۱۳ درس از وارن بافت برای کسب موفقیت در کار و زندگی

درس اول: در مراحل ضروری تلاش خود، سر وقت حاضر شوید.
وقتی در حال انجام یک تلاش مهم هستید، مراحلی هستند که عبور از آنها تعیین کننده است. وارن بافت که اینک ۸۲ ساله است، درباره به دست آوردن یک کمک هزینه تحصیلی در دوران نوجوانی اش می گوید: «من رفتم به آنجا و تنها کسی بودم که سر وقت آمده بود. ۳ پروفسور داور آنجا بودند و مدام می خواستند که بیشتر صبر کنیم تا بقیه هم بیایند. من گفتم «نه، نه، قرارمان ساعت ۳ بود.» بنابراین بدون اینکه هیچ کاری بکنم، کمک هزینه را بُردم.»

درس دوم: کار سخت و صادقانه، درمان همه مشکلات نیست.
آقای بافت می گوید: «سوارکارهای خوب روی اسب های خوب کارشان عالی است، ولی روی اسبچه های چوبی نه! اساساً کار سخت و صادقانه همه مشکلات را درمان نخواهد کرد» بلکه مردم و شرایط اقتصادی هم نقش بزرگی در موفقیت کسب و کارها دارند.

درس سوم: قراردادهای کاری را طوری انتخاب کنید که انگار دارید دنبال همسر می گردید.
نظر آقای بافت در این باره جالب است: «در جستجو برای یک معامله، ما همان روشی را به کار می بندیم که یک فرد در جستجوی همسر ممکن است استفاده کند. یعنی پیوندی برقرار می کنیم تا چیزی فعال، جذاب، و با ذهن باز را به دست بیاوریم، نه اینکه بخواهیم کاری عجولانه انجام دهیم.»

درس چهارم: پیش بینی کنید که آینده چه شکلی خواهد داشت.
و اما درباره نگاه به آینده، آقای بافت می گوید: «من [برای سرمایه گذاری] دنبال کسب و کارهایی می گردم که بتوانم پیش بینی کنم ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰ سال بعد، چه شکلی خواهند داشت. این به معنای جستجو برای کسب و کارهایی است که در آینده، عملکردی کمابیش شبیه آنچه امروز دارند داشته باشند، با این استثنا که بزرگتر شده باشند و در سطح جهانی کار کنند.»
«بنابراین روی فقدان تغییر تمرکز می کنم. برای مثال وقتی به اینترنت نگاه می کنم، سعی می کنم و بالاخره هم تشخیص می دهم که چطور فلان صنعت یا کمپانی
می تواند توسط اینترنت تغییر کند یا صدمه ببیند، و بعد، از آن سرمایه گذاری اجتناب می کنم.»

درس پنجم: به افراد، به چشم سرمایه نگاه کنید.
و حالا اندرز آقای بافت برای دانشجویان رشته مدیریت ارشد کسب و کار (MBA) را بخوانید: «به هم کلاسی های تان نگاه کنید. یکی را که شخصیتش را دوست دارید برای خرید انتخاب کنید و یکی دیگر را که به نظرتان آدم جالبی نیست برای فروش. بعد این ویژگی های دخیل در تصمیم گیری را یادداشت کنید و خواهید دید که هیچ کدام، مادرزادی نیستند بلکه در جریان زندگی به دست می آیند. پس آنها را بنویسید و دنبال کنید.»

درس ششم: تشخیص دهید که از چه کسی خوش تان می آید و از چه کسی بدتان می آید.
آقای بافت تقریباً درباره هر چیزی نظر خاص خودش را دارد. او می گوید: « آدم هایی را که بیش از همه تحسین می کنید انتخاب کرده و بعد بنویسید که به چه خاطر آنها را ستایش می کنید. حق ندارید اسم خودتان را در این فهرست بیاورید. بعد از اینکه لیست را پر کردید افرادی را فهرست کنید که صادقانه، دو سنت هم برای شما نمی ارزند و ویژگی هایی را که باعث شده از آنها روی گردان شوید هم یادداشت کنید. کیفیت های افرادی که تحسین می کنید، با کمی تمرین می توانند مال شما شوند و اگر خوب تمرین کنید، شکل دهنده عادت هایتان هم می شوند.»

درس هفتم: با افرادی کار کنید که برایشان احترام قائل هستید.
آقای بافت با چه افرادی کار می کند: «پیش آمده که من معاملاتی را لغو کنم، فقط چون از افرادی که با انجام معامله مجبور به همکاری با آنها می شدم، خوشم نیامده بود. هیچ دلیلی هم برای تظاهر نداشتم. کار کردن با افرادی که باعث می شوند زخم معده بگیرید، به جرأت می گویم، شبیه ازدواج کردن با پول و ثروت است. تحت هر شرایطی کار اشتباهی است، حالا اگر ثروتمند هم باشید که دیگر حماقت است.»

درس هشتم: موقع استخدام، به سه ویژگی کلیدی افراد نگاه کنید.
زیر دست یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا، چه کسانی کار می کنند؟ او مشخصات افراد مناسب برای استخدام را چنین بر می شمرد: «یک بار کسی گفت که در جستجو برای استخدام افراد، دنبال سه کیفیت بگرد: «صداقت، آگاهی و انرژی. و اگر طرف اولی را نداشت، آن دو تای دیگر تو را خواهد کشت.»

درس نهم: صبور باش.
نظر آقای بافت در مورد صبر این است: «فرقی نمی کند چقدر تلاش و استعداد درمیان گذاشته باشی، بعضی چیزها فقط زمان می خواهند.»

درس دهم: با آدم هایی بچرخ که از خودت بهتر هستند.
خود آقای بافت (و البته بیل گیتس) که چنین می گوید: «ارتباطاتی به وجود بیاور که در آنها، اخلاق و رفتار افراد از خودت بهتر باشد و آن وقت به طور خودکار، در همان مسیر خواهی افتاد.»

درس یازدهم: از اشتباهات خودت درس بگیر.
«من اشتباهات زیادی می کنم و در آینده هم اشتباهات زیادی خواهم کرد. این هم بخشی از بازی است. فقط باید اطمینان حاصل کنی که کارهای درست بر اشتباهات چیرگی دارند.»

درس دوازدهم: تحقیقات خود را انجام بده.
«ریسک ها از اینجا ناشی می شوند که ندانی داری چه می کنی.»

درس سیزدهم: بدان که تغییر عادت ها سخت است.
«زنجیرهای عادات بسیار سبک تر از آن هستند که حس شوند و در عین حال، بسیار سنگین تر از آن که به راحتی پاره شوند. در سن و سال من، نمی شود عادت ها را تغییر داد. من گیر کرده ام. ولی شما ۲۰ سال بعد، عادت هایی را خواهید داشت که امروز تصمیم گرفته اید در زندگی روزانه تان جاری کنید.»

مطالب مرتبط

معرفی استادیوم های شهر ازمیر

سفری به گذشته در جزیره کیش با گردش در روستای باغو

همه چیز درباره اجاره ماشین در ازمیر