توضیحی ساده برای دلایل موفقیت برندهایی که قابل قبول مشتری نیستند، وجود دارد:
مشتریان در صورتی با یک نام تجاری کنار میآیند که مطمئن باشند مزیتی قابل توجه در انتظار آنان است. در واقع مشتریان فروشگاههای وال مارت در صورتی خدمات متوسط این شرکت را میپذیرند که بدانند فاکتور خریدشان از بخش مواد غذایی والمارت حدود ۱۰ یا ۲۰ دلار ارزانتر است.
نامهای تجاری پرآوازه همواره بازی را به نفع خود جلو میبرند. شما در نقش یک مشتری در صورت نبود تجربه هم میدانید با انجام خرید چه چیزی به دست آورده و حتی میدانید احتمالا آن را به قیمتی پایینتر از آن خود میکنید. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: ۳ روش برای افزایش بهرهوری شگردهایی برای افزایش سود شرکت
فروشگاههای زنجیرهای در آینده باید کیفیت بهتری داشته باشند، اما در پیچ و تاب غریب این دوران فقط برندسازی مناسب است که میتواند رضایت مشتری را در پی داشته نه چیز دیگر.
در اینجا به برخی پژوهشهای صورت گرفته در این خصوص و نمونههایی که شما را در تحقق برندسازی موفق یاری میرسانند، پرداخته میشود.
ساده باشید
اگر تاکنون قانون یا اصلی جهانی برای برندسازی وجود داشته باشد، آن این است: هرچه برند راحتتر درک شود، بهتر است.
سادگی اهرمی برای تصمیمگیری راحتتر است، به هرحال شاید این برداشت نتیجه ادراک مشتریان از ماجرا باشد. بر اساس پژوهشهایی که صورت گرفته است، ۷۵ درصد مشتریان ترجیح میدهند برندهایی را به دیگران معرفی و توصیه کنند که از سادگی و راحتی برخوردارند
از بسیاری جهات، سادگی در تمامی جوانب بازاریابی دیده میشود. در پژوهشی که روی حدود هفت هزار مشتری در خصوص احتمال بازگشت دوباره و خرید حتمی انجام گرفت، به سادگی تصمیمگیری بهعنوان محرک اصلی اشاره شده است؛ در میان عوامل بازگشت دوباره مشتری به سمت برند، ۴۰ متغیر مختلف انتخاب شده بودند که شامل قیمت، درک مشتریان از برند و فراوانی مواجهه آنان با برند از آن جمله بودند، ولی مهمترین عامل در میان تمامی این فاکتورها حکایت از سادگی تصمیم داشت که به میزان سهولت گردآوری اطلاعات قابل اعتماد در خصوص یک محصول دلالت دارد.
همواره این نکته را مدنظر قرار دهید، شخصیت برند شما در ابعاد دیگر که منعکسکننده درک مشتری است، آشکار باشد. به یاد داشته باشید عواملی نظیر قیمت و بسته بندی و … نقش قابلتوجهی در نحوه برداشت مشتریان از برند شما برعهده دارند.
بدانید که نمیتوانید مورد پسند همه باشید
شرکت محصولات غذایی Miracle Whip در بررسی میزان علاقه و ادراکات مشتریان خود از طعم سسهای جدیدش دریافت که در کنار مشتریان علاقه مند گروهی نیز از این محصولات شرکت ناراضی هستند.
Miracle Whip در واکنش به این وضعیت به جای اینکه تلاش کند بر وفق مراد همه باشد یک آگهی تبلیغاتی تهیه کرد و با برپایی کمپینی با عنوان «طرف خود را انتخاب کن» سعی کرد با طرفداران و مخالفان مصاحبهای ترتیب دهد. در اولین قدم به طرفداران پرآوازه برند مراجعه کرده و آنان را تشویق به اظهارنظر در مورد محصولات این برند کردند. در قدم بعدی با تشویق مردم به تهیه ویدئوی «دوستش داری یا متنفری» و تعریف داستان یا خاطرهای خوب یا بد از مصرف Miracle Whip توانست با واکنشهای جالبی از سوی مردم روبرو شود.
همانطور که پروفسور Xueming Luo بعدها در یکی از نسخههای Harvard Business Review اشاره میکند: این استراتژی فقط از جنبه تفریحی برخوردار نبود. نتایج این کمپین بسیار قابل توجه بود و منجر به افزایش ۱۴درصدی فروش شد. تحقیقات نشان میدهد هیچ چیز جز تنفر قادر نخواهد بود افراد را دور هم جمع کند.
راز این کار ایجاد یک هویت اجتماعی است که باعث تقسیم افراد به گروههای مختلف میشود. مطالعات حکایت از آن دارد برندهایی که با مقداری خصومت همراه هستند، هنوز میتوانند قدمهای بزرگی بردارند. تمامی شرکتها نمیتوانند به اندازه آمازون مورد پذیرش صد در صدی قرار بگیرند.
چرا باید براساس ادراک مشتری برندسازی کرد؟
Marc Barros در مقاله خود در خصوص برندسازی محصول اشاره میکند که بر اساس آن حتی مشتریان باتجربه نیز از تیررس برندسازی ادراکی در امان نیستند. مصرفکنندگان قدیمی با این حال دقت بیشتری به سبکی از زندگی که محصول برایشان به ارمغان میآورد، دارند. به نظر مارک این موضوع بیشتر به سبک زندگی فرد خریدار مربوط است تا عملکرد محصول. برای شرکتهایی مثل Nike که مشتریانی کمتر علاقه مند به نحوه ساخت محصولات دارد، نیازی بسیار بالا به برندسازی بر اساس ادراکات وجود دارد: اینکه کفشهای Nike را ورزشکاران مشهوری به پا میکنند، بدون شک موفقیت ورزشی سایر مشتریان را ضمانت میکند.