی دو نگرش اساسی نسبت به توریسم فرهنگی است: رویکرد توصیفی( مکان یا بنا) و رویکرد تجربی یا مفهومی(انگیزه گردشگران)؛ از این رو برخی مفاهیم، بر جاذبه های بازدید شده و برخی دیگر بر انگیزه های گردشگران، تأکید می نمایند. بنابراین توریسم فرهنگی را می توان بر اساس دو رویکرد مبتنی بر فرآورده و مبتنی بر فرآیند مورد بررسی قرار داد.
تعریف مبتنی بر فرآیند، رویکرد توصیفی بوده و بر انواع جاذبه های بازدید شده توسط گردشگران تأکید می نماید. تعریف ارائه شده توسط سازمان جهانی گردشگری، نمونه ای از این تعریف می باشد:
«توریسم فرهنگی به بخشی از صنعت گردشگری اطلاق می گردد که بر جاذبه های فرهنگی تأکید می نماید. این جاذبه ها متنوع بوده و اجراهای زنده، موزه ها، نمایش و جاذبه ها را در بر می گیرد. در مناطق توسعه یافته، جاذبه های فرهنگی، موزه ها، نمایش ها، ارکسترها و دیگر اجراهای موسیقی و در مناطق کمتر توسعه یافته، مراسم و امور مذهبی، صنایع دستی و عملکردهای فرهنگی را شامل می شود»
رویکرد مبتنی بر فرآورده، در زمینه تحقیقات کمی مرتبط با توریسم فرهنگی بسیار مفید بوده و محققان را قادر به تشخیص، شمارش و مصاحبه با گردشگران در جاذبه های فرهنگی می نماید. مشکل این رویکرد این است که عموم تعاریف ارائه شده، مبتنی بر فرهنگ والا می باشند؛ در حالی که اشکالی از فرهنگ پایین در حال توسعه است. گردشگران در کنار جستجوی فرهنگ والا طی بازدید از یک موزه و مشاهده نمایش، در فرهنگ پایین یا انبوه و درک محیط و جو مقصد و امتحان غذاهای محلی شرکت می نمایند. رویکرد تجربی یا مفهومی بر تجربه و انگیزه مسافران تأکید می نماید.
انجمن اروپایی آموزش و تفریح گردشگری، توریسم فرهنگی را به عنوان جابه جایی افراد به قصد مشاهده جاذبه های فرهنگی به منطقه ای دور از سکونتگاه خود، با هدف گردآوری اطلاعات و کسب تجارب برای ارضای نیازهای فرهنگی تعریف می نماید. توریسم فرهنگی، فعالیتی است که افراد را به کشف یا تجربه سبک های گوناگون زندگی دیگر افراد قادر ساخته و سنت های اجتماعی، مذهبی و اصول و عقاید نا آشنای فرهنگی را در بر می گیرد.
رویکرد تجربی یا مفهومی نسبت به توریسم فرهنگی از این جهت حائز اهمیت است که بر خلاف رویکرد توصیفی، فهرستی از فعالیت های فرهنگی را ارئه نمی نماید، بلکه امکان تغییر و اصلاح فعالیت های فرهنگی مذکور را فراهم می سازد. به علاوه، از آنجایی که اغلب توریسم ها را می توان به سبب تعامل با وجوهی از دیگر فرهنگ ها، توریسم فرهنگی تلقی نمود، توجه به انگیزه سفر، بسیار حائز اهمیت است. تنها با بازدید از یک موزه، گردشگر، توریست فرهنگی نخواهد بود، بلکه بایستی تمایل به شناخت فرهنگ دیگر، مورد توجه قرار گیرد. از این رو ارائه تعریف دقیقی از توریسم فرهنگی ضروری به نظر می رسد؛ علی رغم اینکه رویکرد توصیفی به لحاظ کمی بسیار کارآمد و مفید است، اما به سبب محدودیت های آن، رویکرد مفهومی، مناسب تر به نظر می رسد.
توریسم فرهنگی به بخشی از صنعت گردشگری اطلاق می گردد که تمام یا بخشی از انگیزه افراد در آن اکتشاف یا تجربه راه ها و سبک های گوناگون زندگی و عقاید دیگر افراد، درک سنت های اجتماعی، سنت های مذهبی و میراث ناآشنای فرهنگی است. از این رو توریسم فرهنگی واژه ای کلی و شامل «توریسم میراث فرهنگی»، «توریسم تاریخی»، «توریسم هنر» و «توریسم قوی» می باشد.
اگرچه توریسم فرهنگی، پدیده ای جدید نیست، اما تنها پس از پی بردن به مضرات توریسم انبوه در فرهنگ ها و جوامع توجه بسیاری را بر انگیخت. این نوع گردشگری، به عنوان بخشی از بازار توریسم جدید، مدعی ارتقای پایداری از طرق احترام گذاشتن به فرهنگ ها و جوامع میزبان می باشد.
۱ نظرات
ولی واقعا خیلی وقتا جاذبه یه جا میشه فرهنگش نه الزاما اثار تاریخیش