پاپانوئل، بابانوئل یا سَنتا کلاوس، شخصیتی خیالی است که او را با صورت پیرمردی چاق، قرمزپوش می شناسیم که سوار بر سورتمه ای است که چند گوزن آن را می کشند. کیسه ای بزرگ با خود حمل می کند که در آن خوراکی و هدایایی برای بچه ها دارد. در شب کریسمس یکی یکی به خانه ها سر می زند و برای بچه ها داخل کیسه یا جوراب هایی که به این منظور آویزان شده، خوراکی ها را می گذارد.
بابانوئل از کجا شکل گرفت؟
ریشه ی بابانوئل یا سَنتا بر می گردد به قرن سوم میلادی، در زمان امپراطوری روم باستان، زمانی که راهبی به نام سنت نیکولاس زندگی می کرد. سنت نیکولاس احتمالاً در حدود ۲۸۰ میلادی نزدیک میرا، جایی در بیزانس آن زمان و فلات آناتولی یا همان ترکیه امروزی به دنیا آمده است و بعداً هم اسقف همان شهر میرا شد. سنت نیکولاس در دورانی زندگی می کرد که هنوز مسیحیت از سوی حکومت پذیرفته نشده بود. انجیل ها را می سوزاندند و کشیش ها را اعدام می کردند. سنت نیکولاس در این دوران برای برپا ماندن کلیسای مسیحیت نیز زحمت بسیاری کشید. او چند سال را در زندان سپری کرد تا اینکه نهایت کنستانتین در سال ۳۱۳ اعدام مسیحیان را متوقف کرد. سنت نیکولاس فردی مهربان، خَیر و بخشنده بوده که تمام دارایی خود را به دیگران می بخشد و پس از آن مشغول به سفر شده، همه جا می رود و به نیازمندان و به خصوص بچه ها کمک می کند. برای همین شهرت او پس از مرگش نیز ادامه پیدا کرد و ۶ دسامبر که در واقع روز مرگ سنت نیکولاس بود، به عنوان جشن مذهبی در نظر گرفته شد.
بقایای جنازه ای که ادعا میشه به سنت نیکولاس تعلق داره به خاطر اینکه توی منطقه سردسیر بوده تا حدودی باقی مونده. این بقایا را ملوانان ایتالیایی در قرن یازدهم می دزدند و به باسیلیکای سنت نیکولا در سواحل جنوبی ایتالیا می آورند. این بقایا در دهه ۱۹۵۰ بازسازی می شود، جمجمه با اشعه ایکس بررسی می شود و با توجه به ویژگی های جمجمه، چهره ی حدودی او را کشیده اند و نکته ی جالب اینکه حتی ادعا می شود سنت نیکولاس سیاه پوست بوده.
شهرت سنت نیکولاس با گذشت زمان بیشتر می شود و کم کم به جای واقعیت شکل افسانه به خود می گیرد. مثلاً گفته می شود که سنت نیکولاس جلوی پدری را می گیرد که به خاطر فقر می خواسته دخترانش را بفروشد. و در عوض به دختران جهیزیه می دهد تا بتوانند ازدواج کنند. این قصه چندان عجیب به نظر نمی رسد و احتمال دارد واقعی باشد؛ اما روایتی دیگر از سنت نیکولاس که به خصوص در دوران قرون وسطی بسیار پرطرفدار بوده موجود است، به این صورت که سنت نیکولاس وارد مسافرخانه ای می شود که در آن پیشتر، صاحب مسافرخانه سه پسر را به قتل رسانده و تکه های بدنشان را داخل بشکه هایی در زیرزمین نگه داری می کرده. سنت نیکولاس متوجه این جنایت می شود و به شکل معجزه آسایی پسران را دوباره زنده می کند.
بابانوئل در کشورهای مختلف چگونه است؟
پس از رنسانس، خیلی از مراسم مربوط به قدیسان برچیده شد. از جمله رسم جشن مذهبی ششم دسامبر و هدیه آوردن بابانوئل نیز در خیلی از کشورها از رونق افتاد و در خیلی از کشورها هدیه دادن به تاریخ کریسمس موکول شد که تا امروز نیز باقی مانده است. در برخی از کشورها وظیفه ی هدیه دادن را مسیح کودک به عهده گرفت که البته معمولاً موجود خیالی دیگری او را همراهی می کرد تا هم هدایا را حمل کند و هم کمی کودکان را بترساند تا بچه های مودبتری باشند و اگر بچه ها از خوب بودن طفره می رفتند ممکن بود این همراه خیالی، بچه ها را بدزدد. البته در برخی کشورها هم مانند هلند هرگز سنت نیکولاس به عنوان کسی که برای کودکان هدیه می آورد فراموش نشد و به عنوان یک سنت باقی ماند.
بابانوئل در سوییس و آلمان
در سوییس و آلمان باور بر این بوده که شخصیتی خیالی با نام کریس کرینگل یا کریست کیند که در زبان آلمانی به معنای مسیح بچه هاست، برای کودکان هدیه می برد. کریست کیند فرشته ای است که سنت نیکولاس را در ماموریتش برای سر زدن به بچه ها همراهی می کند.
بابانوئل در کشورهای اسکاندیناوی
در کشورهای اسکاندیناوی باور بر این بوده که یک آدم کوتوله به نام جُلتُمتِن با سورتمه ای که بزها آن را می کشند برای بچه ها هدیه می آورد.
بابانوئل در انگلیس
در انگلیس معتقد بودند که پدر کریسمسی در شب کریسمس به همه ی خانه ها سر می زند و جوراب بچه ها را پر از خوراکی می کند.
بابانوئل در روسیه
در روسیه اعتقاد بر این است که زنی میانسال به اسم بابوسکا، عمداً آدرس بیت اللحم را به مردان خردمند اشتباه می داده تا آنها نتوانند مسیح کودک را پیدا و او را ستایش کنند. اما بعداً بابوسکا از کار خودش پشیمان می شود و برای همین تا به امروز در ۵ ژانویه به خانه کودکان روسی سر می زند و برایشان هدایایی کنار تختشان می گذارد تا بلکه یکی از کودکان، مسیح باشد و او با این کار بخشیده شود.
بابانوئل در ایتالیا
ایتالیایی ها هم باوری شبیه به روس ها دارند. در باور ایتالیایی ها جادوگری مهربان به نام لا بِفانا سوار بر جارو، از دودکش خانه ها پایین می آید و برای بچه ها داخل جوراب هایشان اسباب بازی می گذارد.
بابانوئل در آمریکا
اما روایتی که احتمالاً از همه بیشتر به چشم ما آشناست، روایت آمریکایی بابا نوئل یا به قول خودشان سَنتا است. در باور آمریکایی ها بابانوئل سوار بر سورتمه است. این سورتمه را تعدادی گوزن می کشند که معروفترین این گوزن ها رودولف نام دارد. بابانوئل از طریق دودکش وارد هر خانه ای می شود. برای همین است که جوراب های مخصوص کادوی کریسمس را کنار شومینه آویزان می کنند. بابانوئل آبنبات، خوراکی یا اسباب بازی های کوچک را داخل این جوراب ها می گذارد.
رودولف معروفترین گوزن بابانوئل هم اولین بار در اوایل قرن بیستم از یک قصه سر در آورد. رودولف نهمین و جوانترین گوزن است که دماغ قرمز دارد. اوایل رودولف به خاطر دماغ قرمزش در بین دیگر گوزن ها مسخره می شد اما بعداً به خاطر درخشندگی بالای دماغش، تبدیل به مشخص کننده مسیر در دل زمستان های طوفانی شد.
بعد از اینکه این تصویر از سَنتا در آمریکا تثبیت شد، از آنجا به اروپا رفت و جایگزین کاراکترهای ترسناک بابا نوئل فرانسوی یا پدر کریسمس انگلیسی شد. امروزه در شماری از کشورهای اروپایی جنبش های ضد سَنتا وجود دارد که با سنتای آمریکایی مقابله می کنند و سعی در حفظ سنت های قدیمی کریسمس کشور خود دارد.
آیا بابانول ازدواج کرده است؟
جالب است بدانید در باور آمریکایی ها بابانوئل یا سنتا کلاوس تنها نیست، بلکه خانم کلاوس همسر اوست که با هم در قطب شمال زندگی می کنند. خانم کلاوس به همراه اِلف ها یا کوتوله ها شیرینی می پزد، از گوزن ها مراقبت می کند و همراه همسرش اسباب بازی ها را آماده می کند. همسر سنتا قدمت چندانی ندارد و اولین بار در اواسط قرن نوزدهم در قصه ای حاضر شده است.
آیا مردم هم به بابانوئل هدیه می دهند؟
همیشه این طور نبوده که بابانوئل هدیه بدهد، گاهی هم او هدیه می گیرد. مثلاً در قرن نوزدهم در آمریکا ارتش رستگاری که در واقع یک سازمان خیریه مذهبی بود، افرادی را با لباس بابانوئل به در خانه ها می فرستاد تا کمک های مالی جمع کنند.
همچنین امروزه هم برخی کودکان برای بابانوئل شیر و شیرینی و همینطور برای گوزن هایش هویج می گذارند تا بابانوئل در حین ماموریت سر زدن به خانه ها گرسنه نماند.