دیگر از خلاقیت در شبکه های اجتماعی خبری نیست؟
در گذشته کافی بود اپلیکیشنی وارد اپ استور یا گوگل پلی شود تا کاربران در کمترین زمان ممکن آن را تست و بررسی کنند تا شاید با قابلیت جدیدی روبرو شوند. اما الان هیچ دلیلی برای این کار وجود ندارد و کاربران با دلایل بسیار به سمت نرم افزار خاصی می روند.
احتمالا شما هم پوشه ای به نام شبکه های اجتماعی در گوشی خود دارید، ولی تنها ۴ ۵ برنامه را در آن نگهداری می کنید، البته نصب برنامه دلیلی برای استفاده از آنها نیست. چطور شده است که کار به اینجا رسیده است؟ در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: قوانینی برای بهبود بازاریابی در شبکه های اجتماعی دنیای تکنولوژی با خوبی ها و بدی هایش!
البته که حجم برنامههایی که هرروزه منتشر میشوند بهشدت زیاد است و اگر کسی از یک برنامه مربوط به گوگل درایو خبر دهد که میتواند ذخیرهسازی تصاویر در گوشی را بهبود بخشد، قطعا آن را خیلی زود امتحان خواهم کرد. اما قانع شدن برای بررسی و استفاده از یک برنامه شبکه اجتماعی جدید دیگر آنچنان جذابیتی ندارد؛ چرا که انگار دیگر همه این برنامهها کاری بسیار شبیه به هم اما در ظاهر متفاوت انجام میدهند. چند وقتی است که نسخه منبع باز از توییتر با نام Mastodon معرفی شده است و هیجان زیادی در مورد آن وجود دارد؛ اما مشخص است که اینچنین برنامههایی تنها تکانههای لحظهای برای مخاطبان دارند و پس از مدتی کاملا از یادها میروند.
بر اساس گزارشی از Pew، تعداد بیشتری از بزرگسالان هرروزه متمایل به استفاده از شبکههای اجتماعی میشوند. با اینکه تعداد کاربران با سرعت کمی در حال افزایش است؛ اما تاکنون هیچگاه این روند رشد متوقف نشده است. در این گزارش آمده که پنج شبکه اجتماعی پرطرفدار عبارتند از: فیسبوک، اینستاگرام، پینترست، توییتر و لینکداین. اینها همان پلتفرمهایی هستند که در سال ۲۰۱۶ بیشترین میزان استفاده در میان کاربران را داشتهاند.
تحلیلگر مؤسسه معتبر گارتنر درباره اضافه نشدن تنوع بیشتر به شبکههای اجتماعی میگوید:
فکر میکنم هدف کلی از شبکههای اجتماعی در بین فیسبوک، توییتر، لینکداین و دیگران تقسیم شده است و آنها با تقسیم کردن سهم بازار بین خود، توانستهاند تسلط زیادی بر کاربران پیدا کنند. اپلیکیشنهایی هستند که هرروزه داغ میشوند و مورد توجه قرار میگیرند؛ اما کاربران گوشیهای هوشمند دیگر شبیه به زمانی که تازه فناوری موبایل رونق گرفته بود، اپلیکیشنهای زیادی دانلود نمیکنند. همه اینها به این معنی است که اپلیکیشنهای جدید چالش بزرگی برای گرفتن توجه، کاربر و وفاداری در پیش رو دارند.
تمایل برای دانلود هر برنامه اجتماعی جدید بهصورت قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. مواردی مانند محدودیت در فضای ذخیرهسازی گوشیهای هوشمندمان، دردسر ثبت نام برای شبکههای جدید و نقص اپ استورها در کشف موارد جذاب و جدید و نشان دادن آنها به کاربران دلایلی هستند که دیگر شاهد اوج گرفتن یک شبکه اجتماعی دیگر نیستیم.
بگذارید از چند مثال استفاده کنم. Wuu برنامه جدیدی است که عملکردی شبیه به اسنپچت دارد و توسط پاول بادنیتز ساخته شده است؛ همان شخصی که چند سال پیش شبکه اجتماعی Ello را ساخت و پس از مدتی که ناگهان تب داغ آن فروکش کرد، سازنده آن مجبور شد کاملا سازوکار این سرویس را تغییر دهد. این چندروزه که Wuu چند عنوان از خبرها را به خود اختصاص داده است، درباره Mastodon هم زیاد میشنویم؛ اما اینطور به نظر میرسد که همه این سرویسهای جدید در نهایت عاقبتی شبیه به Vine در پیش روی خود خواهند داشت و در نهایت بدون نتیجه از بین خواهند رفت.
در چند سال قبل شاید ساختن یک اپلیکیشن که میتوانست در مدتزمانی کوتاه دنیای پلتفرمهای اجتماعی را متحول کند، کار چندان سختی نبود. اینستاگرام یک نمونه از این تغییرات بزرگی شبکههای اجتماعی است که بسیاری را وارد دنیای تصویری از زندگیهای فردی هر شخص کرده و محیطی برای گفتگو نیز در نظر گرفته است. پیش از آن، توییتر محلی برای ارتباطات و اخبار لحظهای ساخته بود. اسنپچت محیطی کاملا منحصربهفرد و متفاوت با پیامها و تصاویری به وجود آورده بود که پس از مدتی ناپدید میشدند.
گوگل پلاس را به یاد دارید؟ این شبکه اجتماعی دوست داشت موارد زیادی را در کنار هم قرار دهد، حلقههای از دوستان و آشنایان بسازد، فیدهای خبری تشکیل دهد تا کاربران بتوانند عکس و متن دلخواه خود را بهراحتی به اشتراک بگذارند. در واقع گوگل میخواست رقیبی برای فیسبوک بسازد؛ اما چون این سرویس ارزشی افزودهتر از سرویسهای قبلی پیش از خود نداشت، کمکم کاربران خود را از دست داد.
انتخاب اهدافی دقیق و جزئی برای پرورش ایدههای مربوط به شبکههای اجتماعی اکنون تنها راه باقیمانده برای توسعهدهندگان است.
در این روزها برنامههای اجتماعی بر ارسال انواع و اقسام پیامها متمرکز شدهاند که قطعا پتانسیل نوآوری و پیشرفت زیادی دارد. پس نمیتوان همه برنامههای اجتماعی جدید را زیر سؤال برد و همه را فاقد خلاقیت دانست. شاید در حال گذر از یک مرحله کاملا اجتماعی و در ظاهر یکنواخت به درون فضای پیامرسانهای محدود و شخصی هستیم. به نظر میرسد ساخت یک شبکه اجتماعی جدید اکنون کاملا تصادفی شده است.