توانایی جزئی اندیشیدن به مسائل این امکان را به مدیران میدهد تا به راحتی با کارمندان خود طبق یک مبنای روزمره ارتباط داشته باشند. در حقیقت، بررسیهای مداوم کارمندان نشان از آن دارد که تنها عامل مهم در میزان تعهد کارکنان، رابطه آنها با مدیر مستقیمشان است. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: تعاملی متفکرانه با تغییرات شغلی تعامل مدیران میانی با رهبران
هیچیک از اندیشمندان حوزه کسب وکار براین اعتقاد نیستند که تفکر بزرگ، رویایی و استراتژیک برای یک سازمان بیاهمیت باشد. اما واقعیت این است که اینگونه تفکر کردن بهطور کلی در بخش مدیریت ارشد سازمان شکل گرفته است. با این حال، در چالشهای مدیریتی که اغلب مدیران با آن دست وپنجه نرم میکنند، بر حفظ عملکردهای موثر، رعایت ضربالاجلهای کاری، مهار هزینهها و آموزشهای به موقع تاکید شده است.
بنابراین ماهیت رابطه مدیران با کارمندان بیش از آنکه به واسطه امور استراتژیک شکل گرفته باشد، تحت تاثیر تعاملات بیشمار و کوچکی است که در نهایت معلوم میسازد یک کارمند نسبت به مدیر خود و نسبت به سازمان چه احساسی دارد.
با توجه به این مفهوم، مدیران میتوانند ۵ راهکار کوچک و آسان را که تفاوتی مثبت در رابطه مدیران و کارمندان بوجود میآورند و اغلب هم نادیده گرفته میشوند، بهکار بگیرند.
سر جلسات به موقع حضور پیدا کنید: بهطور مشابه، تاخیر مداوم در جلسات نیز این پیام آشکار را در بر دارد؛ «زمان من از زمان شما مهمتر است.» در اوایل زندگی حرفهایم، به معاونی که همیشه حداقل ۲۰ دقیقه برای حضور در جلسات با کارمندانش تاخیر داشت، گزارش کار ارائه میدادم. این زمان به سرعت تبدیل به یک جلسه گلهگزاری شد که طی آن کارمندان توانمند اما ناامید او، شروع به بحث در مورد کمبودهای مدیرشان میکردند که این روند ناخودآگاه ضعف یک مدیر لایق را به بار میآورد.
البته این مساله امکان دارد ساده به نظر بیاید، اما حقیقت این است که مطرح شدن تقاضاهای مختلف کارمندان میتواند به گیج شدن و عصبانیت مدیران بیانجامد. این ویژگی در دسترس بودن است. حتی زمانی که یک مدیر خارج از شرکت و دور از دسترس کارمندان است، میتواند پیامها را بررسی کرده و به آنها پاسخ دهد. یعنی اگرچه به لحاظ فیزیکی از کارمندان خود فاصله دارد، اما میتواند حضور موثر داشته باشد.
از کارهای خوب قدردانی کنید: قدرت تشکر صادقانه و به موقع بسیار اهمیت دارد. بار دیگر این عمل به ظاهر کوچک، اختیاری و بدیهی، نادیده گرفته میشود.
به پیغامها و مسائل کارمندان به سرعت و با سادگی پاسخ دهید: نادیده گرفتن مسائل و پیامهای کارمندان و چشم انتظار گذاشتن آنها برای پاسخگویی، این مطلب را به آنها انتقال میدهد که «مسائل شما اصلا برای من اهمیت ندارد.» در گذشته با یکی از مدیران ارشد باهوشی کار میکردم که بهطور معمول هفتهها به طول میانجامید تا پیامها را پاسخ دهد و این کار را کاملا با ملاحظه و کامل انجام میداد. البته تا آن زمان موضوع اصلی یا حل شده بود یا به فراموشی سپرده میشد.
به کارمندان خود علاقه واقعی داشته باشید؛ از برخی جزئیات در مورد زندگی غیرکاری کارمندان خود در خارج از محل کار آگاهی داشته باشید.
مشکلات خارج از محیط کار آنها، روی عملکرد کاری آنها تاثیر میگذارد. توجه هرچند کم به مسائل کارمندان، بسیار قابل تقدیر است و باعث ایجاد وفاداری طولانیمدت میشود.
حضور موثر داشته باشید: همانگونه که مشخص است، حضور داشتن یک مساله اساسی است. اگر شما حضور فعال نداشته باشید، نمیتوانید مدیریت موثری داشته باشید. به میزانی که مسوولیتتان اجازه میدهد، در اتاقتان را باز نگه داشته و خودتان را برای پرسشهای کارمندان و حل مسائل آنها در دسترس بگذارید.
نکته آخر: این رفتارهای دقیق به هیچ وجه به معنی کنار گذاشتن قدرت و اختیارات مدیریتی نیست. من همیشه طرفدار یک رویکرد محتاطانه بودهام؛ نه به خاطر مطلوب بودن آن، بلکه بهدلیل اینکه این رویکرد تاثیرگذار است. مدیریت یک مهمانی شام به حساب نمیآید. در هر سازمانی، کارمندان باید وظایف خود را همیشه و بهموقع انجام دهند.
هر مدیری به قدرت و اختیار نیاز دارد. اما احترام بلندمدت اهرمی قویتر از ترس کارمندان از مدیر است. وقتی قرار است پروژهای در یک زمانی فوری و مشخص انجام شود، کارمندان بهراحتی و با اشتیاق همه توان خود را برای کسی که دوستش دارند و برای او احترام قائل هستند، بهکار میگیرند.