بسیاری از افراد تصمیمهای شغلی خود را از طریق مشاهده دنیای اطراف و تلاش برای تطابق خودشان با این دنیا اتخاذ میکنند. این امر مخالف کاری است که واقعاً باید انجام شود.
بهترین مسیر شغلی فرایندی است که از درون آغاز میشود (یک نوع تکامل خودآگاهی). شما میبایست از مهارتها، استعدادها، تواناییها، امکانات و ویژگیهای منحصر بفردتان آگاه شوید چون این خودآگاهی چرخهای است که فرد را به سمت یک شغل رضایتبخش هدایت میکند.
شناخت مهارتهای قابل انتقال یک قدم اساسی در برنامهریزی شغلی است. مقاله حاضر توضیح میدهد که این مهارتها چه هستند و کمکهایی را برای تشخیص و افزایش میزان مهارتها و استفاده از آنها در به دست آوردن یک موقعیت شغلی مناسب ارائه مینماید. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: مهارت هایی که منجر به تغییر زندگی شما خواهد شد آشنایی با پنج مهارت که از شما مدیر بهتری میسازد
انواع مهارتها
مهارتها را میتوان به عنوان سرمایه منحصر به فرد هر شخص تعریف نمود. سه گروه از مهارتها وجود دارند. مهارتهای فنی، مهارتهای اکتسابی و مهارتهای قابل انتقال. مهارتهای فنی تخصص گرایی درون یک رشته خاص را مطرح میکند و فرد را قادر میسازد که یک شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحی یک فرایند شیمیایی، عملیات ساخت تجهیزات و مانند آن. مهارتهای اکتسابی ریشه در ویژگیهای شخصی یک فرد مانند انعطافپذیری، کنجکاوی، قدرت تصمیمگیری و بهینه سازی دارد. مهارتهای قابل انتقال مهم ترین نوع مهارتها در توسعه مسیر شغلی است. این مهارتها را میتوان از حرفهای به حرفه دیگر و از یک حوزه صنعت به حوزه دیگر منتقل کرد. شناخت مهارتهای قابل انتقال اولین قدم در خودآگاهی و برنامهریزی شغلی است. این مهارتها در هفت مقوله جای میگیرند:
- ارتباطات: نگارش، گفت وگو، گوش دادن، آموزش، مشورت، متقاعد سازی، مدیریت، تبلیغ و بیان احساسات
- خلاقیت: تجسم، ذهنی سازی، ابداع، ایجاد، بداهه پردازی، تعبیر و تفسیر و استفاده از تواناییهای هنری
- تحقیق: جمع آوری، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات
- تشریح: استفاده از تحلیلهای منطقی، توسعه چارچوبهای کاری، تشخیص ضعفها و شناخت شباهتها
- حل مسائل: تعریف یک مسئله، ارزیابی گزینهها، تسلط بر راه حلها و بهبود یک موقعیت
- سازماندهی: از طریق دنبال کردن برنامهها و دستور العملها، توجه به جزئیات، بایگانی، جستجو و طبقهبندی
- ترکیب: تلفیق قطعات اطلاعات در یک کل به هم پیوسته، بررسی اطلاعات و بیان آنها در یک شکل واضح
آگاهی از مهارتهای قابل انتقال کمک میکند، دریابید چه تواناییهای ویژهای دارید و ضمناً امکانی برای واضح سازی آن تواناییها به شما میدهد.
روی عناوین شغلی تأکید نکنید
عناوین شغلی فقط برچسب هستند و اغلب باعث گمراهی میشوند. شرکتها هنوز این عناوین را خیلی جدی میگیرند. آنها مشخصهای هستند که شغلها را توصیف میکنند. این مهارتهای مورد نیاز حرفهها را توصیف نمی کنند. عناوین شغلی در رشتههای مختلف معانی متفاوت دارند. بنابراین بسیار مهم است که دریابیم هر عنوان شغلی چه معنایی میدهد و چگونه به استعدادها و مهارتهای قابل انتقال مرتبط میشود. به عنوان مثال یک مدیر پروژه در صنایع شیمیایی با یک مدیر پروژه در شرکت بازرگانی متفاوت عمل میکند.
در مواجهه با عناوین شغلی باید چند سئوال اساسی را مطرح نمایید. به عنوان نمونه به این موارد توجه کنید: وقتی این عناوین شغلی بر عهده ما گذاشته میشود، دقیقاً میبایست چه اقدامی انجام دهیم؟ آیا پیدا کردن راهکارها بر عهده ماست یا سازماندهی و تحلیل؟