عادتهای ذهنی ، سلاست فکر آدمی را کنترل می کند.
سلاست فکر را می توان تقریباً در هر فردی بهبود بخشید یا پرورش داد، چندین شیوه ویژه و معین برای این منظور موجود است که مؤثرترین آنها به این شرح است، پس در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: از خلاقیت تا نوآوری برای ایجاد و پرورش خلاقیت و نوآوری چه کاری انجام دهیم؟
۱.یادداشت برداری
استفاده از دفترچه یادداشت در ثبت اندیشه هایی که به ذهن می رسد کار معمول دانش پروژهان است. برای این منظور ، می توان از برگه های یادداشت ۲×۸ سانتیمتری (فیش)و مانند آن استفاده کرد.
شاید زود گذر ترین چیز در جهان یک فکر باشد که در عرض چند لحظه به ذهن می آید و میرود. نباید انتظار داشت که بتوان به یاری حافظه فکری را به ذهن بر گرداند و به دقت وبه طور دلخواه آن را مورد بررسی قرار داد؛ زیرا آنچه که امروز در ذهن کاملاً واضح و آشکار است، می تواند فردا به طور کامل محو شود.
بهترین روش و زمان برای حفظ یک اندیشه ، ثبت در هنگام بروز آن است. |
از اینرو بهتر است ، هنگامی که فکرها یا بخشهایی از یک فکر به ذهن می رسد نوشته شود بررسیهای به عمل آمده نشان داده است که:
«حدود ۲۵ درصد از اطلاعاتی که فرد می خواند یا می شنود و برایش ارزش متوسطی دارد در ۲۴ ساعت اول، و۸۵ درصد آن در عرض یک هفته ، فراموش می شود[۲].»اگر یک فکر به هنگام بروز ، استفاده خاصی نداشته باشد می توان آن را در پرونده «فکر های نو» برای مراجعه در آینده ثبت کرد.
۲.انتخاب زمان و مکان
انتخاب یک مقطع خاص زمانی از شبانه روز برای فکر کردن ، که در آن ذهن آدمی حداکثر فعالیت خلاقانه خود را آشکار می نماید، برای افراد مختلف متفاوت است. بعضی ها صبح زود را بارورتر از دیگر اوقات می یابند و بعضی ها آخر شب بازدهی ذهنی بیشتری دارند . مهم این است که بهترین زمان باروری ذهنی را تشخیص دهیم و این زمان را برای اندیشیدن خلاق انتخاب کنیم. مکان نیز در خلاقیت مؤثر است؛ لذا معمولاً تعیین مکانهای خاص ، برای تأمین بهتر است؛ بنابراین باید بهترین زمان و مکان را انتخاب کرد.
۳.به کارگیری حس کنجاوی و توان پرسیدن
همواره در برابر سؤالهایی همچون «چرا»و «چگونه» و مانند آن ، چیزهایی مطرح می شود یا به ذهن می رسد که در تقویت قدرت خلاقیت آدمی مؤثر است . مانند:
- چرا این کار از این طریق انجام شده است؟
- آیا این کار واقعاً لازم و ضروری است؟
- چرا این راه حل ساز نیست؟
ما در این روش واضحات را مورد پرسش قرار می دهیم، لذا بدیهی است که تهیه فهرستی از پرسشهای ویژه عملیاتی برای زیر سوال بردن جنبه های واضح یک مسأله ، می تواند مفید باشد.
۴.استفاده از روابط میان افکار
غالب افکار بشری با یکدیگر ارتباط دارند و بافت به هم پیوسته ای را تشکیل می دهند؛ به هیمن دلیل قدرت تداعی در ایجاد وظهور یک فکر جدید بسیار کارساز ومؤثر است. مدیری که میل دارد فردی خلاق باشد، می تواند با توجه به واقعیتهای شناخته شده ومسلم ، کار خود را آغاز ند وگام به گام بر اساس آنها پایه تفکر جدید را نبا نهد؛ این امر ، با بهره گیری از شباهتهای موجود و رابطه های میان رخدادها، به ظهور مفهوم جدیدی بینجامد که خود نشانه فکر جدیدی است.
قرنها پیش ارسطو ، رابطه میان فکرها را مورد توجه قرار داد و پیشنهاد کرد که:
«کاروان اندیشه خود را با فکری مشابه ، متضاد، یا نزدیک به آن (به هر فکر مرتبط دیگری)به حرکت در آورید و فکر بعدی را در آن ردیف شکار کنید»[۳].
۵.تغییر شکل وضع موجود
افکار جدید غالباً از تحلیل و ترکیب وتنظیم دوباره و نوین افکار قبلی حاصل می شود[۴]. نقطه آغاز یک فکر ممکن است با تغییر شکل وضع موجود به دست آید.