یک محیط صمیمی، تاثیرات مثبت چشمگیری دارد
تنها کافیست مدیری محبتش را به کارمندان بروز دهد تا همه کارمندان با انگیزه و شور و نشاطی باورنکردنی کارشان را به بهترین نحو انجام دهند. البته این صمیمیت در درجه ی اول بر روی خود مدیران اثرگذار است.
بالاترین مقام در هر شرکتی، عاملی تعیین کننده برای ایجاد این محیط های کاری دوست داشتنی است و به کمک استراتژی و برنامه های ویژه قابل دستیابی است. حتما به این نکته دقت کرده اید که برای هر مدیری راحت ترین حالت این است که خشک و جدی بنشیند و بر روی کارش تمرکز کند، اما این رفتار او، شرکت را از خیلی منافع دور می سازد. در ادامه با الی گشت همراه باشید تا با این ۹ ایده، دل کارمندانتان را بدست آورید.
۱- از داستان زندگی آنها باخبر باشید
مطالب مرتبط: چگونه محیط کاری جذاب داشته باشیم؟ چگونه محیط کاری ایمن داشته باشیم؟
لوی کینگ، مؤسس و مدیرعامل شرکت Nav، هرماه ۲ تن از کارمندانش را ملاقات میکرد و از آنها میخواست داستان زندگیشان را برای او بگویند. این داستانها تحریر و بعد بدون نام در شرکت به صدای بلند خوانده میشدند. او معتقد است این کار اگرچه اصلاً ساده نبود، ولی تبدیل به یکی از بهترین جزئیات کار او شده بود. با این راه او نسبت به کارمندانش بینشی تازه پیدا میکرد و البته داستان زندگی آنها هرگز خستهکننده نمیشد و باعث شده بود شور عجیبی در شرکت به وجود بیاید.
شما لزوماً نباید از این روش استفاده کنید، ولی راهی بیابید تا کارمندانتان شما را محرم خود بدانند و دربارهی زندگی خود با شما صحبت کنند. این قدم بیش از آنچه تصور میشود برای کارمندانتان دلگرمکننده است.
۲- از تلاش و کمک آنها استقبال و قدردانی کنید
از این ایده که موفقیت شرکت تنها به شما بستگی دارد دست بردارید. همکاری عوامل شرکت، درست مثل خامهی روی کیک است: زیبایی و دلپذیری پیروزیهای شما با همراهی کارمندانتان دوچندان میشود. اگر آنها شما را به خودشان نزدیک حس کنند و بدانند پشتیبانی و حمایت شما را دارند، از هیچ تلاشی برای اجرای خواستههای شما دریغ نمیکنند. آنها را ستایش کنید و از سرپرستان تیمهای مختلف شرکت بخواهید آنها هم همین رویه را در پیش بگیرند. همیشه تلاشهای آدمی باید مورد قدردانی قرار بگیرد.
۳- با آنها شام بخورید
سزار چاوز، رهبر کارگران آمریکا و فعال حقوق مدنی، سخن مشهوری دارد:
اگر واقعاً میخواهید با کسی دوست شوید، به خانه ی او بروید و با او غذا بخورید. افرادی که غذای خود را با شما سهیم می شوند، قلب خود را به شما میدهند.
جمع شدن با دوستان و همکاران و لذت بردن از غذای دستهجمعی، حال و هوایی شکوهمند دارد. دیوار بین انسانها فرومیریزد، همه با هم بحث میکنند و میخندند و درواقع هنگامیکه شما پشت میز شام نشستید، مقام و غرورتان را رها میکنید و با ذهن و روحتان به کارمندانتان نزدیک میشوید.
۴- مرتب با تکتک کارمندانتان دیدار کنید
دیدارهای رودررو، به شما فرصت میدهند به کارمندانتان بیش از پیش نزدیک شوید و در زندگی شخصی آنها جا با زکنید. این کار یک روش مؤثر، صادقانه و صمیمانه است تا متوجه شوید در زندگی آنها چه میگذرد، چه مشکلاتی دارند و چه اتفاقات خوبی به زندگیشان روشنی داده است.
بعلاوه، این کار روش خوبی است که سلامت کل تیم خود را ارزیابی کنید. در این ملاقاتها به آنها خوب گوش کنید، توجه کنید، با آنها همدردی کنید و همهچیز را به ذهنتان بسپارید. گوش دادن و صمیمیت، کمیتهایی جداییناپذیرند.
۵- در دسترس باشید
اجازه بدهید کارمندانتان بدانند درِ دفتر شما همیشه به رویشان باز است و شما همیشه حاضرید در هر زمینهای که نیاز داشته باشند، با آنها مشورت و همفکری کنید. درست است که این کارمندانتان هستند که باید انتخاب کنند همفکری و همیاری شما را میخواهند یا نه؛ ولی این راهی است که با شما آغاز میشود.
شاید آنها فکر کنند نزدیکی به رئیس ممکن است زیاد به نفعشان نباشد؛ چراکه رئیس مقام بالای اداری است. ایجاد توازن بین حفظ جایگاه مدیریت و صمیمیت، به مهارت شما بستگی دارد. به یاد داشته باشید که طرف منتفع از این ارتباط، ۹۰ درصد شما و شرکت خواهید بود و ۱۰ درصد کارمندانتان.
۶- به آنها بگویید که دوستشان دارید
شاید تعجب کنید، ولی هیچ جملهای و هیچ رفتاری، بار معناییِ بیان صادقانهی جملهی «دوستتان دارم» را ندارد. این کلمات تأثیری جادویی دارند؛ هم بر شما و هم کارمندانتان.
البته که قرار نیست شما به شرکای تجاری یا همکارانتان ابراز محبت سوءتفاهم برانگیزی کنید! ولی کارتهای تبریک عید یا مناسبتهای ویژه، این حرف را به صدای بلند به گوش کارمندانتان میرسانند.
۷- خانواده و نزدیکان کارمندانتان را بشناسید
افرادی که در زندگی عواملتان نخستین جایگاه را دارند، بشناسید. نام بچههایشان را بپرسید. با شناخت افرادی که نزدیکترین دایرهی اطراف آنها را شکل دادهاند، به آنها نشان دهید که چقدر وجودشان برایتان بااهمیت است.
شما مسئولیتهای زیادی دارید، پس لازم نیست اسم تکتک اعضای خانوادهی همهی کارمندانتان را حفظ کنید و شجرهنامهی آنها را بدانید! اما آشنایی با یکی دو نفر از عزیزانشان، شما را مدیری بسیار بانفوذ و قابلاعتماد میکند.
۸- با آنها صادق باشید
دوست داشتن کارمندانتان به این معنا نیست که اجازه دهید همهچیز از روال طبیعی خود خارج شود. اگر یکی از کارمندانتان عملکردی ضعیف دارد و ممکن است با کمکاری خود به اعتبار شما، شرکت و سایر کارمندان صدمه بزند، صادقانه از او بخواهید در مشی رفتاری خود تجدید نظر کند. به هر صورت شما مدیر شرکت هستید و نباید بگذارید عواقب لغزش یک نفر، دامنگیر تلاش بقیه اعضای گروه شود.
۹- بابت اشتباهاتتان عذرخواهی کنید
از خودتان انتظار نداشته باشید که کامل و بینقص باشید. شما هم انسان هستید و ممکن است کنترل اعصابتان را از دست بدهید، عصبانی یا دلسرد شوید، ممکن است روز تولد کارمندانتان را فراموش کنید یا سهواً و ناآگاهانه ناملایمت به خرج دهید.
هرگاه اشتباه کردید، عذرخواهی کنید. درست است که کارمندان به خاطر حقوق و دستمزدی که دریافت میکنند به کارشان ادامه میدهند؛ ولی اگر شما محبت خود را با تمام وجود به آنها بدهید، عیوب و کاستیهای شما به مرور زمان در نظر آنها کمرنگ میشود.