چقدر به آینده چین امیدوار باشیم؟

اقتصاد چین

اقتصاد چین در سه دهه گذشته رشد چشم گیری داشته است.

اما در چند سال اخیر برخی مسائل باعث شده‌اند که تحلیلگران نسبت به آینده اقتصادی چین چندان خوش‌بین نباشند. اما دلایلی وجود دارد که اقتصاد چین هنوز ناامیدکننده نشده است.

سقوط سهام در ماه آگوست سال ۲۰۱۵ و رشد اقتصادی ناامیدکننده در سه‌ماهه اول سال ۲۰۱۶، باعث شد همه فکر کنند که اقتصاد چین دچار رکود خواهد شد. اخیرا توجهات به سمت میزان بدهی چین، رشد اقتصادی کم و اجرای کند اصلاحات اقتصادی معطوف شده است. در ادامه با الی گشت همراه باشید.

مطالب مرتبط:
اهمیت گردشگری در رشد و توسعه اقتصاد جهانی
به چین ارزان سفر کنید!

اما هنوز هم دلایلی برای خوش‌بینی به اقتصاد چین وجود دارد.

میزان بدهی چین، مشکل ایجاد می‌کند، اما بحران نیست
مطمئنا چین حتی نسبت به دیگر اقتصادهای درحال‌توسعه، بدهی زیادی دارد. اما به دلیل ماهیت متفاوت بدهی چین، بحران بدهی پدید نخواهد آمد. اول اینکه در موارد پیشین، همانند بحران بدهی مکزیک در سال ۱۹۹۴ یا بحران بدهی برزیل در سال ۲۰۰۲، بیشتر سرمایه‌گذاران خارجی بودند. اما بر اساس گزارش بانک یو‌بی‌اس، ۹۰ درصد بدهی چین داخلی است.

دوم اینکه بحران‌های پیشین بیشتر حول‌وحوش کاهش ارزش پول و خروج ارز از کشورها بوده‌اند. اما پتانسیل کاهش ارزش پول چین بسیار پایین است. حال تنها باید دید که سرمایه‌گذاران چه احساسی در مورد میزان بدهی دارند. جالب اینجا است که رشد بدهی چین بیشتر به دلیل کم بودن گزینه‌های شهروندان چینی برای سرمایه‌گذاری است؛ یا سرمایه‌گذاری یا ذخیره پول (خروج پول از کشور به دلیل قوانین سختگیرانه تقریبا ناممکن است). بخش تجاری نیز مقروض است و نیاز بیشتری به پول دارد. میزان بدهی شرکت‌ها از ۱۰۲ درصد تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۷ به ۱۶۵ درصد تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۵ رسیده است.

اقتصاد چین هنوز پتانسیل رشد دارد، اما رشد آن دورقمی نمی‌شود
کاهش رشد تولید ناخالص داخلی چین از ۱۰ درصد بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۰ به ۷ درصد رشد کنونی، باعث شده است تا این نگرانی پیش بیاید که چین به سمت یک رکود اقتصادی خطرناک پیش می‌رود. میزان تولید ناخالص داخلی به ازای هر شخص در چین ۸۱۰۰ دلار در سال است، درحالی‌که این میزان در آمریکا ۵۶ هزار دلار، در ژاپن ۳۳ هزار دلار و متوسط کشورهای درحال‌توسعه ۱۰,۶۰۰ دلار است.

چین از جمعیت ۱.۲ میلیارد نفری خود نفع می‌برد. ایجاد رشد اقتصادی نه‌تنها به این بستگی دارد که افراد به بازار کار وارد شوند، بلکه به این موضوع نیز بستگی دارد که چگونه منابع به این نیرو اختصاص داده شود. نبود سخت‌گیری در سیستم هوکو (سیستمی در چین که قدرت مهاجرت افراد را محدود می‌کند. به‌عنوان مثال، محدودیت‌های زیادی برای مهاجرت افراد از روستا به شهر ایجاد می‌کند) باعث می‌شود تا افراد روستایی بیشتری به شهرها مهاجرت کنند و باعث رشد اقتصادی شوند. بنا بر آمار بانک جهانی، ۵۴ درصد جمعیت در چین در سال ۲۰۱۴ در شهرها ساکن بوده‌اند که این میزان در ایالات متحده ۸۱ درصد و در مکزیک ۷۹ درصد بوده است.

سیاست‌گذاران می‌دانند چه باید کرد
برای پشتیبانی از رشد اقتصادی نیاز به اصلاحات اقتصادی وجود دارد. هدف این است که اقتصاد سرمایه‌گذاری پایدارتر شود. گرچه اصلاحات اقتصادی به‌کندی پیش می‌رود، اما اصلاحاتی که اعمال شده است، از رشد اقتصادی پشتیبانی می‌کند. برخی از اصلاحات اعمال‌شده عبارتند از: خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی، اصلاحات ساختاری، آسان‌گیری در سیاست هوکو و تغییر سیاست تک‌فرزندی.

اگرچه اقتصاد چین امیدوارکننده به نظر می‌‌رسد؛ اما باید از خطراتی که رشد اقتصادی چین را تهدید می‌کنند، آگاه بود. تولید زیاد کارخانه‌ها ممکن است در بلندمدت به رشد اقتصادی آسیب بزند. میزان بدهی اگر مدیریت نشود و زیاد شود، مشکلات زیادی پدید خواهد آورد.

چین همیشه پستی و بلندی زیادی در راه رشد اقتصادی خود داشته است.

مطالب مرتبط

معرفی استادیوم های شهر ازمیر

سفری به گذشته در جزیره کیش با گردش در روستای باغو

همه چیز درباره اجاره ماشین در ازمیر