از دیرباز تاکنون، خرافات مشترکی در سراسر کشورهای اروپایی وجود دارد؛ راه رفتن زیر نردبان، دیدن گربه سیاه، شکستن آینه، باز کردن چتر در داخل خانه، همه این خرافات نشان دهنده بد شانسی بوده و در مقابل خرافاتی از قبیل دیدن شبدر چهار برگ و یا عدد ۷، نشانه خوش شانسی خواهند بود. ما جدا از این منابع مشترک، دستهای از خرافات در سطح ملی بوده و برای هر کشوری متفاوت است. در واقع این دسته خرافات که مختص به کشور خاصی میباشند، نتیجه رویدادها یا سنتهای فرهنگی کشورهاست. برخی از آنها واقعاً خندهدار هستند، حتی اگر درک اینکه مردم چگونه میتوانستند به این خرافات برسند دشوار باشد. در صربستان، اگر زبانتان را گاز بگیرید، این یعنی مادربزرگتان قصد دارد برایتان کیک بپزد و یا مثلاً در لیتوانی، پرندهای که به شما حمله میکند، برایتان شانس میآورد!
در حقیقت میتوان گفت، این خرافات، شاخصهایی هستند که تفاوت فرهنگی میان ملتها را به خوبی نمایان میکنند. بنابراین بهتر است، به جای مقابله با آنها، از شنیدنشان لذت ببریم. مجله گردشگری الی گشت، لیستی از معروفترین خرافات اروپایی ها فراهم نموده است که در ادامه به آن میپردازیم.
۲۰ مورد از خرافات اروپاییها
خرافه باور یا عملی است که افراد غیرمتخصص آن را غیرمنطقی یا فراطبیعی میدانند و به سرنوشت یا جادو، تأثیر فراطبیعی یا ترس از آنچه ناشناخته است، نسبت میدهند. این اصطلاح معمولاً در باورها و اعمال مربوط به بخت و اقبال به کار رفته و گاها برای مردم منشأ دینی دارد. کشورهای اروپایی نیز مانند سایر نقاط دنیا باورهایی دارند دارد که برخی از آنها واقعاً دور از ذهن و عجیب میباشند.
در سراسر اروپا کشورهای متعددی با فرهنگ، آداب و رسوم، زبان و تاریخ متفاوت وجود دارند که همه اینها در برخی از خرافات با یکدیگر اتفاقنظر داشته و برخی از آنها را مختص به خود میدانند. در ادامه به بررسی رایجترین خرافات اروپایی ها اشاره شده است:
۱. زدن به چوب
بدون شک، معروفترین و جهانیترین خرافه در سراسر دنیا، زدن به چوب است. ریشههای واقعی و حتی معنی این عبارت به اندازه فرهنگ کشورهایی که از آن استفاده میکنند متنوع است و برخی از آنها ریشه در باور هندواروپایی دارند؛ که ارواح خوب و بد در درختانی زندگی میکنند که میتوان با ضربه زدن به خانه آنها از آنها محافظت کرد یا آنها را از بین برد و برخی دیگر (به ویژه مسیحیان) این عمل را به قدرت جادویی کروسیفیکس چوبی مرتبط میدانند. به احتمال زیاد در میان نظریههای مختلف، مورخان این خرافات را به یک بازی کودکان انگلیسی قرن نوزدهم به نام “Tiggy Touchwood” نسبت دادهاند که در آن بازیکنان ادعا میکردند با لمس نزدیکترین تکه چوب از باختن، مصون میمانند.
مانند سایر خرافات اروپایی ها، تفاوتهای جزئی در این باورها میان کشورها وجود دارد؛ مثلاً ایتالیاییها فولاد یا نعل آهنی اسب را لمس میکنند، لهستانیها و روسها چوب بدون رنگ را لمس میکنند و ترکها دو بار میزنند.
۲. ریختن نمک روی شانه
شاید رایجترین خرافه بعدی، حداقل میان مسیحیان اروپایی در روم باستان، ریختن نمک روی شانه فرد باشد. این خرافات نیز مانند کوبیدن به چوب شامل ایده دفع شر است. این خرافه از آنجا نشات میگیرد که شیطان درست بالای سر شماست و ریختن نمک سبب کور شدن او میشود. از آنجا که در نسخههای دیگر خرافات، تصور میشد که اسکراچ پیر درست بالای شانه چپ شما قرار دارد و آماده وسوسه کردن شما است، نمک روی شانه سمت چپ ریخته میشود.
۳. راه رفتن زیر نردبان
خرافه عدم تمایل به قدم گذاشتن زیر نردبان نیز ریشه در نمادگرایی مسیحی دارد: “تثلیث مقدس” پدر، پسر و روح القدس منجر به ارتباط عدد سه با چیزی مقدس شد. این مثلث با سه ضلع خود مقدس شمرده میشود و از آنجایی که نردبان نیز یک مثلث را تشکیل میدهد، بنابراین طبیعی است که قدم گذاشتن زیر این نردبان به معنای از بین بردن حرمت تثلیث و در نتیجه مجازات خواهد بود. حتی شباهت نردبان به چوبه دار و خطر آشکار سقوط چیزی از آن نیز نتوانست این باور مسیحیان را از بین ببرد و آن را کمی منطقیتر جلوه دهد.
در گذشتهها، مصریان نیز فکر میکردند که ممکن است به طور تصادفی خدایی را ببینند که روی نردبان بالا یا پایین میرود و بنابراین از رد شدن از زیر نردبان اجتناب میکردند. باور آنها به قدری محکم بود، که باوجوداینکه این موضوع ساخت اهرام مصر را به شدت دشوار میکرد، باز هم به آن پایبند بودند.
۴. آینه شکسته
یکی از معروفترین خرافات اروپایی ها که توسط رومیان باستان مطرح شده بود، بد شانسی آوردن آینه شکسته است. این باور به احتمال زیاد ریشه در این حقیقت ساده دارد که بازتابهای ما در آینه شکسته غیر طبیعی و اغلب ناخوشایند هستند، بنابراین انسانها از مدتها پیش نظر بدی راجع به شکستن آینهها داشتهاند. برای مثال افسانه یونانی نارسیسوس را در نظر بگیرید، یا این ایده را در نظر بگیرید که یک شکاف در آینه به نحوی جذابیت آن را میشکند یا روح فرد را به دام میاندازد.
با این حال، این رومیان باستان بودند که این تصور را مطرح کردند که شکستن آینه هفت سال بد شانسی به همراه خواهد داشت، زیرا اعتقاد بر این بود که تنها سلامتی ضعیف باعث شکستن آینه میشود، و عدد هفت توسط رومیان به عنوان تعداد سالهای مورد نیاز برای تکمیل چرخه کامل بیماری و تجدید حیات دیده میشد.
۵. قدم گذاشتن روی ترک
یکی دیگر از خرافات اروپاییها که بیشتر در قبایل آفریقایی شنیده میشد، مربوط به ترک خوردن یا شکسته شدن چیزی است که با بدشانسی همراه است، خرافات “قدم گذاشتن روی ترک” به عنوان پیشگویی یا حتی ایجاد آسیب برای یکی از اعضای خانواده است. بهطوری که حاصل آن این جمله معروف است که میگوید: “روی یک شکاف قدم بردارید، پشت مادرتان را بشکنید” همانند آیینهها، شکافها نیز، در زمین، در پیاده رو، یا تقریباً در هر جایی، از دیرباز به عنوان دروازههایی به قلمروی فراطبیعی، هم برای پدیدههای خوب و هم برای اتفاقات بد، دیده شدهاند. قدم گذاشتن روی این شکافها ممکن است دعوت کردن یا آزاد کردن ارواح ناخوشایند به جهان برای انجام یک آسیب باشد.
۶. پنیهای خوش شانسی
این ایده که پیدا کردن یک سکه شانس خوبی به همراه خواهد داشت نیز از باورهای عامیانه اروپاییان به ویژه انگلیسیها و رومیان باستان، سرچشمه میگیرد؛ بر اساس این ایده که فلز، که توسط بسیاری از فرهنگهای باستانی بسیار ارزشمند تلقی میشود، توسط خدایان برای محافظت از کسانی که مورد علاقه آنها هستند فرستاده شده است. پنیها از فلز ساخته شدهاند، پس بنا بر این خرافه معروف اروپایی، اگر آن را پیدا کنید، شانس خوبی منتظر شما خواهد بود. اما مراقب باشید: بعضیها میگویند شانس میتواند برعکس عمل کند، و اگر یک سکه پنی پیدا کردید، باید آن را برگردانید و برای نفر بعدی بگذارید، وگرنه واقعاً شانس بدی خواهید داشت.
۷. نعل اسب خوش شانسی
شیء دیگری که معمولاً تصور میشود خوش شانسی را با خود به همراه دارد، نعل اسب است. ریشههای اولیه کارکرد نعل اسب به عنوان یک طلسم خوش شانسی با الهام گرفتن از الهه ماه دایانا نهفته است. با این حال، مشهورترین داستان که ثابت کرد نعل اسب خوش شانسی میآورد، داستان Saint Dunstan بوده، که ظاهراً پیش از رسیدن به سن بلوغ به عنوان آهنگر کار میکرده است. داستان از این قرار است که یک روز شیطان به مغازه دونستان میرود و برای اسبش کفش نو میخواهد. دونستان که شیطان را میشناخت، به جای نعل کردن اسب، میخها را بر پای شیطان کوبید و آن را از بین برد.
همانند سکهها که میگویند فلز هم ارزشمند و هم جادویی است، آهن نیز نزد اروپاییان جایگاه خاصی دارد و به عنوان چیزی که قادر به دفع ارواح شیطانی است، تصور میشود. همچنین لازم به ذکر است، به گفته رومیان که عدد هفت خوش شانسی میآورد، نعل اسبها نیز اغلب هفت سوراخ داشتهاند.
۸. جمعه سیزدهم
همانند عدد ۷ برای رومیها، این اهمیت جادویی به عدد ۱۳ نیز اضافه شده است، اما این بار به جای خوش شانسی، بدشانسی است. در مقابل عدد ۱۲ که نشانه خوش شانسی در فرهنگ مسیحیان (از قبیل ۱۲ روز کریسمس، ۱۲ ماه سال و ۱۲ علامت زودیاک) بوده است.
مانند دیگر خرافات اروپایی ها پیرامون شام آخر، به باور مسیحیان، سیزدهمین نفر این مهمانی که منجر به مصلوب شدن مسیح شد سبب شد تا این عدد نماد بدشانسی نامیده شود. علاوه بر این، روز جمعه سیزدهم اکتبر ۱۳۰۷، فیلیپ چهارم، پادشاه فرانسه، صدها تن از شوالیهها را دستگیر و به قتل رساند.
۹. گربه سیاه
اگرچه گربهها اغلب با خوش شانسی همراه بودهاند تا برعکس آن و حتی زمانی در مصر باستان به عنوان خدایان پرستش میشدند، اما اوضاع برای گربههای تیره رنگ در حوالی قرون وسطی، زمانی که یکی از پاپهای معروف آن دوره گربههای سیاه را تجسم شیطان خواند، بد شد. مردم قرون وسطی آنها را در روزهای مقدس مانند عید پاک در آتش میسوزاندند. همچنین، رنگ سیاه از دیرباز با شر و مرگ در ارتباط بوده است که سبب شده برخی همچنان بر این خرافه معتقد باشند.
۱۰. فینگرز کراس
خرافه عبور از دو انگشت از رویهم، که همچنان از رایجترین خرافات اروپایی ها محسوب میشود، نشان میدهد که این کار سبب خوش شانسی میشود و از دوران پیش از مسیحیت در اروپای غربی سرچشمه میگیرد. در آن زمان تصور میشد عمل ساختن صلیب با انگشت میانی و انگشت اشاره خود، نیروهای خوب را متمرکز میکند و پیمان یا آرزویی را میبندد. با گذشت زمان، مردم به این باور رسیدند که، میتوانند به سادگی خواستههای خود را با عبور دو انگشت اشاره و میانی خود از روی یکدیگر، برآورده کنند؛ کاری که امروزه نیز، میان نسل جوان رواج دارد.
۱۱. جویدن آدامس در شب
یکی از ترسناکترین خرافات اروپایی ها، میان مردم ترکیه است که، تصور میشود بعد از تاریکی، جویدن آدامس به طور عجیبی به خوردن گوشت مردگان تغییر شکل میدهد؛ درست مانند مانند موگوای در فیلم گرلز جنریشن که اگر بعد از نیمه شب غذا بخورند، به هیولاهای غول پیکر تبدیل میشوند.
۱۲. عدد چهار
اعداد نقش پررنگی میان خرافات اروپایی ها دارند. همان طور که در اعدادی مانند سیزده و هفت دیدهایم، اعداد بسته به فرهنگ کشورها، اهمیت یا وضعیت جادویی متفاوتی دارند. برای چینیها، عدد “چهار” به دلیل شباهت به کلمه “مرگ” در تلفظ آن، یک عدد منفی است.
۱۳. نوشتن نامههای عاشقانه به ژولیت کاپولت
در نمایشنامه “رومئو و ژولیت” شکسپیر، رومئو، به طور مکرر به پای بالکن ژولیت میرفت تا درخواستهای شبانه و نامههای عاشقانه خود را برای او بفرستد. در “کازا دی جولتا” در ورونا ایتالیا، جایی که خانواده “کاپولتی” ظاهرا در “ویا کاپلو ۲۳” زندگی میکردند، بازدیدکنندگان میتوانند نامههای عاشقانه خود را بنویسند و حتی سمت راست سینه مجسمه ژولیت را لمس کنند. همه این کارها به این امید انجام میشود که افراد مانند رومئو در گذشتههای دور مورد توجه معشوق خود قرار بگیرند، باوجوداینکه خود رومئو در این زمینه خوش شانس نبوده. این، از دراماتیکترین خرافات اروپایی ها محسوب میشود.
۱۴. نفرین چشم شیطان
این باور رایجی است که در سراسر مدیترانه، خاورمیانه و جنوب آسیا وجود دارد و هزاران سال است، گفته میشود که تلاش برای رسیدن به موفقیت بیش از حد، برانگیختن خشم یا برانگیختن حسادت خدایان را به همراه دارد که در این صورت عکس تلاشهای فرد را نتیجه داده و او را پایین میکشد. در پاسخ به ترس از این نفرین، مردم در سراسر مدیترانه باستان شروع به ساختن ملحفهها و مهرههایی با تصویری از “چشم شیطانی” کردند و به آنها nazars گفته میشود که به دفع آن سرنوشت وحشتناک و ناخواسته کمک میکند.
۱۵. گرفتن انگشت شست داخل قبرستان
مانند ترس از کلمه “چهار” در چین که در تلفظ آن به کلمه چینی “مرگ” اشاره میشود، ژاپنیها نیز به طور مشابه زمانی که در گورستانی به سر قبر بستگان مرده میروند، انگشت شست خود را میگیرند. این از ارتباط بین کلمه ژاپنی
“شست” و معنای آن به عنوان “انگشت والدین” ناشی میشود. پس گرفتن انگشت شست در داخل یک قبرستان، در فرهنگ ژاپنی، به مفهوم محافظت از پدر و مادر در برابر مرگ است.
۱۶. گلهای زرد
مانند اعداد، رنگها نیز اغلب اهمیت نمادین دارند، مانند سیاه به عنوان رنگ بدشانسی و قرمز به عنوان رنگ اشتیاق؛ در روسیه، گلهای زرد به طور خاص مشکل ساز دیده میشوند، چرا که تصور میشود نشان دهنده خیانت، جدایی یا حتی مرگ باشند.
۱۷. خارش کف دست
بر اساس عقیده ساکنان کارائیب، بسته به اینکه کدام کف دست شما شروع به خارش میکند، ممکن است با کمی پول اضافی یا بدهی مواجه شوید. این یک باور رایج از مجموعه خرافات اروپایی ها به حساب میآید که وقتی کف دست چپ بخارد، به این معنی است که شما به زودی بدهکار خواهید شد، در حالی که خارش کف دست راست به این معنی است که پول سر راه شما قرار میگیرد. توضیحی وجود دارد که میتواند به ما بگوید چرا چنین تمایزی وجود دارد؛ به نظر میرسد که دست چپ انرژی منفعل و دست راست انرژی فعال را در خود نگه میدارد که به طور نمادین میتواند ورود و خروج پول را توضیح دهد.
۱۸. ریختن قهوه
این موضوع ممکن است برای کسانی که تازه پیراهن سفید خود را در راه رفتن به محل کار کثیف کردهاند، خوب نباشد، اما ظاهراً ریختن قهوه نشانه این است که پول به سمت شما میآید. قبل از اینکه همه شما لیوان خود را روی میز بکوبید، باید گفت که تحقیقات نشان داده است، ریختن قهوه به صورت عمدی تأثیری در جذب پول ندارد.
۱۹. پوشیدن برعکس لباسها
یکی از عجیبترین خرافات اروپایی ها در کشور مجارستان، این است که اگر لباسهای خود را از صبح تا زمانی که هنگام شب به تخت خواب میروید، برعکس بپوشید، برایتان خوش شانسی میآورد. پس میتوانید آن را امتحان کنید.
۲۰. کوتاه کردن ناخنها
در کرواسی، برخی فکر میکنند که کوتاه کردن ناخنها و در واع استفاده از هرگونه قیچی و ابزار برندهای، در روز یکشنبه آخر هفته بد است؛ بنابراین این موضوع را به خاطر بسپارید و دیگر در آخر هفته، به فکر کوتاه کردن ناخن و یا چمنهای حیاط خود نباشید.
سوالات متداول
۱.معروف ترین خرافه اروپایی ها چیست؟
بدون شک، معروفترین و جهانیترین خرافه در سراسر دنیا و اروپا، زدن به چوب است. ریشههای واقعی و حتی معانی این عبارت به اندازه فرهنگ کشورهایی که از آن استفاده میکنند متنوع میباشد.
۲.یکی از رایجترین خرافات اروپایی ها در چین چیست؟
برای چینیها، عدد “چهار” به دلیل شباهت به کلمه “مرگ” در تلفظ آن، یک عدد منفی است.
۳.بدترین خرافه در میان کشورهای اروپایی چیست؟
این سؤال از نظر افراد، پاسخهای متفاوتی دارد، اما یکی از ترسناکترین خرافات اروپاییها، میان مردم ترکیه است که تصور میشود بعد از تاریکی، جویدن آدامس به طور عجیبی به خوردن گوشت مردگان تغییر شکل میدهد.
۴.کدام یک از خرافات اروپایی ها نماد خوش شانسی است؟
پنیهای خوششانسی، نعل اسب خوششانسی و پوشیدن برعکس لباسها، از جمله خرافات اروپایی ها بوده که مفهوم خوششانسی دارند.
سخن پایانی
خرافات و باورهای سنتی و مذهبی، در تمام نقاط دنیا رایج بوده و برخی از آنها منشأ یکسانی دارند. اروپا نیز از قاعده مستثنی نبوده و کشورهای این منطقه، در بعضی خرافات با یکدیگر اشتراک داشته و بعضی از آنها را مختص به خودشان میدانند. گردشگران و افرادی که علاقهمند به سفر به کشورهای مختلف اروپایی هستند، میبایست با مفاهیم این خرافات که بازتابی از فرهنگ کشورهاست، آشنا باشند تا علاوه بر کسب اطلاعات عمومی بیشتر، تعارضی میان آنها با مردمان فرهنگهای مختلف ایجاد نشود. شما میتوانید با مطالعه مطلب فوق که توسط مجله گردشگری الی گشت برای آشنایی گردشگران عزیز با معروفترین خرافات اروپایی ها تهیه شده است، به دانش بیشتری در این زمینه دست یابید.
مقالات مرتبط