آموزش ابزاری کلیدی برای دستیابی به پایداری است. تفاوت مهم انواع جدید گردشگری (با اهداف پایداری) با گردشگری رایج و متداول، وارد کردن عنصر آموزش به فعالیت است. این بدین معنا نیست که برای پایدار بودن، لازم است مراتب بالای دانشگاهی کسب شود، بلکه کافیست یکی از اهداف فعالیت، این باشد که فرد درک بهتری از نحوه کار محیط طبیعی و انسانی پیدا کند، حتی اگر این هدف ذکر نشود. ساده ترین بروشور حاوی اطلاعات برای گردشگران میتواند شاهدی از درونداد آموزشی و تمایلی واقعی برای هدف قراردادن پایداری باشد.
گردشگری پایدار این امکان را ایجاد میکند که افراد یک محیط حفاظتشده را دیده و با آن ارتباط برقرار کنند، بدون آنکه منابع را از بین برده یا متضرر کنند. عموماً اکوتوریسم را به عنوان شکل ایدهآل بهبود حفاظت از محیط می دانند. در تعریف اکوتوریسم که سازمان اکوتوریسم ملی استرالیا ارائه داده است، تاکید بر جایگاه مهم آموزش و تفسیر دیده میشود. استقبال زیاد مردم از اکوتوریسم، زمینه را برای فعالیتهای آموزشی در مورد محیط ایجاد میکند.
آموزش درباره / برای توسعه پایدار
تفاوت مهمی میان آموزش درباره توسعه پایدار و آموزش برای توسعه پایدار وجود دارد. مورد اول درسی آگاهی دهنده یا بحثی تئوریک است؛ اما مورد دوم استفاده از آموزش به عنوان ابزاری برای دستیابی به توسعه پایدار است. در این دوران بحرانی، نیاز به چیزی فراتر از بحث تئوریک داریم. هر آموزشی هدفی دارد، وگرنه جامعه روی آن سرمایهگذاری نمیکند. آموزش برای توسعه پایدار سعی دارد تا دنیا را برای نسل حاضر و آینده، بیشتر قابل زیستن کند. لازمه این کار، بالابردن دانش و مهارت مردم برای آموزش مادامالعمر است، تا بتوانند راهحلهای جدیدی برای مسائل زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی خود بیابند.
بر خلاف عموم حرکتهای آموزشی، آموزش برای توسعه پایدار (ESD)، ابتدا توسط افراد خارج از جامعه آموزش مطرح شد. در واقع، یکی از عوامل اصلی، مجامع سیاسی و اقتصادی بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان توسعه و همکاری اقتصادی و سازمان ایالات آمریکا بودند. زمانی که مفهوم توسعه پایدار مورد بحث قرار گرفت و تنظیم شد، مسلم شد که آموزش، کلید پایداری است. هنوز در برخی کشورها، ESD توسط افراد خارج از جامعه شکل میگیرد. در این موارد، مفهوم و مفاد ESD توسط وزارتخانههایی مثل محیطزیست یا سلامت تعیین شده و به دانش جویان ارائه میشود.
برنامههای آموزشی، گردشگران را تشویق میکند تا نتایج و اثرات زیست محیطی و اجتماعی فعالیتهایشان را در نظر گرفته و تعدیلی خود راهبر و اخلاقی در رفتارهای شخصی خود بهکارگیرند. آموزشی که برای تشویق گردشگران به اتخاذ رویههای کم اثر طراحی شده، پاسخ مدیریتی مناسبتر، راحتتر، و غیرمستقیمتری برای کاهش اثرات یا بهبود تجربه گردشگر است.
آموزش گردشگران، بهشدت مورد علاقه بازدیدکنندگان مناطق حفاظت شده است؛ که علت آن، سطح بالای تحصیلات و ارزش زیادی است که برای مناطق حفاظت شده قائلند. برنامههای آموزشی میتوانند با ایجاد تحسین بیشتر نسبت به منطقه شامل رفتار، تجربه و ارزشهای مناسب، تجربه فرد را بهبود بخشند.
یکی از برنامههای آموزشی، ارائه تفسیر مبتنی برسایت است که بر رفتار گردشگران اثر میگذارد. تفسیر، فعالیتی آموزشی است با هدف روشنکردن معانی و روابط، از طریق استفاده از اشیا اصیل و تجربیات دست اول و رسانههای گویا بهجای ارائه خشک و خالی اطلاعات واقعی. از دهه ۱۹۸۰، تفسیر، روش مدیریتی رایج در حرفه مدیریت پارک بودهاست. تفسیر یک موقعیت برنده- برنده برای مدیریت و گردشگران ایجاد میکند، چون علاوه بر حفظ محیط، لذت گردشگر را نیز افزایش میدهد.
درنهایت برنامههای آموزشی اثربخش میتوانند:
۱. اثرات منفی فردی و جمعی بر منابع و تجربیات را کاهشدهند.
۲. به حفظ منابع و شرایط اجتماعی در حد قابل قبولی کمککنند.
۳. نیاز به مدیریت سایت و فعالیتهای قانونگذاری مانند محدودکردن استفاده از مناطق حساس به لحاظ زیست محیطی، را کاهشدهند.
۴. بخشی اساسی از برنامههای پایداری گردشگری را تامینکنند.
آموزش غیررسمی
افراد در آموزشهای غیررسمی زمان کمی را صرف میکنند؛ اما تحقیقات نشان میدهد که چنین تجربهای اثر مهمی در طرز تلقی و رفتارها دارد. در آموزش
غیر رسمی، ذهن هیچگونه مقاومتی نسبت به یادگیری ندارد؛ لذا جذب بیشتری انجام میشود. زمینههای آموزشی غیررسمی که موجب توسعه رفتارها و طرز تلقیهای پایدار میشود؛ عبارتند از:
• رویارویی با طبیعت: مثلاً در باغ وحش یا آکواریوم، دانش، درک و آگاهی افراد نسبت به مسائل پایداری بیشتر شده، افراد رفتارها و طرز تلقیهای خود را مورد بازبینی قرار میدهند. حتی مطالعات نشان میدهد که بعد از مواجهه با طبیعت، خود افراد از طرفداران محیطزیست شدهاند.
• گردشهای علمی مدارس: با بردن بچهها به پارکهای ملی و سایر مناطق طبیعی، بچهها آنچه تئوریک یاد گرفتهاند را در مثالهای روزمره بهکار میگیرند و از نظر ذهنی با مسائل زیست محیطی درگیر میشوند.
• نمایشگاهها و مراکز علمی افراد را وا میدارند تا نه تنها مصنوعات باستانی، بلکه پدیدههای علمی و مسائل رایج اجتماعی را مورد توجه قراردهند. مثلاً در موزه پاورهاوس سیدنی، نمایشگاهی برپا شده که با اشیا، کارهای هنری، فیلم و وسائل تعاملی، ارزشها و طرز تلقیهای درحال تغییر جامعه نسبت به محیط را نشان دهند. مثلاً یک برنامه تعاملی روی یک صفحه تاچ اسکرین بزرگ اجرا میشود که با پاسخ به سوالات، نشان میدهد رد پای اکولوژیکی فرد چقدر است!
• گردشگری پایدار: افراد میتوانند یک محیط حفاظتشده را دیده و با آن ارتباط برقرار کنند، بدون آنکه منابع را از بین برده یا متضرر کنند.