ویلیام بوئینگ در سال ۱۹۰۳ دانشگاه ییل را به منظور بهره گیری از فرصت ها در شرایط مخاطره آمیز ولی در عین حال همراه با منافع مالی ترک کرد و پا به عرصه صنعت چوب و جنگلداری شمال غرب گذاشت. این تجربه وی را در صنعت هوایی بسیار یاری نمود.
تحت هدایت او، یک شرکت تولیدی هواپیمای کوچک به یک شرکت سهامی بزرگ صنایع وابسته ارتقا یافت. وقتی که در سال ۱۹۳۴ قوانین پس از رکود موجب افول شرکت هوانوردی بوئینگ شد، ویلیام بوئینگ سهام خود را در شرکت فروخت، اما وارد سرمایه گذاری های جدید شد. او یکی از موفق ترین پرورش دهندگان اسب در آمریکا بود. وی هرگز علاقه خود را در زمینه حمل و نقل هوایی از دست نداد و در طول جنگ جهانی دوم به عنوان مشاور شرکت های هوانوردی داوطلب شد. او تا سال ۱۹۵۶ زندگی کرد؛ شرکتی که او تأسیس کرده بود در سال های پایانی عمرش وارد عصر جت شده بود. هم اینک خانواده بوئینگ به عنوان یکی از ۱۰ خانواده برتر ثروتمند جهان شناخته میشود.
ویلیام بوئینگ شخصی درون گرا، رویایی، کمال گرا و دقیق روی قوانین و ریزه کاری ها بود. روی دیوار دفتر خود تابلویی با این مضمون نصب کرده بود: «۲۳۲۹بقراط می گوید: ۱-هیچ اختیار و قدرتی به غیر از قانون و حقایق وجود ندارد.۲- حقایق و آمار توسط مشاهده دقیق بدست می آیند. ۳- استنباط از حقایق موجود ساخته می شود. ۴-تجربه، درستی این قوانین را ثابت کرده است»
به گفته پسرش، ویلیام بوئینگ جونیور، او کتاب خوان قهار و مشتاقی بود که اکثر مطالبی را که می خواند به خاطرش می سپرد. او همچنین بسیار کمال گرا بود. در سال ۱۹۱۶ درحالیکه در یکی از ساختمان های تولیدی خود به بازدید مشغول بود، متوجه یک مجموعه دنده شد که به طور نادرست در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند؛ او آنها را زیر پای خود له کرد و گفت برای این کالای معیوب این تولیدی را متوقف می کنم، زیرا این کار بهتر از فرستادن این نوع کالا در بازار است.
آغاز اتفاقی: پیدا کردن سنگ خوش شانسی
ویلیام بوئینگ در دیترویت در سال ۱۸۸۱ از پدر و مادری به نام های ویلهلم و ماری به دنیا آمد. پدرش ویلهلم از خانواده ای اصیل و متمول در آلمان بود که در سال ۱۸۶۸به آمریکا مهاجرت و به مدت یک سال در ارتش آلمان خدمت کرد. او عاشق ماجراجویی بود و در سن ۲۰ سالگی خانواده اش را ترک و به امریکا مهاجرت کرد.
ویلهلم به عنوان یک کارگر کشاورز مشغول کار شد و به زودی به نیروهای کارل ارتمن پیوست؛ کسی که فروشنده الوار بود و در نهایت پدر زن ویلهلم شد. ویلهلم جوان یک جنگل چوب الواری با حقوق معدنی آن را در منطقه مسابی خریداری کرد و یک خانه بزرگ در آن ساخت و رئیس بانک پیپل سیوینگ، گالوین برس و آیرن ورکز شد و همچنین یک سهامدار در شرکت بیمه استاندارد لایف گردید. وی همچنین توانست زمین هایی را در واشنگتون در منطقه اوشن شور و جنگل های چوب الواری در جنگل های ردوود در کالیفرنیا بخرد.
ویلهلم در هنگام قطع درختان با کار با قطب نما مشکل داشت، و فهمید که این موضوع به دلیل وجود سنگ آهن در این منطقه است. خوشبختانه او جنگل های چوب الواری را با حقوق معدنی اش خریده بود و در آن جا یک سری سنگ آهن نامرغوب که به عنوان چخماق معروف است در سطح زمین وجود داشت و زیر آن ها سنگ آهن با کیفیت بالا قرار داشت.
با این وجود ویلهلم پس از یک سال آن جا را ترک کرد و در مدارس دولتی و خصوصی به ادامه تحصیل پرداخت. بین سال های ۱۸۹۹و ۱۹۰۲ وی در مدرسه علمی شفیلد در ییل تحصیل نمود اما فارغ التحصیل نشد. در عوض، ویلیام بوئینگ در سال ۱۹۰۳ در سن ۲۲ سالگی کالج را ترک و به غرب رفت و زندگی جدیدی در هاربر گری واشنگتون آغاز کرد؛ جائیکه کسب و کار چوب و الوار را خودش آموخته بود و با زمین هایی که به ارث برده بود شروع به کار کرد. بوئینگ جنگل های الواری بیشتری خرید و ثروت بیشتری به آن چه که از خانواده اش به ارث برده بود اضافه کرد و با سفر به آلاسکا شروع به کشف مرزهای جدید نمود.
ویلهلم فوت کرد و نتوانست توسعه حق استفاده از معادن خود را ببیند، همسر بیوه او تمامی منافع حاصل از حقوق معدنی را دریافت کرد و پس از مرگش از املاک و مستغلاتش حدود ۱میلیون دلار به پسرش ویلیام بوئینگ رسید.
کشف مرزهای جدید
ویلهلم بوئینگ در سال ۱۸۹۰به علت آنفولانزا در سن ۴۲ سالگی فوت کرد. او همسر خود ماری، گرتچن ۳ ساله، کارولین ۵ ساله و ویلیام ادوارد ۸ ساله را ترک کرد. ماری نهایتا دوباره ازدواج کرد و خانم ماری اوسلی شد. ویلیام جوان که با پدر خوانده خود کنار نمی آمد، به مدرسه ای در ووی در سوئیس رفت؛ جائیکه شخصیت او در آنجا شکل گرفت. طبق آرشیو های قدیمی بوئینگ، ویلیام چند سال قبل از جنگ جهانی اول، از خانه آباء و اجدادی خود در هوهنلیمبرگ بازدید کرده بود.
ساخت یک هواپیمای بهتر
ویلیام در سال ۱۹۰۸ با هدف تأسیس شرکت درخت الواری چوب سبز به سیاتل رفت. اولین محل اسکان او در آن جا یک هتل آپارتمان با کلاس در فرست هیل بود، اما در سال ۱۹۰۹ عضو های لند شد؛ یک برند جدید برای ویلاهای مسکونی منحصر به فرد که در منطقه نوار ساحلی شمال شهر واقعند. او در سال ۱۹۱۰ کشتی سازی هیث را که در کنار رودخانه دوامیش واقع بود به منظور ساخت یک قایق بادبانی خرید؛ و آن را تاکونیت نامید. سه سال بعد بوئینگ از شرکت معماری بب و مندل درخواست کرد تا یک عمارت با روکار گچ سفید و سقف قرمز در هایلند برایش طراحی کنند.
او همیشه عاشق هواپیماها بود. وی در سال ۱۹۱۰در یک نشست هوانوردی در لوس آنجلس شرکت کرد، جائیکه او برای پرواز با هواپیمای دو باله تلاش کرد اما موفق نشد. در سال ۱۹۱۴ توماس همیلتون مؤسس شرکت متال پلین همیلتون (که توسط بوئینگ در سال ۱۹۲۹خریداری شد) بوئینگ را به ستوان آمریکایی نیروی دریایی مرونی وسترولت معرفی کرد. بوئینگ و وسترولت با هم دوستان صمیمی شدند. بعد در همان سال مرونی نوعی هواپیما (هواپیمایی که میتواند روی آب فرود آید) را به سیاتل آورد که این دو با این هواپیما روی دریاچه واشنگتن پرواز کردند. بوئینگ به هارولد منسفیلد نویسنده می گوید که او در کنار مرونی در لبه جلویی باله پایینی پوشش دار نشسته بود و هواپیمای دو باله به سمت دریاچه متمایل بود؛ او کل منظره را کج (متمایل) در کنار مرونی مثل یک عکس مسطح دید. پس از جلسات بیشتر با مرونی، بوئینگ و وسترولت تصمیم گرفتند هواپیمای بهتری بسازند.
بزرگترین شرکت هوا و فضا در جهان متولد شد
تا سال ۲۰۱۵ وسترولت اطلاعاتش را با جروم هانساکر مبادله می کرد، کسی که تونل بادی را در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست بنا کرد. در همان زمان، بوئینگ با هرب مانتر ملاقات کرد؛ یک خلبان نمایشی که هواپیما را برای پرواز روی بندر جزیره سیاتل آماده کرده بود و به بوئینگ گفته بود که دیدن این هواپیما برای مردمی است که به هوانوردی علاقه مند می باشند. مانتر گفت بیشتر آن ها آمده اند تا سقوط تو را ببینند.
بعد ها بوئینگ به هارولد نویسنده گفت: که من در آن زمان فقط مشتاق و آرزومند یادگیری پرواز بودم. پس از پرس و جو از منابع متعدد به منظور یادگیری دستورالعمل ها به مدرسه گلن مارتین در لس آنجلس رفتم. در آگوست همان سال واحدی را تحت تدریس اسمیت گذراندم. برای تکمیل آن واحد درسی، من برای استفاده شخصی خودم هواپیمای مدل تی ای از کارخانه مارتین را سفارش دادم.
آن هواپیما در اکتبر سال ۱۹۱۵به من داده شد و متقاعد شدم که آینده یقیناً روشنی در زمینه هوانوردی دارم؛ من به ساختار هواپیما به اندازه پرواز با آن علاقه مند شدم. با لیست کردن یک گروه از دستیاران فنی که کمتر از ۱۲ نفر در کل بوده اند، کار طراحی اولین هواپیمای بوئینگ آغاز شد.
در آن زمان کارخانه ما در یک ساختمان کوچک در ساحل دریاچه یونیون واقع بود. از آنجا بود که اولین تست پروازی را از اولین هواپیمای بوئینگ در تاریخ ۱۵ جون ۱۹۱۶ گرفتم. هواپیمای دریایی مدل بلوبیل (B&W1) بود که ۸ متر طول داشت و می توانست تا ارتفاع ۲۷۴ متری پرواز کند.
از جنگ به صلح: قایق پرنده تجاری
در ۱۵ جولای ۱۹۱۶ بوئینگ با شرکت محصولات هوانوردی پاسیفیک و شرکت کشتی سازی هیت متحد شد. بوئینگ نیاز به مکانی در سیاتل داشت تا هواپیماهای خود را تست کند، بنابراین یک تونل بادی در دانشگاه واشنگتن ساخت و در مقابل آن در دانشگاه رشته دانش هوانوردی را پایه گذاری و سرفصل دروس آن را طراحی کرد.
در ۸ آوریل ۱۹۱۷ وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا با آلمان اعلام جنگ کرد و در ۱۷ می ۱۹۱۷ نام شرکت به هواپیمایی بوئینگ تغییر یافت. در جولای همان سال ویلیام بوئینگ به عضویت نیروی دریایی ارتش در آمد و شرکت او شروع به تربیت ملوان و ساخت هواپیمای مدل پانتون در دانشگاه واشنگتن کرد.
بوئینگ دفتر خود را در ساختمان هوگ در مرکز شهر سیاتل نگه داشت، درحالیکه مدیران کارخانه او در مکان کارخانه کشتی سازی باقی ماندند. ادوارد گات، پسرخاله او که در پایان جنگ در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ زمانیکه بوئینگ در شیکاگو بود، کارخانه را اداره می کرد، می گوید: «او ما را مجبور می کرد که انرژی خود را در توسعه ماشین هایی که در زمان صلح مورد استفاده قرار می گیرند، متمرکز کنیم و دستاورد این کار ساخت اولین قایق پرنده تجاری بود».
متنوع سازی به منظور سودآوری
شرکت بوئینگ به شدت به دنبال سود آوری بیشتر و بقا بود و به این منظور شروع به ساخت مبلمان، گرامافون و تجهیزات نساجی کرد. برای ترویج ایده هوانوردی تجاری، ویلیام بوئینگ و خلبان ادی هوبارد با استفاده از هواپیمای مدل C-700 (که ورژن شهری مدل C بود) ۶۰ بسته بار را از ونکوور به سیاتل ارسال کردند. این اولین محموله پست هوایی بود که وارد امریکا شد.
سپس شرکت شروع به سودآوری از راه تعمیر هواپیماهای نظامی و جنگنده های دوبال طراحی شده توسط دیگر شرکت ها کرد. در سال ۱۹۲۱، تغییرات ساختاری زیادی در شرکت ایجاد شد و ویلیام بوئینگ با برتا پاتر پاسکال ازدواج کرد و به همراه دو پسرش (از ازدواج قبلی اش) به خانه بزرگی در هایلند هیل رفتند. ویلیام بوئینگ جونیور، حاصل ازدواج جدید آنها بود.
بوئینگ در کنار ساخت هواپیما به کسب و کار چوب خود نیز ادامه داد و در آن موفق بود. او تمامی جزئیات توپوگرافی، گونه های درختی و کیفیت چوب اراضی تحت تملک خود را می دانست. او به جزئیات اعتقاد داشت و به مدیرانش می گفت: «تمامی تصمیمات اشتباه ناشی از جزئیات نادیده گرفته شده یا به اشتباه تفسیر شده می باشند».
موتوری که توسط هوا سرد می شد، مزایده را برد
ویلیام بوئینگ چشم انداز وسیعی داشت؛ با وجود اینکه جزئیات تمامی درختان را می دانست، اما اهمیت جنگل را نیز درک می کرد. او تصمیم گرفت موتورهایی که توسط هوا سرد می شد را جایگزین موتورهای سنتی که با آب سرد می شدند، کند و پیشنهاد این تغییر را برای مدل ۴۰A که یک هواپیمای پستی در مسیر شیکاگو به سانفرانسیسکو بود، داد و مزایده را برد و قرار شد تا ۱ جولای ۱۹۲۷، ۲۶ هواپیما با این مشخصات بسازد.
او ضمانتنامه ای ۵۰۰۰۰۰ دلاری برای حسن انجام این قرارداد امضا کرد. از برتا بوئینگ خواسته شد که از اولین مدل ۴۰A رونمایی کند و این تحولی در کسب و کار حمل و نقل هوایی و آغازی بر تولید انبوه هواپیماهای تجاری بود.
در سال ۱۹۲۸، یک خبرنگار به بوئینگ گفت: «این برای من مایه غرور و رضایت بود، وقتی که فهمیدم در طول مدت زمان کوتاه ۱۲ سال، یک شرکت نوپا با ۱۲ نفر پرسنل، تبدیل به بزرگ ترین کارخانه در امریکا شد که خود را وقف تولید هواپیما کرده و برای بیش از ۱۰۰۰ نفر اشتغال زایی کرده است».
در اول فوریه ۱۹۲۹ شرکت هواپیمایی و حمل و نقل بوئینگ به شرکت حمل و نقل و هوانوردی یونایتد تبدیل شد که شامل چندین خط هوایی، کارخانه های تولید هواپیما، موتور و پروانه آن، مدرسه تربیت خلبان و پرسنل نگهداری از هواپیما در کالیفرنیا می شد.
تاکونیت
ویلیام بوئینگ عضو یک کلوپ جوانان در ونکوور بود؛ او در سال ۱۹۲۹ به قصد ساخت قایق های پرنده در ونکورو، شرکت قایق سازی هافور بیچینگ را خرید. وقتی که رکود بزرگ در آن سال اتفاق افتاد، بوئینگ شرکت را با پرداخت ۴۲۱۰۰۰ دلار برای ساخت دومین تاکونیت (کشتی لوکس ۳۸ متری) به عنوان هدیه ای برای همسرش، زنده نگه داشت.
در سال ۱۹۳۴، دولت قانون مقابله به انحصار را برای حمایت از رقابت در صنعت تصویب کرد و شرکت حمل و نقل و هواپیمایی یونایتد به دو شرکت تقسیم شد. بوئینگ از ریاست استعفا داد و سهامش را فروخت. در ۲۰ ژوئن ۱۹۳۴، بوئینگ به دلیل دستاوردهای ارزشمندش در صنعت هوانوردی مدال دنیل گاگنهیم را دریافت کرد.
بوئینگ در سخنرانی که در مراسم اهدای جایزه در سانفرانسیسکو داشت گفت: «حال که من در صنعت تولید هواپیما و حمل و نقل هوایی باز نشسته می شوم، بسیار مفتخرم که مدال دنیل گاگنهیم را دریافت می کنم و این نقطه عطفی در زندگی ام می باشد. من در سال های گذشته خود را وقف صنعت هوانوردی کردم که برای من مانند یک افسانه بود، پروژه های جدیدی در آینده انجام خواهد شد و من در کنار ایستاده ام تا آنها را مشاهده کنم و از آنها لذت ببرم.»
میراث کمال گرایی و استاندارهای بالا
بوئینگ تا سال ۱۹۵۴ به کسب و کار چوب ادامه داد و در بخش های متنوعی سرمایه گذاری کرد. در سال ۱۹۳۷ او شروع به پرورش اسب مسابقه کرد و در سال ۱۹۳۸ در والنات کریک کالیفرنیا ۴۰ اسب اصیل پرورش داد. او باسیل جیمز، سوارکار معروف را به استخدام خود در آورد. در آن سال اسب های بوئینگ رتبه پنجم را در آمریکا به لحاظ تعداد برنده شدن در مسابقات کسب کردند.
بوئینگ در کسب و کار املاک و مستغلات، در منطقه شمال سیاتل خصوصاً منطقه بل ریج سرمایه گذاری های زیادی انجام داد و در سال ۱۹۳۶ یک مهمانسرا، زمین تنیس، زمین تیر اندازی و زمین بازی ساخت. هر تابستان بوئینگ و خانواده اش با کشتی تاکونیت به مناطق شمالی نظیر آلاسکا می رفتند. بوئینگ که همیشه ماشین آلات جدید را دوست داشت، مطمئن بود که مدرن ترین تجهیزات در تاکونیت به کار رفته است. هنوز نیز از بسیاری از نوآوری های تاکونیت در صنعت کشتی سازی کپی برداری می شود، و همیشه یاد آور میراث کمال گرایی، توجه به جزئیات و استاندارد بالای ویلیام بوئینگ می باشد.
پایه ریزی هواپیماهای آینده
بوئینگ به وعده خود عمل کرد و ارتباطش را با دوستان و همکاران خود در شرکت حفظ نمود. در طول جنگ جهانی دوم او به عنوان مشاور به کارش برگشت، زمانیکه شرکت هوانوردی بوئینگ شروع به ساخت هواپیماهای جنگی کرد و شرکت هایی که به دلیل رکود از هم پاشیده شده بود برای دفاع از کشور به هم ملحق شدند.
در سال ۱۹۴۲ بوئینگ ملک بزرگ خود در هایلند هیل را به بیمارستان کودکان با مشکلات استخوانی اهدا کرد و به ملک ۲۰۰ هکتاری خود در فال سیتی رفت. در نهایت این ملک بزرگ برای سرمایه گذاری بیمارستان فروخته شد و در سال ۱۹۸۸ به عنوان آثار تاریخی ملی و ایالت واشنگتن ثبت شد.
بوئینگ دامداری را نیز به فعالیت های خود اضافه کرد. در ابتدا نژادهای اصیل گاو هیرفورد را در آلدارا پرورش داد، اما بعد از مدتی شروع به پرورش گوسفند وگاو بلک آنگوس کرد. او استانداردهای دامپروری و گوشت با کیفیت را در شمال غرب ارتقا داد. زمین های آلدارا برای پرورش دام مکانیزه شدند. در طول دهه ۵۰ بوئینگ شیوه های آبیاری خاصی برای مراتع طراحی کرد که دام ها در تمامی طول سال علف داشته باشند.
او در سال ۱۹۵۴ بیمار شد، اما شروع به گشت و گذار در طبیعت با جیپ کرد. در ۱۵ می ۱۹۵۴، او و برتا دوباره به شرکت بوئینگ بازگشتند تا از Dash-50 رو نمایی کنند و در عصر جدید هواپیماهای جت نقش ایفا کنند. این آینده جدیدی در صنعت هواپیمایی بود. بوئینگ جت های مدل استراتولاینر و استراتوتانکر را ساخته بود که در واقع نسل اول هواپیماهای معروف سری ۷۰۷ بودند.
ویلیام بوئینگ در ۲۸ سپتامبر ۱۹۵۶ بیرون از تاکونیت، چشم از جهان فرو بست. او تا آخرین لحظات عمر خود، با علاقه به دنبال انجام کارها و تجارب جدید بود. او مراسم تدفین رسمی نداشت و خانواده اش خاکستر او را در سواحل بریتیش کلمبیا، جایی که ماه ها برای ساخت تاکونیت در آنجا بود، رها کردند.
در ۱۵ دسامبر ۱۹۶۶ بزرگداشتی برای ویلیام بوئینگ برگزار شد و به دلیل نوآوری ها و پیشرفت هایش در صنعت هوانوردی و ایجاد شرکت موفقی با چندین خط هوایی و تولید هواپیماهای نظامی و تجاری، در تالار مشاهیر هوانوردی قرار گرفت.
برتا بوئینگ در ۲۷ ژوئن ۱۹۷۷ درخانه اش در مزرعه آلدارا فوت کرد. در می ۲۰۰۱ نیمی از ملک او به زمین گلف تبدیل شد و بقیه آن نیز برای توسعه فضاهای مسکونی فروخته شد.
خلاقیت و خطرپذیری ویلیام بوئینگ آنقدر بود که برای تحقق رویاهای برادران رایت دست به اقدام مهمی بزند و حدود یک قرن پیش، شرکت هواپیمایی بوئینگ را تاسیس کند. هنر و ظرفیت رهبری او نیز آنچنان بود که با حضور مستقیم دو دهه در شرکت، زمینههای توسعه آن را چنان فراهم آورد که امروز بوئینگ به بزرگترین و برترین تولیدکننده هواپیماهای تجاری و دومین شرکت بزرگ در زمینه صنایع دفاعی و پیشروترین شرکت در طراحی و ساخت موشکها و ماهوارهها و سفینههای فضایی تبدیل شود. دستیابی به جایگاه ۲۸ در جمع پانصد شرکت برتر جهانی و حفظ اقتدار یک قرن حاکمیت در صنعت هوایی و نفوذ به بیش از ۹۰ کشور جهان و تامین ۷۵ درصد هواپیماهای مسافربری جهان، کارنامه درخشانی است که ویلیام بوئینگ سنگ بنای اولیه آن را نهاد.
منبع: boeing.com
۱ نظرات
سلام : ایده ای دارم برای بازیابی و یافتن جعبه سیاه هواپیما پس از اینکه هواپیما دچار حادثه گردید و مایلم آنرا به ایرباس و بوئینگ ارایه نمایم . خواهشمند است مرا جهت ارسال ایده ام برای کمپانی های فوق راهنمایی فرمایید متشکرم