اهمیت تصمیم گیری در کسب و کار
یک شرکت بیمه را در نظر داشته باشید که متخصص بیمه کردن شرکتهای چندملیتی است. امکان دارد لازم باشد برای هر مشتری تصمیمات ارزیابی ریسک برای صدها مورد در سراسر جهان گرفته شود. افراد بیمهگر باید این تصمیمات را گرفته و هر بیمهگر تجربیات مخصوص به خود را دارد و هر یک از آنها موارد مختلفی را دیدهاند و ارزیابیهای گوناگونی از موارد مراجعه خود داشتهاند.اکنون متصور شوید بخواهید از پیشرفتهترین تجزیه و تحلیلها برای تدوین روش کار بهترین و مجربترین بیمه گران استفاده کنید. ابتدا یک مدل تحلیلی ایجاد میکنید که منطق تصمیمگیری بهترین و کارآمدترین افراد را بهدست آورید. سپس این مدل را تکمیل کرده و از دیگر بیمهگران میخواهید از این مدل برای تصمیمگیری استفاده کنند. با الی گشت همراه باشید تا بیشتر از این موضوع بدانید.
مطالب مرتبط: نقش روابط در توسعه کسب و کار خصوصیات کسب و کارهای نوآور
این مثال را زدیم تا این را بگوییم، در میانه تصمیات بزرگ و کوچک در یک سازمان، یک محدوده تصمیم گیری بسیار وسیع و کشف نشده وجود دارد. چنین تصمیماتی اعم از اینکه تکرارشونده باشند یا از لحاظ فردی اهمیت داشته باشند، نیاز به تمرین قضاوت و داشتن تجربه دارند؛ این دو مانند معدن طلا برای شرکتهایی هستند که با تجزیه و تحلیل اولیه وارد یک موضوع میشوند.
حال بر روی مثال بالا تمرکز کنید و تصور کنید با این مدل تصمیم گیری در شرکت بیمه به چه نتایجی میانجامد:
۱- در مجموع بهتر هستند. جمعآوری دانش افراد ماهر باعث میشود تصمیمات دقیقتر و باکیفیتتری اخذ شود.
۲- ثبات بیشتری دارند. با این کار تنوع نتایج حاصل از تصمیمات را کم کرده و نتایج تقریبا قابل پیشبینی هستند.
۳- مقیاسپذیری بیشتر میشود. با رشد کسبوکار، تعداد بیشتری از افراد جذب شده و خود افراد همراه با سازمان بیشتر رشد میکنند.
علاوهبر این، با این کار میتوانید قابلیت آزمایش و یادگیری سازمان را نیز بالا ببرید. هر نتیجهای که از یک عمل بهدست میآید وارد فرآیند مدلسازی میشود و به این ترتیب، مدلها همواره بهتر و بهتر میشوند. بهرهگیری از تجزیه و تحلیل در این فرآیند موضوع کوچکی نیست. متوجه میشوید که فرآیند تصمیمگیری تحت تاثیر این موضوع است. در عین حال، نهتنها باید در فرآیند تصمیمگیری از قابلیتهای تکنولوژیک نیز بهره ببرید، بلکه باید از این موضوع نیز اطمینان داشته باشید که افرادتان قابلیت انطباق با تکنولوژیهای جدید و استفاده از ابزارهای جدید را دارند. اگر چنین نباشد، اهداف و دورنمای سازمان به انحراف کشیده میشود. ما از تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدهایم که تصمیمگیری فرآیند پر اهمیتی است. شرکتهایی که بهتر تصمیمگیری میکنند، سرعت بیشتر داشته و تصمیمگیری آنها در قیاس با همترازهایشان بهطور موثرتری به دستاوردهای مالی و سود میرسد. بهکارگیری درست ابزارهای تحلیلی میتواند به شرکتها کمک کرده تا تصمیمات بهتر و سریعتری بگیرند (بالاخص در سطوح متوسط سازمانها) و متعاقبا کارآیی و بهرهوری سازمان نیز افزون مییابد.