بیل گیتس در کتاب سرعت اندیشه تلویحا“ به موضوع یکپارچگی مقیاس ها اشاره دارد . وی خاطر نشان می سازد که در دهه ۲۰۰۰ آنچنان که اطلاعات جمع آوری و مدیریت می شود ، آنچنان که یک محصول جدید فراورش و به بازار عرضه می شود می تواند پیروزی یا ناکامی سازمان عرضه کننده را بدنبال داشته باشد . یعنی ورود به بازار و خروج از صحنه رقابت همزمان خواهد بود . وی یادآور می شود که دهه ۲۰۰۰ دهه شتاب و سرعت تغییر خواهد بود . کلید موفقیت در این دهه سرعت اندیشه است. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: مدیریت رفتار سازمانی در هزاره جدید تجزیه و تحلیل بر مبنای عوامل محیطی و سازمانی
روان بودن جریان اطلاعات برجسته ترین ویژگی سازمانها ، در اقتصاد مبتنی بر دانش است . روان بودن اطلاعات در سازمان ، مانند جریان خون در رگ ها ، راه حل های فردی و گروهی فراوانی را برای فرآیند توسعه محصول جدید با خود به همراه می آورد . ابزارهای دیجیتالی راه آسان دستیابی ، پخش و بکارگیری منابع مورد نیاز فرآیند را بسیار هموار کرده است .
کار اطلاعاتی در اقتصاد مبتنی بر دانش ، برای توسعه محصول جدید ، کار فیزیکی به نوع تازه کار ، کار اطلاعاتی تحویل می گردد . کار اطلاعاتی (Information Work) به روش پردازش اطلاعات در مغز انسان یا رایانه اطلاق می گردد .
بخش اعظم کارها ( بیش از ۸۰ % ) در اقتصاد مبتنی بر دانش ، کار اطلاعاتی است . حتی در مقیاس کشوری بیشتر حجم کاری کشورهای پیشرفته کار فکری ( اطلاعاتی ) است . بکارگیری ابزارهای دیجیتالی شرکت را قادر می سازد کار اطلاعاتی را با کارایی ، عمق و خلاقیت بیشتر انجام دهد . به تعبیری ، تفاوت فراورده های ملموس ( کالا و محصول صنعتی ) و فراورده های داده ای ( اطلاعات ) مانند حرکت اتمها در حالتی که محصولی مانند خودرو یا رایانه تولید می شود و پیت ها در حالتی که کاری مانند تجزیه و تحلیل داده ها انجام می شود می باشد . بنابراین در اقتصاد مبتنی بر دانش ، سازمانها در پی تبدیل کارهای نیرو بر به کارهای دانش بر هستند .
کارهای دانش بر یعنی افزودن اندیشه انسانی به داده ها برای حل مسائل رودرروی سازمان و از جمله توسعه محصول جدید . همانطور که بیشتر اشاره شد در دهه ۱۹۷۰ سرعت توسعه محصول جدید مثلا” یک خودرو ، از پیدایش اندیشه ، طراحی ، ساخت تا روانه شدن به بازار فروش حدود ۲۵ سال طول می کشید ، در ۱۹۹۰ این زمان به حدود ۵ سال ، در ۱۹۹۸ به یک سال رسید . امروزه توسعه محصول جدید به روز و حتی به ساعت بیان می شود. در حالی که کیفیت محصول نیز بصورت نمایی ارتقا یافته است . در دهه ۷۰ سازمانها در سطح ۲ و ۳ سیگما فعالیت می کردند و در دهه ۲۰۰۰ فعالیت در سطح زیر ۵ سیگما ، کسب و کار را به نابودی و ورشکستگی خواهد کشاند . بنابراین توسعه محصول جدید علاوه بر سرعت ، کیفیت را نیز به شدت تحت تاثیر قرارداده است . فرهنگ شتاب در همه عرصه های کسب و کارهای جدید در اقتصاد مبتنی بر دانش تسری پیدا کرده است . در این بستر ، هرگونه دگرگونی با خود فرصتی برای توسعه محصول جدید به همراه دارد . اگر سازمانها از نقاط قوت خود برای بکارگیری فرصت ها استفاده نکنند ، در دام جنبه های منفی آن گرفتار خواهند شد . سازمانهای سرآمد با برخورد فعال و ارائه محصول جدید تهدیدهای این فرهنگ را به فرصت تبدیل می کنند .
دردنیای اطلاعات بازار دیگر یک مفهوم فیزیکی ندارد . بازار دارای مفهوم دیجیتالی خواهد بود . این بازار از ویژگی های خاص خود برخوردار می باشد . تولید در این بازار با روشهای مرسوم سنتی متفاوت است . ویژگی های مهم بازار دیجیتالی عبارتند از :
- ورود و خروجی آتی ، یعنی به سرعت برق می توان موفق بود یا ناکام شد .
- هاشیه سود صفر ، تولید در بازار دیجیتالی فرآیندهای خاص را می طلبد
- ضایعات صفر
- رقابت تنگاتنگ
در بازار دیجیتالی به همه کسب و کارها هشدار داده می شود که اگر تاکنون در صنعت خود بی رقیب بوده اند ممکن است بزودی مورد هجوم بازیگران بازرگانی مجازی قرار گیرند در چنین فضایی ، هیچ شرکتی نمی تواند موقعیت خود را در بازار ایمن ببیند . ورود و خروج در این بازار آنی و بدون هیچ مقدمه ای است . در یک لحظه می آید اگر موفق شد می ماند واگر نه خارج می شود . او به توانایی او در رقابت یعنی توانایی مدیریت و توسعه محصول جدید بستگی دارد . مدیرتی در فضای نوین با مدیریت سنتی متفاوت است . این تفاوت به تفاوت در ذات محصولات دو فضا است .
در آنجا روی منابع و روشها فرآیند مدیریت اعمال می گردد . یعنی برنامه ریزی ، سازماندهی هماهنگی و آیین منابع و روشها برای تولید کالا ، در اینجا دانش و دانایی مدیریت می گردد . مدیریت دانش یعنی گردآوری ، سازماندهی اطلاعات ، پخش و رساندن اطلاعات به کار برانی که
به آن نیاز دارند و این یعنی جریان روان اطلاعات در شریان حیاتی سازمان و بهبود مداوم آن از راه تجزیه و تحلیل دادهها و همکاری با دیگران .
مدیریت دانش یعنی جریان روان اطلاعات برای توسعه محصول جدید و تامین بهتر نیازمندیهای مشتریان بنابراین مدیریت دانش یک ابزار است برای تامین نیازهای مشتریان که همانا توسعه محصول تازه سازمان خواهد بود . با مدیریت دانش ، هوشمندی و بهره هوشی سازمان ارتقا می یابد . آن دسته از شرکتها که از سرمایه های هوشی خوب بهره برداری کنند می توانند به هنگام و به درستی نیازهای مشتریان را تشخیص داده و آن را در محصول جدید محقق سازند و خود را به عنوان پیشتازان و رهبران بازار آینده مطرح سازند . سیستم ها و زیر سیستم هایی در دسترس مدیران قرار گرفته ، با کارایی هر چه بیشتر ، قدرت پاسخگویی به هنگام سازمانهای مبتنی بردانش را به دگرگونی های محیطی، چالش های رقبا ونیازهای مشتریان را تقویت نماید . این سیستم ها جریان فراوری شده داده ها را به موقع به افراد مناسب در سازمان می رساند .