ریسک کردن کسب و کار من است
نوشاد مرالی عمری را صرف خرید و فروش به سرعت نور کرده است؛
داد وستدهایی که او را به ثروتمندترین فرد در شرق آفریقا تبدیل کرده است. اما چگونه موفق به انجام چنین کاری شد؟
در۳۹ نوامبر ۲۰۱۲، در مجله فوربس آفریقا به عنوان غول صنعت چای و مخابرات معرفی شد. عنوان جدیدی بود. چنین پیشرفتی برای فردی که به عنوان یک منشی مالی در گاراژی واقع در نایروبی آغاز به کار کرد، بد نبود. هنگامی که مرالی مرد جوانی بود وارد بخش مالی رایس موتورز شد. شرکتی که روزی خود او مالکش
می شود. آن روزها تمام نگرانی او به دست آوردن پول کافی برای خانواده اش بود. اما روزی سرنوشت با او یار شد و کارفرمای مرالی ۲۴ ساله توصیه هایی به وی کرد. به گفته مرالی:« فرانک ریس، پیر شده بود و می خواست به آلمان بازگردد. برای همین با خود فکر کردم، بعد از سالها کار دراینجا چرا باید شرکت را رها کنم، من به شرکت علاقمند بودم.» در سال ۱۹۷۴ او برای خرید شرکت رایس، وامی به مبلغ ۰۰۰/۲۰۰ شیلینگ کنیا یعنی حدود ۳۵۰/۲ دلار (باتوجه به قیمت کنونی ارز) از بانک آمریکا برداشت. با آنکه این مبلغ یک سوم پولی بود که او برای خرید شرکت نیاز داشت، اما ریس پذیرفت این مبلغ را بعنوان پول پیش پرداخت دریافت کند. با مدیرعامل شدن مرالی، زندگی اش یک شبه دگرگون شد. او دیگر نگرانی اش هزینه های روزمره نبود؛ حالا نگرانی اش پیش برد شرکت، پرداخت سر وقت دستمزدها، بازپس دادن وام و ادای تعهدش به ریس بود.
او می گوید:« این شرکت پتانسیل زیادی داشت و هرگز در تصمیم خود تردید نکردم.» با سودآوری، فرصت های سرمایه گذاری نیز ایجاد شد. ۶ سال مدیریت رایس موتورز فرصتی برای سرمایه گذاری در یک شرکت بزرگ ساختمانی به دست آورد و این شد نخستین خرید سهم و سرمایه گذاری مرالی. درآمد او رو به رشد بود، پس همین دلیل اعتماد به نفس وی شد و بزودی پهلو به پهلوی بزرگان کنیا می زد. مرالی روزی را به یاد دارد که در سال ۱۹۸۵ در بانک سی.بی.ای گام نهاد و با مالک مغرور آن همراه شد.
با لبخند می گوید: «دقت کنید، من معامله ای ۰۰۰/۶۰۰ دلاری امضا کردم با وجود اینکه باور کنید تنها ۶ دلار در جیبم داشتم و ۹۰ روز برای پرداخت تمام و کمال مبلغ قرارداد فرصت داشتم.» خانواده و دوستانش فکر کردند عقلش را از دست داده است. خودش می گوید : «حتی یکی از دوستان خانوادگی از همسرم خواست تا وضعیت روحی روانی من بررسی شود. وقتی برگشتم و بانک را خریدم ناگهان عده ای علاقمند به شراکت شدند و بنابراین یک کنسرسیوم تشکیل دادم.» آن ماجرا نقطه عطفی بود؛ کنسرسیوم شامل خانواده جومو کنیاتا، نخستین رئیس جمهور کنیا می شد.
به دست آوردن بانک سی.بی.ای یکی از بزرگترین معاملات سهام توسط یک کنیایی در کشور کنیا بود. به منظور سامان بخشیدن به تملک ها، مرالی برای کسب وکار گسترده خود، شرکت صاحب سهمی را تشکیل داد و به نام پسر خود سمیر نامگذاری کرد. در حال حاضر پنج شرکت کشاورزی و چند شرکت دیگر زیرمجموعه آن است. همچنین سمیر صاحب دومین شرکت بزرگ ارائه دهنده خدمات تلفن همراه در کنیا و صاحب یک کارخانه لاستیک سازی است و زمین هایی در لندن، دوبی و آنسوی آفریقا دارد.
این شرکت بیرون از کنیا گسترش یافته است. صاحب ۳۳ درصد از شرکت کشاورزی معروفی واقع در آفریقای جنوبی است و کارهای لبنیاتی در اوگاندا دارد. این اواخر رئیس جمهور اوگاندا برای یافتن راه حلی در مورد پیشرفت کند لبنیات در کشورش به مرالی نزدیک شد. مرالی در هندوستان با رساندن تولید لبنیاتی از ۲۵۰۰۰ لیتر به ۴۵۰۰۰۰ لیتر از طریق کمک به ۳۲ کارخانه فرآوری، به صنعت لبنیات در این کشور هم زندگی بخشید. این شرکت لبنیاتی همچنین دست به تولید پودر شیر زد و درنتیجه اوگاندا به جای کشور وارد کننده شیر به کشور صادر کننده شیر تبدیل شده است. حالا ببینید کاری مانده است که مرالی نکرده باشد؟
شرکت مرالی صاحب بیش از پنجاه درصد سهام سانسی، یکی از بزرگترین شرکت های تولید و فرآوری چای و قهوه در آفریقا نیز هست که ۱۲۰۰۰ هکتار مزارع چای و قهوه دارد. در این مزارع واقع در کیامبو، ۱۲ کیلومتر خارج از نایروبی، یک هکتار زمین به طور متوسط ۹۸۱/۳۵۱ دلار ارزش دارد که بر این اساس قیمت زمین مذکور چیزی نزدیک به۳/۴ میلیارد دلار می شود.
مرالی بخش عظیمی از موفقیتش را ناشی از استعداد می داند. او سانسی را از شخصی کاملا غریبه در هواپیمایی عازم لندن خرید :«این مرد بغل دستم نشسته بود و ما درباره آنچه او در کنیا انجام می داد شروع به صحبت کردیم. او گفت از جلسه هیئت مدیره سانسی آمده است ولی من چیزی درباره سانسی نمی دانستم.» معلوم شد مرد سوار هواپیما رئیس مرکانتا بود؛ شرکتی ثبت شده در انگلستان.
نه تنها ایده کشت و زرع چای توجه مرالی را جلب کرد بلکه او مایل بود پولش را صرف این کار کند. مرالی از او پرسید: «مایلی شرکت را بفروشی؟» وقتی دراین باره که زمینه ای در مورد چای وقهوه دارد از او سوال کرد، مرالی با خودنمائی وغرور پاسخ داد آفریقا را می شناسد و قیمت را پرسید. مرالی با غرور می گوید:« او گفت ۱۰ میلیون پوند. معامله سرگرفت و با هم دست دادیم. یکم ماه می و یکم ژوئن ۱۹۸۹ او چک اش را گرفت و من شرکتش را بدست آوردم.» دست آخر مرالی ۴۳ درصد از سهم این شرکت را خرید و ۲۴ سال بعد، با رشد فوق العاده شرکت، بسیار از آن تصمیم خود خشنود است.
این یکی از داستانهای کارآفرین بزرگ مهاجر آفریقا است. جد مرالی در سال ۱۸۸۳ از هند مهاجرت کرده و در شهر لوما واقع در امتداد سواحل کنیا ساکن شد. این خانواده در همینجا زندگی کرد تا زمانی که پدر مرالی به مومباسا نقل مکان کرد. شهری که مرالی در سال ۱۹۵۱ در آنجا بدنیا آمد.
در آن روزگار، نقل مکان در اطراف آفریقای شرقی آسان بود. خانواده او از کنیا به شهر تانزانیا تغییر مکان داد. شهری که مرالی و سه برادر و سه خواهرش در آنجا به مدرسه ابتدایی می رفتند. او به نایروبی رفت. در سال ۱۹۶۹ دوران دبیرستان را در آنجا تمام کرد. سپس یک سال بعد به انگلستان پرواز کرد و در کالجی در خیابان آکسفورد لندن به تحصیل رشته حسابداری و امور مالی پرداخت.
در سال ۱۹۹۹، سرمایه گذاران شرکت فرانسوی و یوندی به دنبال شریکی اهل کنیا می گشتند. تا در شرکتی که می توانست دومین شرکت ارائه دهده خدمات تلفن همراه در کنیا باشد، سرمایه گذاری کنند.
چهل درصد سهام برای تملک سرمایه گذاران خارج از شرکت درنظر گرفته شد. با اینکه مرالی با فن آوری تلفن همراه کار نکرده بود، از این فرصت استفاده کرد. مشکلات داخلی و حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ به برجهای تجارت جهانی در نیویورک، شرکت را واداشت تا در استراتژیهای خود در آفریقا تجدیدنظر کند، که اوضاع شرکت را بدتر کرد. به زبان ساده تر، آنها خواستند که از قرارداد خارج شوند. مرالی می گوید:«هر بار موضوعی پیش می آمد، چه در نیویورک و چه در جای دیگر، آنها می خواستند به مجریان آفریقایی فشار وارد کنند و
می توانستیم بفهمیم آنها تمام تلاش خود را می کنند تا از خیر و شر منافع شان در آفریقا خلاص شوند.»
شرکت ویوندی مجبور شد نخست به مرالی، که به عنوان صاحب ۴۰ درصد سهام شرکت بود، پیشنهادی بدهد.
۱۵ روز به او زمان دادند تا برای اعاده حقوق خود ۲۵۰ میلیون دلار فراهم کند. ار آنجا که تقریبا مطمئن بودند مرالی در این کار موفق نخواهد شد. نزدیک به پایان مهلت ۱۵ روزه، مرالی با دوست قدیمی خود محمد ابراهیم که بنیانگذار یک شرکت ارائه دهنده خدمات تلفن همراه بود، تماس گرفت و خرید آن بخش از سهام را که ویوندی می خواست بفروشد به قیمت ۲۵۰ میلیون دلار به او پیشنهاد داد و او با خریدش موافقت کرد.
در همان زمان، ویوندی موافقت کرد که سهام خود را ۲۳۰ میلیون دلار بفروشد. نتیجه این شد که مرالی در عرض
۲۴ ساعت، ۲۰ میلیون دلار سود کرد، او
می گوید:
«همیشه به یاد داشته باشید که بهترین زمان خرید، هنگامی است که شرکتهای خارجی می خواهند بروند و بهترین زمان فروش وقتی است که
می خواهند بیایند. بعدها آن شب را جشن گرفتم چون اتفاقی عالی بود.» سپس او سهام خود را از شرکت خارج کرد، با اشاره به اینکه با صبر بیشتر در این شرکت، پول بیشتری بدست نخواهد آورد. «وقتی ۱۵ درصد از سهام خود را فروختم، موفق شدم ثروت خوبی را به دست آورم. در تجارت زمانبندی صحیح عاملی تعیین کننده است»
وقتی مرالی ۱۵ درصد از ۲۰ درصد سهامش را که ارزش آن شش میلیارد شیلینگ کنیا تخمین زده می شد به شرکتی کویتی فروخت، در این فروش بیش از ۱۳۰ میلیون دلار نصیبش شد، که به گفته خودش با نگهداری این سهام هرگز نمی توانست این مبلغ را به چنگ آورد. هایتا ۵ درصد سهامش را در دومین ارائه دهنده سرویس تلفن همراه کنیل برای خود نگه داشت. شرکت از زمان تاسیس اش در کنیا، تاکنون چهار بار دست به دست چرخیده است، که درباره سوددهی آن تردید ایجاد کرده، اما مرالی
می گوید در این شرکت حتی یک سنت هم از دست نداده است. بلافاصله پس از این معامله فیبر نوری را وارد کنیا کرد.
او می گوید:« به محض اینکه استفاده از فن آوری اطلاعات را در اروپا دیدم، فهمیدم که این فن آوری باید به آفریقا هم برسد و اکنون با سرعت زیادی روبه رشد است. بدین ترتیب درحال تغییر سرمایه گذاریهایمان بوده ایم.» مرالی تنها از معاملات مخابراتی خود، بیش از ۵۰۰ میلیون دلار بدست آورده است.
احساس نه، منافع مشترک آری: در معاملات مرالی، ثبات مدیریتی در تصمیم اش برای ورود یا عدم ورود به کار، نقش مهمی ایفا می کند. شرکت ها را برای اداره کردنشان نمی خرد، بلکه برای سود بردن می خرد. وقتی زمان فروش می رسد، شرکت را می فروشد.
مرالی می گوید: «در کار احساسات خود را کنار بگذارید.» او اضافه می کند شراکت در کسب وکار باید براساس منافع مشترک باشد. «این کار مانند ازدواج نیست که در انتهای آن ۵۰ درصد همه چیز را برای خودتان بردارید و بروید.»
از کار خیریه غافل نشوید: مرالی تنها در فکر بدست آوردن سود هم نیست؛ وی در فعالیتهای انسان دوستانه مانوچانداریا در این کشور شرکت می کند. بنیاد زارینا و نوشاد مرالی همه ساله بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ میلیون شیلینگ کنیا معادل ۵۷/۱ تا ۹۲/۲ میلیون دلار به سازمانهای خیریه کمک می کنند. یکی از بزرگترین کمک های این بنیاد ۱۰۰ میلیون شیلینگ کنیا معادل۱۷/۱ میلیون دلار به بیمارستان ملی کنیاتا برای ساخت یک مهد کودک بود. او ۳۰ هکتار زمین ساحلی در منطقه ای مرفه در شهر ساحلی مالیندی را به دولت اعطا کرد که از آن بعنوان ساحل عمومی استفاده شود. او قطعه ای زمین را هم در نایروبی برای تاسیس مرکز ورزشی جفریز اختصاص داد.
مرالی اکنون قصد دارد در زیرساخت های انرژی آفریقا سرمایه گذاری کند. او زمام امور شرکت را در دستان پسرش سمیر قرار داده است و می گوید پسرش باید از نام مرالی محافظت کند، که این امر ضمانتگر تمرکز سمیر بر کارش است. او در زمان معرفی پسرش بعنوان مدیر شرکت به وی می گوید:«این شرکت شهرتی کسب کرده است، سخن تو نشانگر عهد و پیمان توست.» سمیر ۳۷ ساله، مدرک کارشناسی ارشد در بانکداری و امور مالی دارد. اما این تحصیلات او را چندان برای اداره امور بزرگ شرکت پدرش آماده نکرده است. او از پیش برخی شرکتها را هم به عنوان مدیر اجرایی و هم به عنوان مدیر غیر اجرایی اداره می کند. توانایی مرالی در خرید و فروش با سرعت بالا، میلیون ها دلار برایش به ارمغان آورده است. می توانید مطمئن باشید در مدت زمانی که برای خواندن این سطرها صرف کرده اید، این پیرمرد زیرک معامله دیگری را به انجام رسانده است!
منبع: نشریه آینده نگر