عقایدتان را بگویید و با صدای بلند، انتقاد کنند
تیم کوک، مدیرعامل اپل میگوید: «اگر از انتقاد خوشتان نمیآید، هیچوقت رشد نخواهید کرد.» این گفته، یادآور رفتارهای مدیرعامل فقید اپل، استیو جابز است که بعضی اوقات در جلسات، موضعی برعکس آنچه در ذهنش بود میگرفت تا بتواند افراد را ترغیب به بحثهای بیشتر و انتقادات بیشتر کند. چون وی عقیده داشت که این کار باعث نتایج بهتری میشود. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: جملاتی الهام بخش از زبان برجسته ترین مدیران جهان با تیم کوک، مدیر عامل اپل آشنا شوید
اپل افراد را بر اساس مهارتهای اجتماعی و فنیشان استخدام میکند و مهمترین کارمندان برای اپل، کارمندانی هستند که مهارتهای اجتماعی قوی دارند و جرئت بسیار زیادی دارند که بایستند و حرفشان را بزنند. جابز برای افرادی که عزم داشتند که موانع را کنار بزنند، احترام بسیار زیادی قائل بود. هنگامی که استیو جابز از دنیا رفت، جشن بزرگداشتی برای او در شرکت اپل برگزار شد. مدیر طراحی اپل، جانی آیو، گفت جابز ایدههای مبهم را به افراد میداد و انتظار داشت که آنها از این ایدهها رمزگشایی کنند و بازخورد صادقانهشان را به او بدهند. این کار به روش «بازخورد جسورانه» در شرکت اپل معروف شده است. جانی آیو در این باره میگوید:
استیو پیش من میآمد و میگفت: «جانی، یک ایدهی احمقانه برایت دارم!» البته بعضی وقتها هم این ایدهها واقعا احمقانه بودند. ولی بعضی وقتها پس از مطرح کردن ایده، کل اتاق ساکت میشد و ما متوجه میشدیم که یک ایده وحشتناک عالی و جسورانه پیدا شده است.
استخدام کارکنان بر اساس استانداردهای بالا
یکی از مدیران استخدامی اپل، یک فرم استخدامی را که پس از مصاحبه با کارجو پر شده بود، نشان داد. یک سؤال خیرهکننده در آن وجود دارد: «آیا این شخص میتواند پابهپای استیو جابز بیاید؟» شاید این مهمترین سؤالی باشد که یک مدیر استخدامی در فرآیند استخدام یک شخص میتواند از خودش بپرسد. استیو جابز بهعنوان یک مدیر چالشگر شناخته شده بود و عمیقا به افرادی که جرئت ابراز عقیده دارند، احترام میگذاشت. سالها پیش، از جیمز هیگا، یکی از معاونان شرکت اپل پرسیده شده بود که کارکنان با استیو جابز چطور است؟ جیمز مطالعات سیاسی خوانده بود و عکاس آزاد بود، نه یک متخصص کامپیوتر. چرا استیو جابز او را استخدام کرد و چنین موقعیت شغلی حساسی مانند مذاکره برای حق امتیازهای موسیقی برای فروشگاه آیتونز را به او داد؟ جیمز میگوید: «استیو توانست به من اعتماد کند که این اعتماد به دلیل روراستی من، صداقت و توانایی پابهپا آمدن با استیو در هر مسئلهای بود.»
بازخورد جسورانه میتواند مرگ و زندگی را تعیین کند
در یکی از برنامههای بزرگ آموزشی در زمینهی چالشهای ملی حساس در زمینه امنیت، بعد از اینکه بحثی چالشی اجرا شد، مدیر برنامهی آموزشی هیچ سؤالی از دانشجویان نپرسید. در عوض گفت: «چه کسی با من مخالف است؟ فکر میکنید کدام بخش از صحبتهای من اشتباه بوده است؟» دانشجویان باید دیدگاه انتقادی بر صحبتهای مدیر برنامه آموزشی ایراد میکردند. آنها هیچ ترسی از ابراز عقیده نداشتند. چنین دیدگاهی حتی در فضای شرکتهای بزرگ نیز بعضا وجود ندارد. پس از جلسه، یکی از شرکتکنندگان که از رفتار این مدیر به وجد آمده بود از او پرسید: «چرا این کار کردی؟» وی پاسخ داد: «کار ما، مرگ و زندگی است، ما اجازهی اشتباه کردن نداریم.» در بحث مسئلهی دفاع ملی، هیچ جایی برای تقلید کورکورانه وجود ندارد. مدیر برنامه، به دانشجویان گفت باید بازخوردی جسورانه بدهند و انتظار داشت که آنها نقص صحبتهای او را پیدا کند.
اگر بازخورد جسورانه نبود، صنعت هوانوردی بهاندازهی امروز، امن نمیشد. در دههی هفتاد، خطوط هواپیمایی دچار مشکلاتی بودند. خبرگان صنعت در مورد مشکلات موجود مطالعاتی انجام دادند و متوجه شدند که مشکلات ارتباطی در کابین خلبان وجود دارد. مخصوصا اینکه کمکخلبان همیشه ساکت بود؛ حتی اگر میدانست مشکلی پیش آمده است. امروز، خطوط هواپیمایی برنامهای تحت عنوان مدیریت منابع کادر پرواز اجرا میکنند تا این فرهنگ را ایجاد کنند که کمکخلبانها و خدمهی پرواز باید بتوانند آزادانه با هم ارتباط داشته باشند.
کلید بازخورد جسورانه
اگر شما از کارکنانتان، بازخورد شجاعانه میخواهید، باید در شرکت خود فرهنگی ایجاد کنید که افراد متوجه شوند در ازای ارائهی عقایدشان، از احترام برخوردار میشوند. در صنعت هواپیمایی، این مسئله با شعار «هیچ مشکلی نباید وجود داشته باشد» شناخته شده است. افراد بدون هیچ ترسی از عواقب صحبتهایشان، اعتراض میکنند و عقایدشان را بیان میکنند. اعضای تیم شما باید مطمئن باشند که اگر عقیدهای را به زبان آوردند، مجازات نشوند یا عواقب سنگینی برای آنها نداشته باشد. در عوض باید تشویق شوند و پستهای کلیدی به آنها داده شود تا سایر افراد در سازمان نیز جرئت پیدا کنند حرفشان را به زبان بیاورند. هر کسبوکاری تغییرات و تهدیداتی دارد. محیط خفقان برای ابراز ایدهها، نمیتواند در مواقع بحران، راهحلی مطمئن برای نجات سازمان باشد.