کتابهای مدیریتی اغلب از اصطلاح «رهبر ذاتی» استفاده می کنند تا افرادی را توصیف کنند که توانایی طبیعی در مدیریت افراد دیگر دارند. اما بیشتر آنها از گفتن تعداد رهبران ذاتی که می شناسند عاجز هستند. رسیدن به موفقیت می تواند سالها طول بکشد و اگر شما آرزو دارید که به موفقیت دست پیدا کنید، با دنبال کردن این نکات، قطعا مدت زمان رسیدن به موفقیت نصف خواهد شد.
۱. با نگاه به گذشته، به آینده حرکت کنید. آیا تا اکنون، به خاطر قدرت رهبریتان موفق بوده اید؟ بارها و بارها مدیران و شرکتهایی دیده شده اند که علی رغم مهارتهای مدیریتی ضعیف، موفق بوده اند. حالا، تصور کنید اگر همان افرادی که در قدرت هستند، مهارتهای بزرگ رهبری یا حداقل مهارتهای خوب مدیریتی داشته باشند، به چه سطوحی از موفقیت دست پیدا خواهند کرد؟ همیشه بازخوردها را درباره سبک و شیوه رهبری خود، دریافت کنید و شیوه خود را بر اساس آنها تنظیم کرده و خود را تطبیق دهید.
۲. به عنوان یک الگو رهبری کنید. طوری رفتار کنید که انتظار دارید و می خواهید کارمندانتان رفتار کنند؛ اما این را نیز بدانید که نقش شما با نقش کارمندان متفاوت است.
۳. افرادی مناسب و درست در اطراف خود قرار دهید. بر اساس شایستگی استخدام کنید و برای افزایش مهارت آموزش دهید. اگر فرصتش پیش آمد، افرادی را استخدام کنید که از شما بهتر هستند و هرگز از این کار نترسید. همیشه برای ورود افراد جدید به شرکت خود را آماده کنید، زیرا آنها خیلی سریع با سازمان ارتباط برقرار می کنند.
۴. از سرزنش کردن و مقصر دانستن بپرهیزید. همیشه کسی وجود دارد که اشتباه کند. این را بدانید که شما بهترین تیم و افراد را به ارث نبرده اید! اما به این معنی نیست که به همین سطح قانع باشید. شما قدرت این را دارید که الهام بخش افراد باشید تا فراتر از انتظارات باشند. شما همینطور قدرت این را دارید که افرادی را که عملکرد خوبی ندارند از سیستم خارج کنید. چیزی که هرگز نباید انجام دهید این است که فردی را مقصر شکست تیم خود بدانید.
۵. جلوی ضرر را سریعتر بگیرید. مهم نیست که شما چقدر در استخدام خوب هستید. این را بدانید که ناهمگونی و عدم تطابق گاهی روی می دهد. خیلی سریع واکنش نشان دهید و اجازه ندهید که با یک استخدام ضعیف بقیه افراد تیم منحرف شوند.
۶. برای خود و کارمندانتان سرمایه گذاری کنید. وقت این رسیده که به جای حرف زدن عمل کنید. اگر شرکت شما در «خدمت رسانی به مشتری» به خودش افتخار می کند، پس وقت را از دست ندهید و در افراد بیشتری سرمایه گذاری کنید و به کارمندانتان ابزارها و آموزشهایی را بدهید که برای فراهم کردن یک سرویس استثنائی، به آن نیاز دارند.
۷. نقاط قوت خود را پایه کار قرار دهید. هر کسی بر روی برطرف کردن نقاط ضعف خود تمرکز می کند. شما خود را از این افراد متمایز کنید و توجه خود را به قوتهای خود داشته باشید. مطمئن باشید اینجا همان جایی است که بیشترین بازدهی را در سرمایه گذاری خود خواهید داشت.
۸. اینکه دیگران به شما احترام بگذارند خیلی بهتر از این است که شما را دوست داشته باشند. به عنوان یک انسان، این یک غریزه ذاتی است که می خواهد مورد توجه باشد و دوست داشته شود. اما چه اتفاقی می افتد اگر «تمایل شما به دوست داشته شدن» در «توانایی شما در رهبری» مزاحمت ایجاد کند؟ رهبران اثربخش این را می دانند که مورد احترام واقع شدن توسط کارمندان خیلی مهمتر از مورد ستایش قرار گرفتن می باشد.
۹. موفقیت شما به موفقیت دیگران وابسته است. برای رسیدن به موفقیت به عنوان یک مدیر، لازم است که تمرکز و نگاه خود را از «من» به «ما» تغییر دهید. موفقیت شما توسط معیارهای شخصی شما اندازه گیری نمی شود. بلکه شما براساس توانایی های خود در خلق و حفظ یک تیم متعهد ارزیابی می شوید.
۱۰. یک مربی و راهنما پیدا کنید. در نهایت شما مسئول موفقیت خود هستید. می توانید برای شروع در دوره های آموزشی مدیریتی شرکت کنید اما آموزش شما را به جایی که می خواهید نمی رساند. دنبال یک راهنما یا یک مربی باشید تا خیلی سریع شما را از موانعی که بر سر راهتان وجود دارند و در هر سازمانی پیدا می شوند، آگاه سازند و به شما کمک کنند.
اگر کارهایی را انجام می دهید که شما را به نتایج مورد انتظارتان نمی رساند، وقت آن رسیده که چیزی جدید را تجربه کنید. برای شروع کافیست حتی ۱ یا ۲ مورد از نکات بالا را انتخاب کنید. سپس تعداد بیشتری از آنها را به کار گیرید. مطمئن باشید که سریعتر به هدف خود، یعنی تبدیل شدن به یک رهبر ذاتی، خواهید رسید.