استعداد خود را چطور و چگونه بشناسیم؟
استعدادیابی و شخصیت شناسی، از جمله حوزههایی هستند که به شدت در معرض ساده سازی و آزمون پردازی قرار میگیرند.
اگر چه آزمون استعدادیابی یا هر شیوه دیگری برای سنجش استعداد میتواند مفید باشد، اما منطقیتر است که استعدادیابی و شناسایی استعدادها را قبل از هر چیز، به وسیلهی خلوت کردن با خودمان و اندیشیدن در مورد توانمندیهایمان آغاز کنیم. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: استعدادهای سازمانتان را پرورش دهید! در کنار کارمندان بااستعداد خود باشید
توجه داشته باشید که شناسایی استعدادها و تصمیم گیری بر اساس آنها، الزاماً به معنای انتخاب رشته یا شغلی کاملاً متفاوت نیست.
استعدادیابی و شناسایی استعدادها در نهایت توسط خود ما انجام میشود. شاید ساعاتی خلوت کردن، مرور کردن خاطرات، به یادآوردن فعالیتهایی که دوست داریم و مواردی که از آنها لذت نمیبریم، برای شناسایی استعدادها و برنامه ریزی برای پرورش استعدادها، مفیدتر و اثربخش تر باشد.
گاهی فقط تغییر گرایش و زمینه تحصیلی یا زیرمجموعه تخصصی خود، میتوانیم در حوزه فعلی باقی بمانیم اما لذت و موفقیت بیشتری را تجربه کنیم.
اگر سن ما بالا رفته و بسیاری از تصمیم های شغلی و تحصیلی را هم گرفتهایم، استعدادیابی هنوز برای ما مفید است
استعدادیابی فقط برای انتخاب شغل یا انتخاب رشته تحصیلی نیست.
چون همهی زندگی در شغل یا رشته تحصیلی خلاصه نمیشود.
توجه به استعدادها و توانمندیها، حتی در مسئلهی سادهای مانند تفریح یک روز تعطیل هم میتواند احساس بهتر و لذت بیشتری را برای ما ایجاد کند.
هنوز بسیار پیش میآید که پدر و مادرها، استعداد شغلی را با استعداد اشتباه میگیرند.
نظرات غیرعلمی و غیردقیق و بعضاً نادرست که پدر و مادرها با جدیت در مورد فرزندان خود ابراز میکنند، نشان میدهد که اگر کسی فرزندی دارد، بهتر است بحث استعدادیابی را به خوبی بشناسد.
در غیر این صورت با بیان حرفهایی مانند اینکه فرزندم استعداد پزشکی دارد یا استعداد مهندسی دارد یا در درسهای حفظ کردنی بهتر از درسهای فهمیدنی است، عملاً به جای استعدادیابی به برچسب گذاری غیرعلمی خواهیم پرداخت.
جوانان و نوجوانان در آستانه ورود به دانشگاه و یا در دوران دانشجویی نیازمند آشنایی با بحث استعدادیابی هستند
ما در انتخاب رشته دانشگاهی عموماً به ترجیحات جامعه و یا ترجیحات والدین و در بهترین حالت بهترجیحات خود توجه میکنیم.
در حالی که ترجیحات و توانمندیها الزاماً یکسان نیستند.
ممکن است ترجیح من، تحصیل در حقوق و وارد شدن به حوزه وکالت باشد. اما در استعداد تحلیلی و یا در استعداد استقرا، از توانمندی بالایی برخوردار نباشم.
بی توجهی به استعدادها و توانمندیها و تصمیم گیری صرفاً بر اساس ترجیحات، اگر ممکن است با تلاش مضاعف و تحمل سختیها از ما فرد موفقی بسازد، اما به احتمال زیاد ما را گرفتار خستگی، فرسودگی و استهلاک فراوان نیز، خواهد کرد.