درون ذهن یک مدیر موفق چه می گذرد…؟!

چگونه مدیر بهتری باشیم
در این مطلب گفته شده است که به جای مدیریت های اشتباه و نادرست بر کارمندان چطور می توان در ذهن آن ها نوعی انگیزه به وجود آورد؛
می بایست نیازهای کارمندان را به نوعی فهمید و مطابق با درخواست ها، عمل کرد. به جای آنکه همیشه در محیط کار، مدیر محوری مطرح باشد، بهتر است کارها به صورت همکاری و با کمک یکدیگر؛ اعم از کارمندان یک شرکت و همین طور مدیران آن انجام شود. در حقیقت مدیران موفق می دانند که چطور باید فضایی سالم همراه با اعتماد طرفین ایجاد کنند.
تبدیل شدن به یک مدیر موفق نیازمند شرکت در مدارس مدیریتی نیست، بلکه فقط با اندکی تامل بر چگونگی مدیریت صحیح و کارآمد، می توان به بهترین شکل ممکن این مسئولیت خطیر و مهم را انجام داد.

علاقه و استعداد

بهترین مدیر ها همیشه بر طبق قوانین پیش می روند.
کار همراه با اصول اخلاقی
رهبری متعادل و منطقی
کمک به دیگران با شوق و تمایل بسیار
تلاش در انتخاب صحیح ترین راه
یک مدیر موثر و مسئول، هیچ گاه نمی تواند ظالم باشد، نمی تواند بی دلیل و نابجا دستور دهد، و یا اینکه ترسی بی مورد در جو محیط کار به وجود آورد. او همیشه سعی می کند خودش را به کارمندانش نزدیک کند و با آن ها خالص و صادق باشد. این مدیر موفق در حقیقت رهبر گروهی از کارمندان موفق نیز هست که هر دو به بهترین وجه ممکن، انجام وظیفه می کنند.

اطمینان و شهرت
۱ نفر از ۵ کارمند معتقد است که «اطمینان» از مهمترین موارد بین کارمندان و کارفرما است.

چطور می توان اطمینان کارمندان را جلب کرد؟!
شنونده خوبی در مقابل کارمندانتان باشید.
می بایست کمی ابتکار و خلاقیت در زمینه پیدا کردن راه حل مشکلات از خود نشان دهید.
در میانه مسیر، هدفتان را فراموش نکنید.
ارتباط خود را در میان بخش های گردش کاری حفظ کنید.
به جای آنکه به کارمندانتان ترس و وحشت وارد کنید، روی الهامات و تاثیراتی که بر آن ها وارد می شود، تمرکز کنید.
همین طور باید قبول داشته باشید که تغییرات و گاهی اوقات شکست ها، لازمه موفقیت های آینده تان است.
و این موضوع را نیز باید به کارمندانتان انتقال دهید.
چگونه می توان اعضای تیم و یا کارمندان را با یکدیگر متحد کرد…؟!
نباید بدین موضوع فکر کرد که در حال حاضر، من به عنوان یک مدیر، به چه چیزی احتیاج دارم؛ زیرا این موضوع در شرایط خاص نباید مطرح باشد. اینکه چه چیزی به صلاح همگان است، و انجام آن، قطعاً مطرح است.
سازش های گاه به گاه، در بعضی موارد به افزایش اعتماد و اعتبار کمک می کند؛ پس این موضوع را فراموش نکنید.
از اینکه کارمندان از شما با عنوان آدم بدی یاد کنند، جداً خودداری کنید.
یک مدیر موفق می بایست با رفتارهایش کاری کند تا کارمندان روز به روز با انگیزه تر شوند و در ارایه راه
حل های مختلف در زمینه مشکلات، بهتر و بیشتر مشارکت کنند.
لازم به ذکر است که ۷۱ درصد از کارمندان به دلیل راحت نبودن با کارفرمایشان، به طور کامل به تعهدات شغلی خود، پایبند نیستند. در صورتیکه فضای دوستانه برایشان محیا باشد، ۶۰ درصد نیز اظهار دارند می خواهند بهتر و موثرتر کار کنند.

رهبری
۱ نفر از ۶ نفر می گوید: احترام، مهمترین اصل ممکن در روابط بین کارمند و کارفرما است.
تقریباً ۱ نفر از ۱۰ کارمند اعتقاد دارد که ایجاد روابط، مهم ترین عامل است
چطور می توان کارمندان و یا تیم را رهبری کرد؟!
به راحتی می توان کارمندان را با نصیحت های
نه چندان محکم و تلخ، راهنمایی کرد و آن ها را در مورد اشتباهاتشان، آگاه کرد.
شنیدن نیازها و مشکلات کارمندان نباید فراموش شود.
در خصوص تنبیه کارمندان….!
بهتر است این نکته را گوش زد کنیم که این کار در مقابل سایر کارمندان دیگر، یکی از بدترین و زشت ترین رفتارهای انسانی است، پس در مورد این موضوع بهتر است با کارمند مربوطه کاملاً خصوصی صحبت کرد تا دیگر اعضا از موضوع با خبر نشوند؛ همین طور یک مدیر موفق، می بایست در نهایت آرامش به کارمندش تذکرات لازم را بدهد.
چه خوب می شود اگر مدیران، موفقیت های کارمندانشان را جشن بگیرند؛ البته تنها شعار ندهند بلکه باید عمل کنند…!
لازم به ذکر است که در نهایت کلاس های آموزش مدیریت می تواند شما را در درک بهتر موضوعات کمک کند؛ اما همان طور که قبلاً گفته شد، نیاز چندانی به حضور در این کلاس ها نیست. درک کارمندان در شرایط های مختلف، بهترین راه حل برای مدیران است.