بهتر است که همواره ایدههای نو را براساس چند معیار (به لحاظ تجربی، حداقل پنج معیار) مورد ارزیابی قرار دهیم.
اگر یک ایده تنها از طریق یک معیار مورد پذیرش قرار نگرفت؛ اما در ارزیابی با سایر معیارها امتیاز خوبی به دست آورد، این ایده همچنان دارای امتیاز نسبتا بالایی است و برای بررسی در مرحله پیادهسازی باقی میماند. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: به ایده های جدید چه زمانی بی توجه باشیم؟! خلاقیت و نوآوری لازمه ی پیشرفت هر سازمانی است
علاوه بر این، اگر واقعا مشتاق نوآوری سطح بالایی هستید، همواره باید دیوانهوارترین، عجیبترین و خلاقانهترین ایدهها را مورد بررسی بیشتری قرار دهید. این چنین ایدههایی ممکن است در آزمون ارزیابی معینی مورد پذیرش قرار نگیرند؛ زیرا بسیار نامعمول هستند. شاید مجبور باشید ارزیابی مخصوصی برای تعیین عملی ساختن این ایدهها ایجاد کنید. بهصورت خلاصه، ایدهها به سختی متولد شده و تعداد بسیار کمی از آنها به منصه ظهور خواهند رسید، تبدیل به یک پروژه میشوند سپس به مرحله توسعه ایده میرسند.
پروژههای فناناپذیر
برخلاف یک ایده، یک پروژه نیازمند افرادی برای مدیریت آن است. یک پروژه نیازمند بودجه است و باید اهداف مشخصی داشته باشد. همانطور که یک پروژه توسعه پیدا می کند، افرادی که در حال اجرای آن هستند، اغلب به آن دلبستگی احساسی پیدا میکنند. علاوه بر این، آنها میدانند که شکست پروژه امکان دارد در بهترین حالت شهرت شان را خدشه دار و در بدترین حالت آینده آنها را در شرکت تعیین کند. شکست یک پروژه وسیع میتواند منجر به از دست دادن شغل افراد شود و وجهه شرکت را خراب کند. در نتیجه، زمانی که یک ایده تبدیل به یک پروژه میشود، فارغ از اینکه نتیجه چه مقدار بد است، افراد درگیر در آن خواهان نابودی آن نیستند. اگر مدیران پروژههای بزرگ، پروژه را به درستی پیش نبرند، پیامدهای بزرگتری از شکست رقم می خورد. پول بیشتری هدر رفته است، افراد بیشتری تحت تاثیر قرار گرفتهاند و خسارت بیشتری به شهرت وارد شده است. بنابراین زمانی که یک پروژه آغاز میشود، نابود کردن آن از سوی افرادی که در حال اجرای آن هستند سخت تر خواهد شد.
این امر عواقبی نیز به دنبال دارد. همان طور که بودجه و منابع توسط یک ایده نو که تبدیل به یک پروژه بد شده است مورد استفاده قرار میگیرد، بودجه و منابع کمتری برای سایر ایده ها باقی خواهد ماند. در حقیقت این اتفاق برای بسیاری از کسبوکارهای الکترونیکی در دوره رونق دهه ۱۹۹۰ روی داد. بسیاری از این کسب وکارها دارای ایدههای خلاق و خوب بودند؛ اما این ایدهها در مرحله پیاده سازی شکست خورد. متاسفانه، نه تنها ایدهها به سرعت نابود شدند، بلکه مدیران در پی سرمایه مخاطرهآمیز بیشتری رفتند و شکست خود را غیرعادیتر ساختند. Boo.com خرده فروش مد آنلاینی که در سال ۲۰۰۰ ورشکسته شد، بیش از ۸۰ میلیون یورو برای توسعه یک ایده نوآورانه خرج کرد و وبسایت cutting-edge را که شامل همکاران مجازی برای نمایش پوشاک میشد، راه اندازی کرد. متاسفانه این ابزار بخش زیادی از پهنای باند را در زمانی که مشتری در حال اتصال به اینترنت از طریق مودمهای dial-up بود مورد استفاده قرار میداد. بدتر اینکه، قابلیت استفاده از وب سایت نیز بسیار بد بود. همانطور که Boo.com با شکست مواجه شد ، مدیران ابزارهای نوآورانه را رها نکرده و رهیافتهای جایگزین را مورد آزمون قرار دادند. آنها پول بیشتری صرف ابزارها و بازاریابی کردند. در پایان، شرکت بو در حالی که فروش چندانی نداشت به صفحات تاریخ پیوست.