مدیران با این سئوال ها در کارشان حرفه ای می شوند
ویژگیهای خاص رهبران در هر حوزه و صنعتی متفاوت است، اما اگر بخواهیم یک ویژگی درخشان را نام ببریم، باید به توانایی مطرح کردن پرسشهای معنادار که گاهی به طرز فریبندهای ساده هستند، اشاره کنیم. در اینجا به ۶ مورد از این پرسشها که کمک میکند افراد مهارتها و تاثیر رهبری خود را تقویت کنند، اشاره میکنیم. با الی گشت همراه باشید تا با این پرسش ها آشنا شوید.
مطالب مرتبط: یک مدیر خوب چگونه اشتاباهاتش را می پذیرد مدیریت جزئیات را به کارکنان بسپارید
۱. نظر شما چیست؟
در اوایل کارم این امتیاز را داشتم که با جان جی، مدیر هنری شرکت خرده فروشی لوکس بلومینگدیلز همکاری کنم. روزی که از کنار دفتر او رد میشدم، از من خواست تا در باره طراحیهای لوگوی یکی از برنامههای فروش ویژه با محوریت محصولات و فرهنگ ژاپنی نظر دهم. آن زمان من ۲۳ ساله بودم و او مدیر هنری معروفی در سطح بین المللی بود. با این حال، از من خواست نظرم را در مورد کار او بگویم. کار هنری جی شاهکار بود، اما او به عنوان یک رهبر همزمان من را درگیر ماموریت تجاری و نیز اهمیت بینقص بودن کار هنری خود کرده بود. در نتیجه این اقدام، من به مدیر خلاقی تبدیل شدم که معتقدم پرسش جی اولین قدم آغاز این سفر بود.
۲. آیا میدانیم؟
گری لاومن، ابتدا استادیار مدرسه کسب وکار هاروارد بود و سپس به عنوان مدیرعامل شرکت سرگرمی Harrah، دومین شرکت بزرگ تولیدکننده بازی به کار مشغول شد و این شرکت را با تحلیل داده دگرگون کرد. او خشکی کسب وکار را به بخشی آورد که با احساسات اداره میشود. این شرکت بعدها شرکت Caesars را خرید. به طوری که امروز به بزرگترین شرکت تولیدکننده بازی در جهان تبدیل شد.
۳. اوضاع چطور است؟
این اولین پرسشی است که دکتر لئونارد مارکوس، همکار من در رویارویی با کسی که او را در حوزه خاصی آموزش داده، میپرسد. اغلب رهبران بحران در گیر و دار شرایط پراسترس و پرریسک هستند. پرسش صریح او به قصد نشانه رفتن به قلب چالش های احساسی و عملیاتی بیان میشود. در واقع این سوال علاقه واقعی به آن شخص را نشان داده و هدفش بررسی افکار و احساسات او هست. این سوال میتواند پرسش و پاسخهای بعدی را به دنبال داشته و جوابها را کم کم استخراج کند. گوش دادن فعال در استفاده از این پرسش لازم است: اگر در پاسخ کلمه کلی «خوب» را بشنوید، یعنی با شکست مواجه شدهاید.
۴. نظرتان در مورد کار من چیست؟
اد کوچ، شهردار معروف نیویورک با مطرح کردن این پرسش از مردم در خیابان یا مترو، برای دریافت بازخورد در مورد عملکردش استفاده میکرد. این کار باعث میشد او بتواند با مردم عادی ارتباط برقرار کرده و درونگرایی ذاتیاش را تلافی کند. یکی از رموز بزرگ رهبران درونگرا توانایی آنها برای به حرف آوردن دیگران است؛ چون باعث میشود بدون کمترین فشاری اطلاعات ارزشمندی به دست آورند.
۵. چگونه میتوانم کمک کنم؟
بعد از حادثه بمبگذاری در ماراتن بوستون، مرکز ایالت ماساچوست در سال ۲۰۱۳، من و همکارانم با مدیران و مسوولان زیادی، از جمله دوال پاتریک، فرماندار ماساچوست مصاحبه کردیم. اگرچه پاتریک مدیر ارشد این ایالت بود، اما هیچ وقت این نیاز را پیدا نکرده بود که در تصمیمهای عملیاتی دخالت کند؛ چون به اعضای FBI، پلیس ایالتی ماساچوست، پلیس بوستون و دیگر آژانسهای مربوطه اطمینان داشت. در عوض، او بهدنبال این بود که ببیند چطور میتواند حمایت بهتری از تلاشهای آنها داشته باشد. او به اندازه کافی اعتماد به نفس داشت تا بر نتیجه مطلوب تمرکز کند، نه جزئیات مهمی که دیگران در آن تخصص داشتند. این اقدام، نمونهای از خودداری مثبت است که کمتر در میان سیاستمداران یا مدیران عامل به چشم میخورد.
معنای این موضوع در بلندمدت چیست؟
سازمانها قادر هستند تا بر نتایج کوتاه مدت تمرکز کنند. اما مایکل بیر، استاد بازنشسته مدرسه کسبوکار هاروارد براین اعتقاد است تمرکز شدید بر زود نتیجه گرفتن (عمدتا به صورت فصلی) میتواند به توانایی سازمان برای ایجاد ارزش بلندمدت هم به سرمایهگذاران و هم به جامعه صدمه بزند. اگر پرسشهای شما بر مبنای یک نقطه زمانی دورتر باشد، میتوانید افراد را به در نظر گرفتن مسائل و کسب نتیجه در بلندمدت تشویق کنید.
البته پرسیدن این ۶ سوال تنها نیمی از دستورالعمل مورد نیاز است. رهبران تاثیرگذار میدانند که چگونه باید خوب بشنوند. سوال پرسیدن برای گرفتن بازخورد و سپس اهمیت ندادن به این بازخوردها از سوال نپرسیدن بهتر است.