با وجود آنکه هنوز مطالعات زیادی در مورد جزییات آموزش برای توسعه پایدار صورت نگرفتهاست؛ تاثیرگذاری آموزش در حرکت به سوی توسعه پایدار غیرقابل انکار است. بررسی مطالعات مختلف در مورد اثربخشی برنامههای آموزشی، نشان میدهد که عموم این برنامهها در بالارفتن سطح دانش مردم در مورد محیطزیست طبیعی و اجتماعی آنها و همچنین در انتخاب رفتارهای کماثر، تاثیرگذار بودهاست.
از مواردی که به تاثیرگذاری آموزش برای توسعه پایدار کمک میکند؛ غیررسمی بودن آن است. آموزشهای غیررسمی در تغییر رفتار و نگرش، موفقتر از آموزش کلاسیک هستند. دانشمندان برای افزایش اثربخشی آموزش، به دنبال درک مکانیسمی هستند که از طریق آن، آموزش بر رفتار فرد تاثیر میگذارد. آنان با استفاده از نظریههای یادگیری توانستهاند اجزا برنامههای آموزشی موفق را شناسایی کرده و بر اساس آنها مدلهایی را طراحی کنند. امید است که با تکمیل مطالعات و تحقیقات در این زمینه، آموزش برای توسعه پایدار به حداکثر اثربخشی خود نزدیک شود.
مخاطبان آموزش
عموم دانشمندان موافقند که آموزش و پرورش در دستیابی به گردشگری پایدار موثر است. اما توافق بر سر اینکه چهکسی؟ چهچیزی؟ از چهکسی؟ و چگونه؟ بیاموزد؛ کم است. شاید علت این مساله، ارتباط زیاد گردشگری با سایر بخشهای اقتصادی و اجتماعی باشد.
۴ گروه مخاطب اصلی تفسیر محیطی در کشورهای درحالتوسعه عبارتاند از:
۱. افراد محلی در سطح حداقل معیشت
۲. شهروندان طبقه میانی یا بالاتر
۳. شهروندان ذینفوذ
۴. گردشگران خارجی
گاف و اسکات در ۱۹۹۹، گروههای هدف دیگر در آموزش گردشگری پایدار را معرفی کردهاند:
. کارمندان و مدیران صنایع مهمانپذیری، سفر و ساختوساز
. مسئولین دولتی در کشورهای مقصد
. گردشگران بالقوه در مبدا
. بچههای مدرسهای که ممکن است بعداً در جایگاههای ذکرشده قرار بگیرند.
منظور از آموزش عمدتاً دو چیز بودهاست:
۱. روشنگری گردشگران جدید در مورد فرهنگ و نرمهای جامعه میزبان- آموزش فقط برای خودش.
۲. آموزش میزبانان، تا بهتر بتوانند خواستههای طبقه میانی بازدیدکننده را برآورده کنند.
هرکدام این گروهها، نیازهای آموزشی و توقعات خاصی دارند که باید طبق آن برنامهریزی شود.
اثربخشی در آموزش میزبانان
سوالی که مطرح میشود این است که آموزش جامعه میزبان از چه طریقی باشد تا آنان را به مشارکت تشویق کند؟ بعضی از شیوههای پیشنهادی، مانند استفاده از اینترنت، تلویزیون و حتی روزنامه، برای شهروندان مناسب و عملی نیستند. تحقیقات نشان میدهد که دورههای فنی کوتاهمدت، اثر کمی دارند؛ اما دورههای طولانیتر که همراه با تعلیم در محل کار هستند، موثرترند. یادگیری از طریق مشاهده کار سایر مکانها و پروژهها نیز موفق است.
اثربخشی در آموزش گردشگران
اولین عامل تعیینکننده در اثربخشی آموزش گردشگران، ماهیت فعالیت آنان است. فعالیتهای نامطلوب گردشگران را میتوان اینگونه طبقهبندی کرد:
• فعالیتهای بیتوجه: رفتارهای مزاحم یا بدون فکر مانند کندن گلهای وحشی یا آشغالریختن که بدون در نظر گرفتن اثر این کار بر منابع یا سایر افراد، انجام میشود.
• فعالیتهای بیمهارت: رفتارهای نامناسبی که وقتی رخ میدهند که گردشگران میدانند چه باید بکنند، اما مهارت لازم را ندارند. مانند ایجاد آتش با کمترین اثر.
• فعالیتهای بیاطلاع: ناشی از نداشتن اطلاعات کافی برای انتخاب رفتار مناسب. مثلاً کسانی که حیوانات وحشی را غذا میدهند، نمیدانند این کار خلاف قانون است.
• فعالیتهای اجتنابناپذیر: رفتارهایی که تا حد زیادی به دانش و تجربه گردشگر بستگی ندارند؛ مانند کوبیدهشدن گیاهان و متراکمشدن خاک در مسیر مشخصشده برای پیادهروی.
• فعالیتهای غیرقانونی: قانونشکنیهای عمدی مانند دزدی آثار باستانی.
آموزش گردشگران میتواند بر فعالیتهای بیمهارت و بیاطلاع بسیار موثر و بر فعالیتهای بیتوجه تاحدی تاثیرگذار باشد. مدیران میتوانند این فعالیتهای نامطلوب را با توصیف ماهیت و اهمیت اثرات منتج از آن مورد هدف قراردهند و گردشگران را به یادگیری و انجام رفتارهایی که اثرات را کمینه میکنند، تشویق کنند. مورد هدف قرار دادن اثرات اجتناب ناپذیر، احتمال اثربخشی کمتری دارند؛ هرچند برخی آموزشها باعث میشوند که رفتارها کمترین تنزل درجه را ایجاد کنند؛ یا فعالیتها به زمان و مکانهایی منتقل شوند که کمتر آسیب بزنند. فعالیتهای قانونگذاری، بیشتر برای جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی استفاده میشوند.
عوامل موثر در میزان اثربخشی برنامه آموزشی
بسیاری از نویسندگان محتوا و نحوه ارایه پیام، ویژگیهای مخاطبین و پیام با زمینه تئوریک را موثر در میزان اثربخشی آموزش میدانند:
۱. محتوای پیام
• اطلاعات ساده، جالب و مفید، موثرتر از سایر اطلاعات هستند.
• پیام باید واضح و خلاصه باشد.
• پیامهای تابلو اعلانات ابتدای مسیر باید محدود به چند عنوان شوند تا از زیاد شدن اطلاعات جلوگیری شود و توجه را بیشتر جلب کند.
• باید در پیام مورد نظر، رفتارهای مطلوب و نامطلوب، واضح بیان شوند.
• افراد ترجیح میدهند تا به علل اکولوژیکی رفتار خود را تغییر دهند؛ نه به علل اجتماعی.
۲. نحوه ارایه پیام
• پیام باید در زمان و مکان مناسب ارایه شود. مثلاً در مورد محل کمپزدن، در ابتدای ورود باید اطلاعرسانی انجام شود. یا درست در زمان وقوع رفتار پراثر مانند زمان غذا دادن به حیوانات.
• تئوریهای ارتباط معتقدند که پتانسیل تاثیرگذاری روابط چهره به چهره، به خاطر پیامهای غیرکلامی و صداهای آوایی بیشتر است.
• به ترتیب ارتباط شخصی، برنامههای سمعی بصری، بروشورها و علامتها موثرند و استفاده از چند وسیله، بهتر از تکیه بر یک وسیله خاص است.
• تکرار پیامهای آموزشی نیز به اثربخشی آن کمک میکند.
۳. ویژگیهای مخاطبین
• آگاهی از دانش مخاطبین، به انتخاب بهترین محتوا و مناسب ترین روش کمک میکند.
• افرادی که تجربه بیشتری داشتند، احتمالاً کمتر تحتتاثیر اطلاعات جدید قرار می گرفتند.
• پیامهایی که برای افراد باتجربه آماده میشوند؛ باید دلایل قویتر داشته و سعی کنند به طور منطقی تصورات غلط رایج را اصلاح کنند.
• طراحی پیام آموزشی باید بهگونهای باشد که به اعتقادات و نگرش افراد احترام بگذارد.
• درک گروههای هدف و شناسایی اعتقاداتی که باعث انجام یک رفتار میشود، ما را در انتخاب موضوع تفسیر یاری میدهد.