چطور هوشمندانه کار خود را پیش ببریم!
سختتر کارکردن لزوما نشان دهنده هوشمندانهتر کار کردن نیست. دادن استراحت به خود و اختصاص زمانی معین برای «کار نکردن» امکان دارد، بهترین راه برای بالارفتن سلامت ذهن و قوت بخشیدن به تخیل و ابتکار باشد. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: محیط کاری شادی برای خود بسازید! کارآفرینان چقدر باید صبر و حوصله به خرج دهند؟
واقعا کار نکردن به تنهایی غیرقابل قبول است. ما آن را با بیمسوولیتی و تلف کردن وقت زندگی خود در ارتباط میدانیم. بیشتر ما اگر کاری برای انجام دادن نداشته باشیم احساس گناه به سراغمان می آید. از طرف دیگر اگر سر خود را شلوغ کنیم، دچار سرگیجه و اختلال در کارهایمان میشویم. اگر مدتی از وقتمان را به فکر کردن بدون مزاحمت و آزادانه اختصاص ندهیم، رشد فردی، بینش و خلاقیت در مابوجود نمیآید.
بیکاری و از سرعمد کار نکردن ارتباطی فشرده با یکدیگر دارند. باوجود اینکه در بسیاری از موارد، خیلی از ما تحمل وقت گذرانی بیهوده را نداریم، عاطل بودن خود میتواند زمینه ساز حرکتی دیگر شود. چنین وضعیتی امکان دارد به نقطه آغاز و تحریکی برای تخیل و خلاقیت منجر شود.
متاسفانه امروزه در سازمانها، معتادان بهکار تشویق و حمایت شده و حتی پاداش دریافت میکنند. مقابله با این فرآیند تخریبی اما در ظاهر بیخطر که نوعی ساز و کار دفاعی خارج از کنترل است، مشکل است. چراکه چنین رفتاری به سود سازمان تمام میشود و همچنین به عنوان یک اهرم کنترلی به نظر میرسد. ولی لزوما رابطه ای بین سخت کار کردن و هوشمندانه کار کردن نیست. در حقیقت، محیطی که جو غالب آن اعتیاد بهکار است، عواقبی همچون مشکلات فردی و روانی شامل روحیه ضعیف، افسردگی، تمایل به استفاده از مواد مخدر (و نهایتا اعتیاد به مواد)، اذیت و آزار در محیط کار، نابودی روابط انسانی و غیبت بیش از میانگین متعارف آماری به چشم میخورد.
اثرگذارترین مدیران آنهایی هستند که میتوانند تفکر و اجرا را در یک زمان داشته باشند. این به آن معناست که آنها بر تمایل جبری «خود را مشغول ساختن» چیره شدهاند.سه راه برای جلوگیری از به دست آوردن فرصت برای «کار نکردن» حفظ روابط انسانی، داشتن قابلیت «نه» گفتن و مدیریت عادات مربوط به خوابیدن
کار نکردن یا کاری نداشتن، فرصتی طلایی برای به حرکت درآوردن فرآیندهای فکری ناخودآگاه است. تفکر ناخودآگاه از طریق جست وجوهای ارتباطی ناخودآگاه در پایگاه دادههای ذهن ما، یکپارچگی و نظم را به بهترین نحو اجراسازی میکنند. ما در این بخش از ذهنمان کمتر در بند قیود مرسوم بوده و بنابراین احتمال طرح ایده جدید از حالتیکه با هوشیاری روی راه حل تفکر میشود بیشتر است.
یک تحلیلگر خوب پس از ترک تلاش های خودآگاهش برای حل مساله، همچنان در ناخودآگاهش روی آن کار انجام میدهد. راه حلهای خلاقانه میتوانند با تلاشهایی در خلال فعالیت های روزمره زندگی مانند پیادهروی، رانندگی یا بازی با کودکان پیدا شوند.
مصادیق زیادی در طول تاریخ وجود دارد که در آن به یکباره ایدههای خلاقانه از جایی نامعلوم به ذهن افراد میآید. فرصت لازم برای پرورش ایدههای جدید میتواند از روشهای مختلف به دست آید .
گاهی اوقات سخت کار کردن ما (هوشمندانه کار نکردن) وقتی از پرده بیرون می افتد که میفهمیم در محیطی کار انجام می دهیم که همیشه کار بیشتری برای انجام هست و سر خود را شیره می مالیم که اگر کار دیگری هم انجام بدهیم دیگر میتوانیم استراحت کنیم. این نگاه، نگاهی توهم آمیز است. واقعیت آن است که یا لیست کارهای ما طولانیتر می شود یا احساس میکنیم که میتوانیم کارها را بهتر انجام دهیم.
اگر در این طرز تفکر در تله هستیم، لازم است کمی استراحت کنیم و سپس خود را از بند این دیدگاه رها سازیم. تعجبآور است که بدانیم پس از اختصاص زمان کافی به انفصال از کار و استراحت ذهنی، مساله طور دیگری به نظرمان میرسد و متوجه میشویم که پاسخ مساله تمام این مدت جلوی ما بوده و داشته ما را نگاه میکرده است.